بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

چهار شنبه 27 آبان 1388 ـ  18 نوامبر 2009

 

از مطلقه اندیشی دینی تا مطلق اندیشی سکولار

عباس موسایی

 

آقای اسماعیل نوری‌علاء، سر‌دبیر محترم سایت سکولاریسم نو، در آخرین خطبه جمعه‌اش با عنوان «آقای کدیور هم بهتر است در گلیم خود بماند» به انتقاد از سخنان اخیر دکتر محسن کدیور، نو‌اندیش دینی ایرانی که در آمریکا به سر می‌برد، پرداخته است.

دکتر محسن کدیور، اسلام‌شناس و فیلسوف ایرانی و یکی از پیشگامان جنبش سبز، در آخرین سخنرانی خود در 9 آبان ماه سال جاری در دانشگاه نورث وسترن شیکاگو به ایراد سخنانی در باب ضرورت‌های نخستین مرحله جنبش سبز پرداخته است. می‌توان یکی از مهمترین محورهای این سخنرانی را اشاره وی به پرهیز از افراط و تفریط در این مرحله دانست. کدیور در بخشی از این سخنرانی بدون نام بردن از دکتر محمد رضا نیکفر، به نقد آنچه اخیراً به نام «الهیات شکنجه» از او منتشر شده است پرداخت.

نیکفر در آن مقاله یادآور شده بود که نه تنها حقیقت جمهوری‌اسلامی، بلکه حقیقت دین در زندان اوین پدیدار می‌شود. کدیور در پاسخ به این مقاله‌ی نیکفر می‌گوید: "اگر بخواهیم این گونه از تلقی را در جامعه تسری بدهیم، معنایش چه می‌شود؟ می‌شود اینکه بگوئیم آهای مسلمان‌ها! اشکال اصلی در دین‌داری شماست و راه رهائی در رها کردن دین است. خدا و پیامبر خدا را به کناری بنهید، رستگار می‌شوید. راستی آیا مسأله‌ی کشور ما این است که عده‌ای دارند می‌جنگند، گرفتار شده‌اند، شکنجه می‌شوند، و راه رهایی‌شان رهایی از قید و بندهای دینی است؟ آیا در ایران پیش از انقلاب استبداد سکولار برقرار نبود؟ ... آیا سکولاریسم در همه دنیا برابر دموکراسی بوده است و دین داری در طول تاریخ برابر استبداد بوده است؟ ... آیا همه‌ی رژیم‌های فاشیست، رژیم‌های دینی بوده‌اند و ... "

کدیور از این بخش نتیجه می‌گیرد که "همچنانی که ما می‌توانیم سکولار باشیم در عین حال دموکرات هم باشیم، می‌توانیم سکولار باشیم و در عین حال دیکتاتور هم باشیم. ما می‌توانیم دین‌دار باشیم و استبداد و دیکتاتوری بورزیم، می‌توانیم مؤمن باشیم اما به دموکراسی و حقوق بشر هم احترام بگذاریم."

1- آقای نوری علاء برای باز کردن در انتقاد از کدیور دو مقدمه می‌آورد که می‌توان با نگاهی احتیاط‌آمیز به آن‌ها دلیل سخنان بعدی وی و همچنین منطق او در این نوشتار را بررسی کرد. به زعم او

 1- 1 جنبش سبز جنبش شکست‌خوردگان در انتخابات اخیر است. و

 1-2- این جنبش باعث فعال شدن چهره ‌های مختلفی در صحنه‌ی سیاسی داخل و خارج از کشور شده است.

اگر آقای نوری علاء همچون جریان پیروز!؟ معتقد است که کاندیدا ‌(های) اصلاح‌طلب در این انتخابات شکست خورده‌اند، آیا مبانی و اصول دموکراسی‌ای که وی از آن دم می‌زند، ایجاب نمی‌کند، که در مقابل رأی مردم تمکین نموده و نتیجه انتخابات را بپذیرد؟ آقای نوری علاء متأسفانه بدون توجه به بستر شکل‌گیری نهضت سبز، و بی‌التفات به اینکه جنبش سبز ادامه‌ی منطقی انقلاب‌ اسلامی و جریان اصلاحات است، و به تبع آن چشم پوشی از نقش روشنفکران و اصلاح‌طلبان ایرانی، جنبش سبز را بریده از گذشته‌اش تجزیه و تحلیل می‌کند، که باعث فعال ‌شدن افرادی چون «کدیور» شده است. زمانی که کدیور در انفعال! کتاب مهم «نظریه‌های دولت در فقه شیعه» را می نوشت، یا آنگاه که با نگارش «حکومت ولایی» گفتمان مسلط را نقد می‌کرد، معلوم نبود اسماعیل نوری علاء در چه بخشی از مبارزات مردم ایران برای گذار به دموکراسی فعال است؟

2- وجه اصلی نوشته‌ی جناب نوری‌علاء بازی با کلمات و نقد لفظ دکتر کدیور است و متأسفانه نقد او از عدم تحلیل منصفانه‌ی محتوای سخنان و اندیشه‌ی کدیور رنج می‌برد. وی در نقد گفته‌ی کدیور که می‌گوید "دعوا بر سر آن نیست که این حکومت، یک حکومت دینی است و تنها راه برون رفت، روی کار آمدن یک حکومت ایرانی است" می‌نویسد: "«حکومت دینی» چه اسلامی چه مسیحی و چه بهائی، حکومتی فراگیر نیست و شهروندان کشور ایران در آن متساوی‌الحقوق نخواهند بود و ...»

اگر نوری‌علاء اندیشه‌ی کدیور را می‌شناخت و به آثار وی نظر می‌افکند هرگز به این نتیجه نمی‌رسید. کدیور از پیشگامان معتقد به سازگاری اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و اسلام است. او در خوانشی که از فقه شیعه دارد، علیرغم اشتراکات فراوان در مبانی فقهی با فقیهان سنتی، صورتی از اندیشه‌ی سیاسی شیعه ارائه می‌دهد که مبانی حقوق بشر و شهروندی مدرن را به نحوی غیر تقلیل‌گرایانه برمی‌تابد. شباهت مطلق‌اندیشان سکولاری چون نوری‌علاء و مطلق ‌اندیشان دیندار ایرانی در آن است که هر دو استمرار حضور دین در عرصه‌ی اجتماع را اقتدار‌گرایانه می‌دانند‌‌.

از نظر کدیور دین نه تنها توجیه‌گیر استبداد نیست، بلکه مؤید آزادی و برابری انسان‌ها در عرصه‌ی عمومی است و حکومت برآمده از اراده‌ی انسان‌های آزاد و برابر است. با این اوصاف آیا نمی‌توان اتهام نوری‌علاء به کدیور را در بد‌بینانه‌ترین حالت ناشی از سطحی‌نگری وی دانست؟ تاکید نابجای نوری‌علاء روی حقوق اقلیت‌های غیر مسلمان، نیز بی‌شباهت با مانور حاکمان کنونی در همین موضوع نیست که برای اینکه نشان دهند حقوق اقلیت‌ها را رعایت می‌کنند، در هر سفر خارجی نماینده‌ای از اقلیت‌ها حضور دارد و صدا و سیمای آنان در مواقع لزوم به تبلیغ از وضع مطلوب آن‌ها می‌پردازد و از زبان تنی چند از آنان تائیدیه‌ی رعایت حقوقشان توسط حاکمیت را می‌گیرد.

گرچه هیچ نهضت حق‌طلبانه و آزادی‌خواهانه‌ای نمی‌تواند نسبت آرمان‌های خود را با حقوق انسانی همه‌ی ساکنان و شهروندان کشور نادیده بگیرد، اما باید توجه داشت که مسأله دموکراسی‌خواهی و حقوق بشر در ایران امروز بسیار فراتر از آن است و اتفاقاً حقوق شهروندی طیف وسیعی از اکثریت مسلمان این سرزمین تحت‌الشعاع رفتارهای اقتدار‌گرایانه واقع شده است. بنابراین می‌توان به صراحت گفت که از آنچه کدیور در سخنرانی 9 آبان ارائه نمود، نتیجه‌ای که نوری‌علاء گرفته است منتج نمی‌شود. باید توجه داشت که نباید یک اندیشمند را متهم به عقیده‌ای کرد که اتفاقاً خود از منتقدان آن است و البته به قول خود نوری‌علاء همه و از جمله خود او باید حواسشان جمع باشد.

3- جناب نوری‌علاء در بخش دیگری از سخنانش بر کدیور خرده می‌گیرد که چرا از دموکراسی به سبک ایرانی سخن می‌گوید. عدم توجه ناقد محترم، به گزاره‌های اساسی سخنان کدیور که اتفاقاً از تعمق وی در سیر تحولات تاریخی‌، اندیشگی، اجتماعی و ... در یک‌صد و پنجاه ساله اخیر ایرانیان از سوئی و وارسی چگونگی گذار کشورهای مختلف به دموکراسی از سویی دیگرحکایت دارد، از نگاهی نا‌همه‌جانبه‌نگر و بی‌توجه به هزینه‌های احتمالی گسست‌های رادیکال و ... ناشی می‌شود.

لازم است آقای نوری‌علاء برای شناخت رفتار عملی کدیور و همچنین بنیان نظری او، از سویی به تجربه‌های کشورهای غربی (که سالیان درازی است آنجا به سر می‌برد) و از سویی به تحولات نظری، اجتماعی سده اخیر نظری بیفکند. اگر او و همفکرانش با دیانت مشکل دارند، بهتر است حداقل به جهت حفظ دغدغه‌های انسانی که از آن دم می‌زند، با سخنانی سطحی‌نگرانه و غیر‌واقع‌بینانه، زمینه را برای سرکوب و فشار بر هموطنانش که خواهان گذار آرام و کم هزینه به دموکراسی‌اند فراهم ننموده و برای آن‌ها هزینه‌های اضافی نخرند.

خردمندانه‌تر آن بود که او نگاهی عمیقتر به مسائل ایران معاصر داشته باشد و اندیشه کدیور و روشنفکری دینی را با لحاظ شرایط ایران، ارزیابی می‌کرد. لطمه‌ای که ایرانیان و مدرنیته دموکراتیک از جزم‌اندیشی سکولار دیده‌اند دست کمی از جزم‌اندیشی دینی ندارد و هنر کدیور در آن است که خود را تا آنجا توانمند می‌بیند که افراط‌گری‌های هردو گروه را گوشزد نماید و چه باک که در این راه مورد تعرض همزمان آنان قرار گیرد.

مطلق‌اندیشی سکولار چیزی کم از مطلق‌اندیشی دینی ندارد. اگر مطلق‌اندیشی دینی ادعا دارد که در اسلام یک تلقی صحیح است و آن هم تلقی آنهاست و کسانی که غیر از آن‌ها می‌اندیشند و عمل می‌کنند باید غرب‌زده معرفی شوند و امکان حضور در دانشگاه‌های کشور خود را نداشته باشند، مطلق‌اندیشان سکولار تنها تلقی اصیل از مدرنیته دموکراتیک را تلقی خودشان می‌دانند و مدعیان سازگاری دموکراسی و دینداری را «دینکار» می‌نامند و بنابر این از آن‌ها می‌خواهند که دخالت در کار سیاست را یک بار برای همیشه ببوسند و کنار بگذارند.

(آ‌ن‌ها مدعی هستند که) حقیقت دست‌آوردهای بشری در علوم ‌انسانی آن چیزی است که نوری علاء‌ها می‌گویند و حقیقت دین هم آن چیزی است که مصباح‌یزدی‌ها می دانند. این دو گروه کثرت‌گرایی را به رسمیت نمی‌شناسند؛ یکی می‌گوید که دین آن چیزی است که من می‌‌گویم و یکی می‌گوید مدرنیته آن چیزی است که من عرضه می‌کنم‌. اتفاقاً در موارد لزوم به سخنان یکدیگر استناد می‌کنند‌. می‌توان به صراحت تمام جزم ‌اندیشان سکولار را بخشی از لشکر اقتدار‌گرایان دینی دانست، همچنان که عکس آن نیز می‌تواند صادق باشد.

این که اسلام همان چیزی است که در جمهوری ‌اسلامی و از آن نازلتر در زندان اوین و توسط بازجوها بر زبان اعتراف ‌کنندگان متبلور می‌شود از همان منطق کلیت ‌انگارانه‌ای پیروی می‌کند که حقیقت دموکراسی و حقوق بشر را حمله نو محافظه‌کارانه آمریکایی به عراق ترجمه می‌کرد. در گفتمان نو‌اندیشی دینی و اصلاح‌ طلبان ایرانی همچون کدیور نه همه اسلام، جمهوری‌اسلامی است و نه خوانش نو اصول‌گرایان از جمهوری‌اسلامی، نافی سازگاری جمهوریت و اسلامیت‌. با همین منطق نمی‌توان رفتارهای نادرست غرب را از مبانی حقوق بشری قیاس گرفت.

4- جناب نوری علاء در انتقاد به دکتر کدیور که دربارهء شعار «هم غزه‌، هم لبنان، جانم فدای ایران‌» گفته بود "این گونه شعارها هم از «‌اخلاق اسلامی» بدورند و هم «‌عرق ملی‌» ما را نفی می‌کنند"، می‌نویسد‌: «معلوم نیست که چرا ملت ایران باید حامل اخلاق اسلامی باشد و "‌عرق ملی" ‌اش هم فقط بوسیله بی‌اعتنایی به غزه و لبنان لطمه بخورد." باید به آقای نوری علاء متذکر شد که از قضا همین سخنان دکتر کدیور ناشی از اعتقاد راسخ وی به مسئولیت‌های اخلاقی انسان‌ها نسبت به یکدیگر است، مسئولیت‌های فرا ملی و انسانی‌ای که برآمده از روح اعلامیه جهانی حقوق بشر است.

آیا بحران فلسطین یکی از اصلی‌ترین مسایل جهان امروز نیست؟ آیا کشتن انسان‌های بی‌گناه در آنجا نباید دغدغه بشر دوستان باشد؟ مگر دفاع از حق حیات انسان از اصول خدشه ‌ناپذیر اعلامیه جهانی حقوق بشر نیست؟ گناه کدیور آن است که به سازگاری این ارزش‌های انسانی با مبانی دینی معتقد است و آقای نوری‌علاء انتظار داشت که کدیور هم همچون مصباح بیندیشد تا آنگاه حمله به دیانت از موضع دفاع از حقوق‌انسانی و اعلامیه جهانی حقوق‌بشر برای او و همفکرانش راحت‌تر باشد. جالب آنجاست که در بخشی از سخنان خود بی‌توجه به فاصله کدیور از تلقی‌های رسمی می‌نویسد: "چرا نباید برای مسلمانان چچن و چین هم کمی عرق ملی از خود نشان دهند؟" گویی کدیور بایستی پاسخگوی سیاست‌های کسانی باشد که اتفاقاً خود از مهمترین منتقدان آن‌هاست.

آقای نوری علاء در نقد آنچه در بخش مرحله‌بندی مطالبات جنبش به کدیور وارد می کند، با اعتراف به پذیرش حداکثری بودن مطالبات توسط کدیور، آن را برای همراهی شنونده با خود تفسیر می‌کند، که صد البته قدرت و مبنای استدلال او بر خواننده‌ی فهیم پنهان نیست. وی نیز دراینجا پذیرفته که مطالبات کدیور مطالبات حداکثری‌اند، اما انتقادش به آن است که چرا کدیور از اجرای طابق النعل‌با‌النعل قانون‌اساسی‌ (به قول موسوی اجرای بدون تنازل قانون اساسی) سخن می‌گوید که خود به بخشی از آن انتقاد جدی دار‌د.

در پاسخ به وی باید گفت که این مسأله از واقع‌بینی و خرد سیاسی کدیور ناشی می‌شود که اتفاقاً مورد تأئید بدنه‌ی مردمی جنبش سبز و رهبران آن از جمله میر‌حسین موسوی است. این سخن نوری‌علاء نابرد‌باری سکولاریسم قشری‌گرا را بر ملا می‌سازد و نشان می‌دهد که وی در این باره نیز چیزی از قشری‌گری بنیادگرای داخلی کم ندارند. تعمق در خطرات اندیشه‌ها و رفتارهای نا مبتنی بر واقعیات اجتماعی - تاریخی و تجربه‌ی بیش از یکصد سال آزادی و برابری ‌خواهی ایرانیان، این دانش را به ارمغان آورده است که با حفظ فاصله از ایده‌های بدون ریشه و انتزاعی، از راه اصلی دموکراسی‌خواهی منحرف نشد.

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com