دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال دوم ـ شماره 712 ـ پنج شنبه 28 آبان 1388 ـ 19 نوامبر 2009 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
================ ـ وقتی صبر هيلاری هم تمام می شود ================ در مراسم دریافت «لالهء حقوق بشر» صادقانه بگویم که من نگران هستم. نگران اینکه این تصاویر و این مبارزات به فراموشی سپرده شوند. آری، اگر با نقض حقوق بشر در ایران مقابله نشود و اگر از این مبارزات دفاع مشخص صورت نگیرد، مردم ایران حق دارند که بگویند ما را فراموش کرده اید. نگرانی من وقتی تشدید می شود که می بینم رسانه های غربی هر روز بیشتر از روز پیش، کمتر به نقض حقوق بشر در ایران می پردازند و سیاستمداران هم دست کمی از آنان ندارند. متاسفانه فراموش کردن هزاران نفری که بازداشت شدند و در زندان ها تحت شکنجه قرار گرفتند، صدها نفری که کشته شده اند و آن تعداد نامعلومی از زندانیان که مورد تجاوز قرار گرفتند و یا در زندان به قتل رسیدند، یک نگرانی واقعی است.
================ خواب هایم تازگی محل ترکتازی موتورقرمزها شده. قبلاً، اول شب که می خوابیدم، برای خودم هر خوابی که می خواستم می دیدم. مثلاً، به بازار کتاب می رفتم، یک عالمه دانه های کلمه و جوانه های فکر می خریدم، می آمدم با بذرهای گل و میوه می کاشتم، یک باغ می شد پر از کتاب، که رشک پردیس های هخامنشیان بود. گاهی هم درخت هایی از شعر می روئید، تناور و بلند، از دیوار کوتاه بینی های خرافه چنان می گذشت که از همه ی دنیا دیده می شدند و از قله شان دنیایی. در این خواب های من، شعر خوب گفتن خودش جایزه بود و کسی برای جایزه شعر نمی گفت. اما حالا همه اش شده جایزه و چماق. به این طرف بچرخی اینها جایزه می دهند به آن طرف بچرخی جایش با تودهنی و شلاق عوض می شود. خلاصه، این قدر بگویم که خواب های من شده یک مشت کابوس بی سروته که در آنها یا صدای ویراژ دادن موتورقرمزها می آید، یا شعار چاقو چاقو شان... ================ نامه ای به برادر هرگز ندیده ام خوب به خاطر می آورم اولین کتابی که پدر به من داد کتابی با عنوان «قلعه ی حیوانات» نوشته جرج اورول بود. در آن زمان حدود نه سال سن داشتم. کتابی با متنی روان و داستانی گیرا در باب شکل گیری و افول یک انقلاب. جلد کتاب را هنوز یادم هست. خواندن اش را یک روزه تمام کردم اما پیش خود نگه اش داشتم و هر روز طرح روی جلد اش را که نقاشی چند حیوان بود بدقت نگاه می کردم. همان موقع پدر تفسیر کاملی از داستان این کتاب برایم کرد و مثال هایی عینی از آن آورد. من مجذوب تبحر نویسنده و تفاسیر پدر شدم. بعید می دانم که در این روزها زمانی که تو توانایی خواندن و نوشتن را پیدا کنی پدر این کتاب با ارزش را به تو امانت بدهد، اما امیدوارم در اولین فرصت آن را بخوانی. حتی می توانی از پدر بپرسی که آیا این کتاب را همچنان دارد یا نه؟ نمی دانم دقیقا به تو چه جوابی بدهد؟ شاید بگوید هرگز این کتاب را نخوانده است و یا نمی دانم کجا گذاشته ام!
چند مقاله و نظر در مورد انتقاد نوری علا از سخنان دکتر محسن کديور
====== (سخنی با جناب آقای امیر بیگلری) از: پیمان، فرزندی از ایران زمین ====== ====== ======
شرمنده؛ ولی ما نمی توانيم در امور داخلی کشورها مداخله کنيم!
نقدی بر قانون اساسی پیشنهادی حقوقدانان جنبش سبز>>> نیما فرمین (دکترای حقوق از دانشگاه مونت پلیه ـ فرانسه) انگیزهء من در نوشتن این گزارش در راستای بررسی و پژوهش در این زمینه است، با این امید، که فرزانگان ایرانی به خاموشی ها پایان داده ، وبرای به انجام رسانیدن این کار بزرگ پیشگام شوند. در این پیش نویس درهم آمیختگی هایی دیده می شود، و این خود نشانه ی آن است، که این گام نخستین برای این کار بزرگ است، و باید با دوراندیشی و بررسی پیگیر، بازنگری شود. در این پیش نویس "دیباچه"، که شیوه ی کار در نوشتن قانون اساسی است، پیش بینی نشده است. در این دیباچه باید، انگیزه و نابسامانی هایی که مردم را به نوشتن این پیمان ارزنده وادار کرده است، و ارزش های بنیادی و بی چون و چرای حقوق و آزادی های شهروندان بازگو شود. به گونه یی دیگر، دیباچه چارچوبه ی قانون اساسی است، و اصولی که به دنبال آن نوشته می شود، باید در راستای این ارزش ها باشد. برای نوشتن دیباچه، به گونه یی گذرا به چند نکته اشاره می کنم... (بقيه در آرشيو کوتاه و گويا) ================ |
در مورد کشوری که مجلس آن فرمایشی و نمایندگانش دست نشانده هستند، دستگاه قضایی اش گوش به فرمان و تنها به عنوان بازوی سرکوب کارآمد است، سازمان های بازرسی و مبارزه علیه فسادش خود غرق فسادند، قانون هایش ابزار دست حاکم خودکامه و "خودخداپندار" اند و، بویژه، رسانه هایش اسیر سانسور شدید و جامعه مدنی اش درچنگال استبداد گرفتار است، نمی توان به داشتن جایگاهی در میانهء جدول امید بست! واقعیت غم انگیز این است که در گزارش 2009 سازمان شفّافیت بین المللی، کشور ما نه فقط در رده 168 با نمره 1/8 قرار دارد بلکه این جایگاه را با چند کشور دیگر، مانند بروندی، گینه، هاییتی و ترکمنستان شریک و در واقع رده بندیش بین 168 و 173 در نوسان است!
تسامح و تساهل اصلاح طلبانه و «جوان کُشی» های آيت الله خمينی آقای مهاجرانی مدعی اند: "در واقع سرخ ها جنبش سبز را فرصتی ديده اند که بر اين موج بنشينند و به مقصدی که می پسندند، راه يابند." اين دست انديشه ها و روش ها زيبندهء آن دسته از سبزهايی ست که با سوارشدن برموج نا رضايتی های مردم، در هيبت مشاطه گر، راه نجاتی برای حکومت اسلامی می جويند. سرخ ها سی سال است که راست ِ حسينی اعلام کرده اند که می خواهند سر به تن حکومت اسلامی نباشد و به چيزی کمتر از انحلال اين حکومت هم رضايت نمی دهند. سرخ ها و ميليون ها ايرانی در ميهنمان صاف و پوست کنده فرياد زده اند که به دنبال آينده ای هستند که نشانی از حکومت اسلامی، يعنی نشانی از چرک و خون و جنايت نباشد...
اصلاً كار سیاسی یعنی اعتقاد داشتن به اینكه فكری داریم در خور عرضه به مردم و طرحی شایستهء پذیرش از سوی آنها. اگر كسی این دو را ندارد اصلاً فعالیت سیاسی اش بی معناست. نفس فعالیت سیاسی (همین نطق و خطابه كردن، مصاحبه دادن، مطلب نوشتن و...) از اساس مترادف سر بیرون کردن از جمع است، از مردمی كه چنین فعالیتی نمیكنند. جاه طلبی در كار سیاسی درج است ولی آنجایی پوچ و بی مورد میشود كه فرد بدون اینكه فكر و طرحی داشته باشد یا احیاناً اعتقادی به طرح و فكری كه مطرح میكند داشته باشد، اصرار بر این بكند كه خود را از دیگران متمایز سازد...
جمهوری اسلامی؛ آزمون تاریخی روحانیت شیعه نظام جمهوری اسلامی ایران، از منظری کلان، صحنهء آزمون تاریخی روحانیت شیعه در مقام حکومتگری و عدالت پروری بوده است. روحانیت شیعه در طول تاریخ تقریباً همواره در موضع اپوزیسیون قرار داشته و ناقد قدرت مستقر بوده است؛ هر چند که در دوران صفویه و قاجاریه، برخی روحانیان شیعه نزد حاکمان صفوی و قجری عزت و رفعتی داشتند... جمهوری اسلامی اما آزمونی تاریخی برای روحانیت شیعه محسوب می شود؛ چه اکنون روحانیت در ایران همه چیز را در اختیار دارد. در ایران امروز ارتش، سپاه، دانشگاه، صدر و ذیل حکومت و تمامی ابزار قدرت اینک در دست روحانیت است.
يک دقيقه سکوت برای بنيانگزار اولين دولت سکولار در عالم اسلام ساعت نه و پنج دقیقه صبح سه شنبه نوزده آبان است. هوا در استانبول اندکی خنک است. تا دقیقه ای قبل در خیابان های استانبول انسان می جوشید اما به یکباره انگار زندگی در استانبول و ترکیه می ایستد! به گزارش پیمانه، ماشینها وسط خیابان، پل و کوچه ها می ایستند و راننده و مسافران در را باز کرده و سر پا می ایستند.مردم عادی که در کوچه ها و پیاده روها در حال حرکتند به یکباره بی حرکت می ایستند. در وهله اول این اقدام ترک ها بسیار تعجب آور است. شاید اگر روز سه شنبه ده نوامبر در استانبول می بودید چشمانتان چهار تا می شد!مردم بعد از یک دقیقه بی حرکت ماندن به حرکت خود ادامه می دهند. سالی یک بار اکثر مردم ترکیه رأس ساعت نه و پنج دقیقه دهم نوامبر به مدت یک دقیقه به صورت سر پا بی حرکت می ایستند. ماشین ها متوقف می شوند. کارگران ترکیه برای یک دقیقه می ایستد! اما علت آن چیست: بعد از پرس و جو متوجه می شوم دهم نوامبر سالروز درگذشت مصطفی کمال آتاترک اولین رئیس جمهور ترکیه است و مردم ترکیه به احترام وی درست در ساعت نه و پنج دقیقه دقیقه دست از کار می کشند و به احترام بنیانگذار جمهوری سکولارشان می ایستند.
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 710 ـ سه شنبه 26 آبان 1388 ـ 17 نوامبر 2009
می خواهند از ترس مرگ دست به خودکشی بزنیم باز شناسی جنبش سبز در شرایط جدید
نوانديشان مسلمان در ترازوهاي ديجيتالي
مسئله رهبری جنبش مردمی در ایران
امان از جمعه گردی های آقای نوری علا!
در دفاع از دکتر کديور، پاسخی به آقای نوری علا
قانون اساسی مشروطیت و آزادی و برابری بخش يازدهم از فصل نهم کتاب «دیهء اهل کتاب»
با وقاحت تمام به روزهخواري تظاهر و شعار "مرگ بر اسرائيل" را حذف می كنند علم الهدی، امام جمعه مشهد
شماره 709 ـ دو شنبه 25 آبان 1388 ـ 16 نوامبر 2009
مردم نمی توانند ولی فقیه را عزل کنند قائم مقام نمایندهء ولی فقیه در سپاه پاسداران
هدفمند كردن يارانهها جراحي لازم اقتصادي است آیت الله جنتی
چرا مجلس در برابر احمدی نژاد کوتاه آمد؟
رايانه ها و قدمی دیگر به سوی ولایت اسلامی
شماره 708 ـ يک شنبه 24 آبان 1388 ـ 15 نوامبر 2009
تنها حکومت غيردينی حافظ دين و آزادی مردم است گفتگوگر: عنایت فانی (بی.بی.سی)
از ارزان شدن ترياک و شيشه تا لزوم افزايش نظارت نيروي انتظامي بر اينترنت سردار احمدي مقدم
شماره 707 ـ شنبه 23 آبان 1388 ـ 14 نوامبر 2009
از تبادل سوخت هسته يي استقبال مي کنيم
پرچم مبارزه با آمريكا و مرگ بر آمريكا بايد هميشه افراشته باشد
كل جمعيت مخالفان در راهپيمايى سيزده آبان پانصد نفر بود مجتبى شاكرى، قائم مقام جمعيت ايثارگران
چه کسی جنبش سبز ایران را هدایت می کند؟ (ترجمه از نشريهء «سياست خارجی» در آمريکا)
خطر رادیکالیزه شدن یا خشونت در جنبش سبز؟
دربارهء جنبش های خود جوش و شعار جمهوری ايرانی در برنامهء «ميزگرد شنبه ها» در تلويزيون پارس
گزارشی از دومین کنفرانس «حقوق اقلیت ها» یِ سازمان ملل
صدمات جبران ناپذیر نابرابری انسان ها بر منافع ملی ایران
شماره 706 ـ جمعه 22 آبان 1388 ـ 13 نوامبر 2009
آقای کديور هم بهتر است در حد گليم خود بماند جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
من نمي توانم ساكت بنشينم و هيچ نگويم گفتگوگر: سايمون هفر، خبرنگار روزنامه گاردين
شعار جمهوری ایرانی، سکولاریسم و اپوزیسیون پیشرو
بسیجی ها در پالتاک مهدی فتاپور
|
================ ================ ================ ================ ================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |