 |
|||
|
|
|
|||
|
حیرت !
فدوی شدیداً حیرت می کند(*) که چرا برادر بشار اسد، جسارت است، رئیس جمهور سوریه، رفیق گرمابه و گلستان برادران، با آنکه از سوی ایشان، نحوه ی سرکوب تظاهر کنندگان بوجهی که در ایران سابق، با موفقیت تمام اجرا شده را دریافت داشته است، چرا :«به گزارش خبرگزاری مهر، خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) لحظاتی قبل اعلام کرد که کابینه سوریه حالت فوق العاده در این کشور را لغو کرده است.» یعنی برادر بشار اسد، به اندازه ی حضرات آیات عظام و حجج اسلام کثرالله امثالهم، در سرکوب مردم خود، عرضه نداشته است؟
19 اپریل 2011
* فدوی دوستی دارد بنام «حیرت» و نمی داند چرا هرگاه فدوی حیرت می کند، اوقات ایشان تلخ می شود !
شاگرد بد
بنظر می رسد که مهندس الاسلام والمسلمین احمدی نژاد، دامت تحریکاته، اخیراً مشق هایش را با دقت نمی نویسد و استاد ازل، مقام معظم رهبری دام الذله را ناگزیر می کند که هی مشق هایش را یک در میان خط بزند! فدوی، به عنوان مستوره، مورد زیر را از زبان اعلیحضرت العظما بن علی(ع) خامنه ای، به خوانندگان محترم ضد انقلاب، یاد آور می شود:
«انتصاب جناب آقای اسفنديار رحيم مشايی به معاونت رئيس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی ميان علاقمندان به شما است».
به گزارش جراید شریفهء دارالخُرافه، تازه ترین مورد اما، موافقت ـ جسارت است ـ رئیس جمهور با استعفای حجت الاسلام حیدر(ع) مصلحی وزیر اطلاعات، و ابقای بلافاصلهء او توسط اعلیحضرت العظما بن علی(ع) خامنه ای، صدمه الله تعالی، ست. باری فدوی نمی داند که اظهار نظر آن پزشک درست است که فرمود :
«نظر یک متخصص پوست: احمدی نژاد 20 سال پیر شده است».
و یا فشار وارده از سوی مقام معظم رهبری او را به این روز انداخته است ؟*
به گمان فدوی، برادر پزشک اشتباه می کندچرا که علت این که احمدی نژاد از نظرقیافه شدیداً در مضیقه است، به نژاد او مربوط می شود که احمدی ست!
به هر روی، شیر بی یال و دم اشکم ما، به باور فدوی، یک اشکال اساسی دارد و آن نیز این است که خیال می کند نوع آن چیزی که در ایران سابق حاکم است، جمهوری ست و او هم ـ جسارت است، رویمان به دیوار ـ رئیس جمهور است !..
* به گزارش پارسینه به نقل از Khamenei,ir آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای خطاب به وزیر اطلاعات فرمودند: «از شما ميخواهم بيش از پيش در انجام مأموريت های مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج دهيد.»
معامله به مثل
فدوی و خوانندگان ضد انقلاب او، که بخشی بناگزیر در بلاد کفر و زندقه به اتلاف عمر عزیز مشغولند، همچنان با همان ادبیات سابق روزگار می گذرانند و برایشان، در بیان مفاهیم مورد نظر هنوز ضرورت ابداعی پیش نیامده است؛ لکن در جغرافیای فرهنگی ولایت مطلقهء فقیه، که روزی تصورش حتا مقدور نبود، وضع چنین نیست و زورق در هم شکسته ی ادبیات، هر روز به ضرورتی به صخره ای می خورد.
این معنا می تواند مایه و پایه ی پژوهشی مستقل و مبسوط باشد که انگیزه و هدف این مختصر نیست؛ باری - .یکی از ابداعات همکاران گرامی مکتبی فدوی در دستگاه خبری حیرت انگیز ولایت، اشاره (حمله ـ م) به طرف متخاصم با ذکر حرف نخست نام یا نام خانودگی، و یا هر دوی آنها است. انگیزهء اتخاذ این شیوه یا ابداع، خود سانسوری ناشی از هراس ازتیغ برندهء سانسور اسلامی یا تقیهء مطبوعاتی و از این قبیل نیست، چرا که همکاران خبرنگار فدوی در رسانه های وابسته از مصونیت پارلمانی! کافی یا بیش از آن برخوردارند و لازم نیست که وجود عزیز خود را در این باب ابداً به زحمت بیندازند، سانسور و زندان و اعدام حق مسلم خبرنگارانی ست که علیرغم ُحرمت موسیقی، مع الاسف ساز خودشان را می زنند!؛ لهذا، تنها حالتی که لامحاله باقی می ماند، القاء حالت تخفیف و یا استخفاف به طرف مقابل است، که بقول عوام در این Case البته حق اش است!..باری -
در دوران کلاسیک، فدوی نمونه ای در این راستا سراغ ندارد جز حافظ گرامی که او نیز ازطرف مقابل که از قضا در موضع قدرت نیز بوده است، با حروف نخست نام یا نام خانودگی یاد نکرده بلکه بیش از برادران به خود زحمت داده و برای طرف مقابل، واژه ای دست و پا کرده است. آن بزرگوار، که مورد مهر فدوی نیز هست، با آنکه در مدح برخی سلاطین معتدل وقت (شاه شجاع) مضایقه ای نکرده است پیرامون پدر سفاک او، امیر مبارزالدین محمد(ص) حتا یک بیت نیز حرام نکرده و در دیوان ارجمندش، همه جا از او به "محتسب " یادکرده است ؛ نه "م ح" یا "م ب"*!
بیت
اگر چه باده فرحبخش و باد گل بیز است
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است!
و یا نمونه های متعدد دیگری چون: چه جای محتسب و شحنه پادشه دانست /محتسب نیز در این عیش نهانی دانست / شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد/باده با محتسب شهر ننوشی حافظ /خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش/ محتسب داند که من این کاره کمتر کنم / و........
لکن در روزگار غریب فعلی، مثال ها در این مورد فروان است و تورّقی کوتاه در جراید شریفه ی دارالخُّرافه، شمار قابل ملاحظه ای از این نمونه را بدست می دهد؛ فدوی لکن چون گیس اضافه ندارد که دست برادران بدهد، بی آنکه بخواهد به دعواهای حیدری – نعمتی طرفین متخاصم وارد شود، نمونه ای را بنقل از جراید شریفه ی دارالخُّرافه، برای جوری جنس ذیلا ً می آورد:
همسر يكي از فتنه گران ضمن حمايت از كاريكاتور اهانت آميز يكي از نشريات زنجيره اي عليه آيت الله مصباح يزدي، عليه اعدام اعضاي گروهك تروريستي منافقين در سال 67 و به دستور حضرت امام خميني موضع گرفت. اين عجوزه سياسي كه با "ن. ك." (همكار فراري روزنامه هاي زنجيره اي و تصوير كننده كاريكاتور موهن عليه آيت الله مصباح يزدي گفت وگو مي كرد، گفت: منتقدان شما [در محافل ضدانقلاب] شما را با كاريكاتور تمساح در سطح بالايي از حق طلبي و نقادي مي بينند كه از شما انتظار دارند همچنان دوستدار رفيقان و معترض به قدرت خودكار باشيد. "ز.ر" سپس دربارهء دوران امام مدعي شد: آن دوران همراه با خطاها و اشتباهات و تندروي هاست و ما چهار معصوم بيشتر نداريم.»
به عرض فدوی رسیدید ؟...
اما آنچه که موجب شد فدوی عنوان "معامله به مثل" را برای این مختصر بر گزیند، رفتاری ست که مخاطبین هوشمند هنوز ایرانی در وطن سابق، در برخورد با اینگونه ادبیات، از خود بروز می دهند.
شما خوانندگان محترم ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، ملتفت عرایض فدوی هستید؟
توضیحاً عرض می کند که اخیراً ملت نیز در نوشته های خود هرگاه به نام نامی احمدی نژاد می رسند، متقابلاً و البته بی اختیار می نویسند: ا.ن. !
زیاده عرضی نیست
* برای توضیح بیشتر در این باب نگاه کنید به یادی از فرخی یزدی – انتشارات گستره ـ فرانکفورت حمیدرضا رحیمی ص 53 به بعد
رسیده بود بلائی ولی....
خدا بگوید که این مؤمنین و مؤمنات را چه کند که آنجای فدوی را یک خط در میان، با شاخ گاو مُدّه ظله العالی در می اندازند. فدوی حسب معمول که عریضه های مؤمنین را در مجالی با ترس و لرز به شرف عرض می رساند، عریضه ای را نیز به دلیل اهمیت فوق العاده ی آن، ضمن به سرمه کشیدن خاکپای مبارک، به شرح زیر بعرض رساند ؛ لکن " پایان سخن شنو که ما را چه رسید":
* دور از شان كشور اسلامي ما است كه برخي از اتوبوس هاي مسافربري براي نماز صبح توقف نمي كنند زماني هم كه به مقصد مي رسند آفتاب طلوع كرده است! معلوم نيست چرا مسئولين اتحاديه مربوطه به اين مسائل توجه و نظارت ندارند.
فدوی: مراتب با قید 45 فوریت و در فاصله ی بین دو قیلوله، بعرض رسید؛چندان خشمگین شدند که نزدیک بود بی فدوی شوید!.. پس از آنکه بزحمت به خشم مقدس خود فائق شدند فرمودند که به قول حضرت امام (ل) ما فقط برای نماز انقلاب کردیم و لاغیر؛ فلذا روی آن معامله نمی کنند و گذشت هم ندارند و، پس از آنکه فدوی قدری آب قند در حلق گرامی ریخت و نیز اندکی شانه ی مبارک را مالید، افزودند که آن اتوبوس یا راننده ی آن که قابل نیستند، دستور خواهند داد که آفتاب دیر تر طلوع کند!
و چنین بود که عمر فدوی به دنیا بود و یک بار دیگر خطر، بعون الله، از بغل گوش او گذشت..!
لشکرکشی
فدوی در خبرهای دارالخُرافه می بیند که گاه آش مربوطه چندان شور می شود که حتا آیت الله آشپزباشی، ُمدّه ظله، هم صدایش در می آید؛ ملاحظه کنید :
«نمايندهء مقام معظم رهبري در بنياد شهيد و امور ايثارگران اظهار داشت: البته معاون سينمايي وزارت ارشاد در اين خصوص اعلام موضع كرده و اين حركت را محكوم نموده كه كافي نيست! وي گفت: لازم است خانواده شهدا و ايثارگران به عنوان صاحبان اين نظام در مقابل اين حركت به هر ترتيبي بايستند و اين خانهء فساد را بر سر آنان خراب كنند تا ديگر كسي جرات نكند براي براندازي نظام جمهوري اسلامي شعار دهد و عده اي هم براي آنان كف و سوت بزنند.
و سپس روز روشن و بی تعارف، با تأسی از مقام معظم رهبری دام الذله، فرمان آتش صادر می کند:
«حجت الاسلام رحيميان تاكيد كرد: لازم است خانواده معظم شهدا و ايثارگران در مقابل چنين اعمال كثيف و ناپسندي موضعگيري كنند و اعلاميه بدهند و حتي اگر لازم بود تجمعي عليه آنان راه بيندازند!
زیاده عرضی نیست.
علی الله التکلان و هوُ المُستعان فی جمع امور
22 اپریل المفرح سنه ی 2011 ترسائی
کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی
------------------------
تا درودی دیگر،بدرود
|
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |
