|
||||||
پيوندها | مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 1002 ـ چهارشنبه 14 ارديبهشت 1390 ـ 4 مه 2011 | ||||
اين سايت دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
گفتگوها دربارهء همايش تورنتو با فرح آريا، مسئوول روابط عمومی
گفتگوی مهدی ذوالفقاری با اسماعيل نوری علا>>>
با دکتر اسماعيل نوری علا مسئوول امور اجرائی شبکه>>>
چاپ واشنگتن (فايل پی.دی.اف)>>>
با سلام. نويسندهء مقالهء «هنر را در ترکيه سر بريدند» بگونه ای عجيب می کوشد که به موضوع واقعی نپردازد و بجای آن به تحليل حاشيه مشغول شود. و بدين ترتيب اين سکولاريسم نو است که با انتشار اين مطلب از واقعيت داستان غافل می ماند. موضوع اصلی در اينجا «هنر» نيست بلکه به تقارن اين حادثه با سالگرد کشتار ارمنيان در ترکيه بر می گردد. دولت اسلاميست ترکيه دستور تخريب يکی از معدود (و شايد منحصر بفرد) ترين نشانه های روامداری را که نسبت به ملل ديگر در ترکيه وجود دارد و در قالب مجسمه ای بزرگ نشانهء دوستانهء کوچکی از همدلی با ارامنه محسوب می شد را صادر کرده است. يعنی آنچه به فرمان حکومت اسلاميست تخريب می شود تنها هنر نيست، بلکه اين روامداری، دوستی و گام برداری به سوی آشتی و انسانيت است که در جامعه ای شبه اسلامی و در واقع فاشيسم زده قربانی می شود. خواهشمندم اگر می توانيد اين مقالهء کوتاه را از سايت بی.بی.سی انگليسی به فارسی برگردانده و منتشر کنيد.>>>
فدوی، بعنوان یکی از ارادتمندان جامعهء شکوهمند اسلامی، مایل است که نکته ای را بعرض مؤمنین، کثرالله امثالهم، برساند. در اوائل انقلاب شکوهمند، ممکن بود که برادران برای اعدام های خود، که بمثابه تفریحات سالم شان است، و برای اقناع افکار عمومی، که هنوز مورد نیازشان بود، دلائلی را بتراشند؛ ازجمله اتهام های معروف توطئه علیه نظام، توهین به مسؤلین، سب ائمه، طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، حمل و استعمال مواد مخدر و البته لواط!؛ اتهاماتی که به متهمین، از هر قوم و قبیله ای که بودند، به ترتیب قد و سخاوتمتدانه، می چسبید؛ لکن امروزه که بحمدالله حکومت اسلامی در همهء عرصه ها توفیقات چشمگیر داشته و نفس ها را در شدیداً در سینه حبس فرموده است، دیگر چه ضرورتی دارد که، مثلاً، برای اعدام روزانهء ده بیست نفر که جلوی یک بچهء مکتبی بگذاری قهر می کند، وجود شریف را به زحمت انداخته و دلائلی تراشیده و به افکار عمومی، که دیگر اصلاً لازم شان ندارند، ارائه کنند؟>>>
آلترناتیوسازی در خارج از کشور! پافشاری بر اين نکته ضروريست که گوهر جنبش سبز تغيير نظام نيست، بلکه دگرسازی ساختاری آن با هدف تقويت جمهوريت در راستای استوار سازی هرچه بيشتر حاکميت ملت است... گفتمان هایی در درون اپوزیسیون حکومت ایران وجود دارد که هرگز دارای خصلت دموکراتیک نیست و رشد آنها می تواند برای جنیش آزاديخواهانه ی مردم ایران، نه زيانبار، که خطرناک باشد. مهمترین این گفتمان های ضددموکراتیک عبارتند از: بنیادگرایی سنتی، قوم گرایی و آلترناتیوسازی در خارج از کشور. این گفتمان ها اگر چه در ماهيت خود علیه حکومت هستند، اما به خودی خود نمی توانند در خدمتِ گذار جامعه به سوی مردم سالاری باشند.>>>
|
بزودی: اخراجی های چهارم...
تنها گروهی در ایران که به رهبری دسترسی مستقیم دارد عناصر عملیاتی مشهور به انصار حزبالله هستند، اما نمایندگان مجلس، نخبگان سیاسی و خبرگان علمی و فرهنگی اگر نامهای به وی بنویسند مورد بازداشت و محاکمه و قتل (سعیدی سیرجانی) قرار میگیرند یا مشمول نظارت استصوابی شورای نگهبان میشوند. این رفتار رهبری جمهوری اسلامی و دیگر روحانیون در ارتباط نزدیک با دستههای اراذل و اوباش هم نشانگر ماهیت این نظام و هم نمایانگر یک بحران عمیق در رابطهٔ روحانیت و مردم و بحران جدی اقتدار و محبوبیت حکومت است.>>>
همهء ما اصولگرایان و حزب اللهیها و نیروهای دلسوز موظفیم از این نیروی پر نفس، تا پایان دقیقه نود بلکه حتی تا حداکثر ِ وقت اضافه ای که قانون به ما اجازه می دهد حمایت کنیم مگر اینکه خود وی دوست داشته باشد علاوه بر کارت زرد، چندین کارت قرمز هم از داور بگیرد و یا با تمارض از بازی خارج شود یا خدای نکرده آن را به هم بزند و سه هیچ ببازد! مطمئناً دکتر باید این را خوب فهمیده باشد که تمام کسانی که در این بازی برای او سوت و کف زده اند و می زنند بیش از او دلبسته داور مسابقه اند که با مهارت مثال زدنی، پیشتر و در بازی های قبلی، غلط های زیادی ِ رقبای متقلب او را گرفته است و به همین دلیل در دل مردم جا کرده است و اگر بخواهد با مظلوم نمایی از مسابقه خارج شود، کسی برای او تره هم خرد نخواهد کرد و همگان به نفع داور شعار خواهند داد. دکتر ِ قصه ما اگر کمی به حافظه اش مراجعه کند دلایل و مصادیق زیادی برای این موضوع پیدا خواهد کرد! یک مورد آن تظاهرات تاریخی و بی نظیر نه دی هشتا و هشت است که در آن، هیچ کس عکسی از احمدی نژاد ِ محبوب هم در دست نداشت چه برسد به کسانی که مقابل نایب الامام ایستاده بودند.>>>
زرگری است یا واقعی؟ مردم را سرکار گذاشته اند یا براستی بجان هم افتاده اند؟ اینها برخی از پرسش هایی است که این روزها پیرامون جنگ درون حاکمیت میان باند احمدی نژاد و مافیای خامنه ای شنیده می شود. اما پاسخ کدام است؟ بدیهی است که می توان رویاپردازانه با این پرسش برخورد کرد و این یا آن جواب را داد، اما نگاه واقع بینانه به ما می گوید که نه به توطئه اندیشی صرف دچار باشیم و نه در ورطهء خوش خیالی ساده لوحانه سقوط کنیم.>>>
سخنگوی دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال در
پرواز مظلومانهء سيامک پورزند انسان ساده و صميمی، و قربانی ديکتاتوری مذهبی را به خانواده و دوستان و علاقمندانش تسليت می گوئيم شکوه ميرزادگی اسماعيل نوری علا
اجازه نخواهم داد جهان فراموش ات کندنامه آزاده پورزند به پدرش>>>
ترانهء کلاغا از منوچهر سخائی>>>
|
زنان و کانون خانواده در ادبیات مدرن ایران در حال حاضر نقطهء مشترک زندگی زنانی که مرزهای جنسیتی را مانند قبل برنمی تابند اما زندگی مشترک خود را ادامه می دهند و زنانی که توسط شوهران ناخرسندشان طلاق داده می شوند، حرکت گسترده ای را سبب شده که به مرزبندی های جدیدی نسبت به زن ــ به عنوان شهروندان کشوری مدرن ــ منتهی می شود. این زنان به راحتی پای در رکاب نقش هایی چون «همسران و مادران فداکار» نمی گذارند و ـ حتی زمانی که به وظایف و نقش های کلیشه ای خود می پردازند ـ هم خود و هم شریک زندگی شان دیگر نمی توانند خلقیات و طرز تفکر کهنه و قدیمی خود را مانند سابق هضم کنند.>>>
اصرار تهمینهء میلانی در ساخت جامعهای که زنان و مردانش میتوانند هم روشنفکر باشند (با تعریف مورد نظر کارگردان) هم حامی سنتها، هم دارای روابط باز باشند، هم دارای مرزهای مشخص و بهشدت دههء سی تا چهلی، از شخصیتهای این فیلم و بهخصوص دختر جوان، با بازی السا فیروزآذر، عروسکی ساخته که دمی زیبای خفته میشود و دمی چهلگیس. گاهی به قالب سیندرلا درمیآید و گاه شهرزاد فتاده در چنگال پادشاهی خونخوار. تکلیف کارگردان نه با شخصیتهایش (که بیشک در حد تیپ باقی ماندهاند) روشن است نه با روابط و محیط پیرامون این افراد. جوانان نشان داده شده در این فیلم به جای آنکه آگاهی و هوشیاریشان بتواند ملاک حق انتخابشان در ایجاد روابط شان باشد، چنان دچار فروپاشی هویتند که گویی باید برایشان مراقبان تمامقد گذاشت که مبادا دچار لغزشی بیجبران شوند.>>>
برده های جنسی، در امارات، کجا نگهداری می شوند؟ پناهگاه «Ewa'a» مأمنی برای دختران و زنانی ست که زندگی شان با اشک و درد عجین شده است. از بیرون تفاوتی با دیگر ویلاهای لوکس موجود در این منطقه امیرنشین ثروتمند در دبی ندارد، اما این ساختمانی مدرن اسراری از وحشت و تباهی قرن 21 را در دل خود جای داده است. در ابتدا دختر 15 ساله ای را ملاقات کردیم که نمی خواست به ما در مورد هویت اش یا تجربیات اش چیزی بگوید. او وظیفه داشت 6 زن قربانی را به ما معرفی کند که همگی از او مسن تر بودند، اما یادآوری این نکته ضروری است که در گذشته حتی دختران 11 و 12 ساله هم در این پناهگاه تحت حمایت قرار داشته اند.>>>
از میدان لولوی بحرین تا میدان انقلاب تهران! اطلاعیهء جمعی از کارچرخانان سینمای ج. اسلامی نشان می دهد که اولاً فیلمسازان سینمای جمهوری اسلامی بر خلاف ادعایشان اگر لازم بدانند و اگر مصالح نظام اقتضا کند خیلی هم سیاسی تشریف دارند. دوم این که ترس از سقوط نظام هر دو باند نظام را ترسانده است. منتها هر کدام به شیوه خود برای حفظ نظام پوسیده شان تلاش میکنند. این اطلاعیه خود گویا است و نیاز به توضیح وتفسیر هم ندارد. ببینیدکه چگونه بند بندش و مو به مويش با مصالح نظام تطبیق داده شده است. چه بسا واواک خود اطلاعیهء فیلمسازان حکومتی را دیکته کرده است چرا که احمدی نژاد و خامنه ای هم برای مردم مصر، لیبی، تونس، و بحرین و کشور های عربی اشک تمساح می ریزند وخود مردم ایران را با شقاوت وبیرحمی سرکوب می کنند.>>>
انسان مرعوب و محاصره شده در طبیعتی وحشی و مقتدر، به کمک تخیل، به خود فرصت میداد تا جواب روانی و قانعکنندهای برای عذاب زندگی در طبیعت پیدا کند. از همان موقع بود که بشر «بهشت» و زندگی جاودان در باغی که خبری از قتل و شکار و جنگ در آن نیست را به آینده خود هدیه داد. به همین دلیل بود که انسان اولیه برای گریز از توحش اطراف و به ویژه مرگ «زودرس و ناخواسته» در کنار بهشت، توانست «جهنم» را نیز بیافریند؛ جهنمی که در حقیقت بدل مشابه ناگواراییهایی بود که بشر از همان ابتدا با آن سخت دست به گریبان بود.>>>
روحانيت حاکم ترجيح می دهد سپاه در جبهه های جنگ باشد در چند هفته اخير در ايران روحانيون و مراجع تقليد مختلف تظاهرات و اجتماعات متعدد برپا کرده اند که جنگ با عربستان سعودی، بحرين، و کشورهای ديگر منطقه خليج فارس را علناً تشويق می کنند. برعکس تصوری که در جنبش سياسی ايران وجود دارد، ابداً اين حرکات به دليل احساسات تاريخی ايرانيان برسر بحرين و خليج فارس نيست و دامن زدن به يک جنگ تازه از سوی روحانيت حاکم در جريان است که ترجيح می دهد سپاه پاسداران را از سر خود در شهرها باز کند و به جبهه های جنگ بفرستد و به اين طريق رقيبی را که بويژه بعد از سرکوب جنبش سبز و حصر دو بزرگوار اصلاح طلب -- موسوی و کروبی -- قدرتمند شده است، يعنی احمدی نژاد را از ميدان به در کند.>>>
در نبود داده های شایستهء پذیرش، تنها می توان با تکيه بر آنچه به گوش می رسد، شایعه ها، می گویند ها، کنایه ها، گوشه ها، سکوت ها،.. در باز سازی نوعی از واقعیت تلاشی احتیاط آمیز کرد و آن را به محک رای همگان وانهاد، تا شاید گوشه ای از آنچه می گذرد آشکارتر به چشم آید. باد حرکات اجتمایی و سیاسی، با شدت و ضعف، بخش وسیعی از کشورهای منطقه را در بر گرفته است. و چون همیشه دست اندر کاران درونی و بیرونی نقش خویش را بازی می کنند. مراد ما اما در اینجا دوباره نگاری این تابلو نیست. آنچه در ایران ما در میدان این باد ها می گذرد مورد علاقهء ماست.>>>
پاسخ تشکرآميز ايراندخت دل آگاه به منتقدش من موضوع را از جنبه رفتارهاي سركوبگرانه يك دولت و محدوديت آزادي بيان و انديشه نگريسته ام و فرستنده نامه و متن بي.بي.سي موضوع را تنها از منظر سياسي مورد توجه قرار داده است.>>>
|
|||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |