دعوت مسعود
انصاری از محسن کدیور برای مناظره
با
توجه به سخنرانی های اخیر آقای حجت الاسلام دکتر محسن کدیور،
روشنفکر دینی و نامی ایران، و تاکیدات پیاپی و محکم ایشان بر لزوم
بقای جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن، و با هدفِ سرِ کار آوردن
مهندس موسوی در جای احمدی نژاد؛ کدبان پرفسور مسعود انصاری ، استاد
دانشگاه و عضو جامعه حقوقدانان بین المللی و جامعه دانشمندان علوم
سیاسی آمریکا، و یکی از نامدارترین اسلام شناسان قرن حاضر، به
انگیزه ی آگاه شدن مردم رزمنده ی ایران، از آقای دکتر محسن کدیور
دعوت می نماید تا برای انجام چند گفتگوی رو در روی، در یکی از
تلویزیون های آمریکا، برای پدافند از بیانات و نوشتارهای خودشان در
رابطه با مسایل سیاسی و دینی کشورمان به مناظره بنشینند.
چنانچه آقای دکتر کدیور مایل باشند تا بهمراه هر یک از هم اندیشان
خود از جمله آقای دکتر عبدالکریم سروش یا آقای اکبرگنجی و یا هر
شخص دیگری در این نشستِ علمی و خردگرایانه شرکت نمایند، با شادمانی
بیشتری استقبال خواهد شد که در اینصورت، کدبان هومر آبرامیان،
سرپرست بنیاد فرهنگ ایران در استرالیا نیز، در آن نشست چهار نفره
حضور خواهند داشت.
مایه امیدواریست که نتایج بدست آمده از چنین گفتگوها، بتواند
بزرگترین راه بندها و سدهای نا استوار ومتزلزل حکومت دینی را برای
همیشه از میان بردارد و راه نیک بختی ملت بزرگ ایران را هموارتر
سازد.
گامی در رهبرشناسی
ارسالی يک خوانندهء سايت
در
گنجينهء واژگان:
رهبر.
پیشوا. شخص اول مملکت. قبلهء عالم.
ظل الله. سلطان. کسی که بالاتر از همه نشسته یا ایستاده یا خوابیده
است. کسی که فعلا بیشترین قدرت را دارد. پدر یتیمان و شوهر بیوه
زنان. مسوول اصلی مشکلات کشور. کسی که می تواند دستور تیراندازی به
مردم را بدهد و با این کار خودکشی کند.
مردی که هر وقت اخم کند، مردم را زندانی و هر وقت می خندد زندانیان
را آزاد می کنند (مشکل فلسفی: او نمی خندد.) کسی که اگر دوستش
داشته باشید رفتارش به نظرتان زیباست و اگر دوستش نداشته باشید،
رفتارش به نظرتان غیرقابل تحمل است. کسی که عکسش را همه جا می
گذارند تا مردم یادشان نرود که عامل مشکلات شان کیست.
کاربرد در جمله:
"رهبر در نماز جمعه مردم را تهدید کرد که ساکت شوند."
از کجا می فهمیم چه کسی رهبر است؟
سووال: سووال می کند، ولی جواب نمی دهد.
مسوولیت: تصمیم می گیرد ولی دلیلی برای تصمیماتش ارائه نمی کند.
دشمن:
تعیین می کند که امروز دشمن چه کسی است.
سلامت: هرگز دزدی نمی کند، اما می تواند تمام اموال کشور را نابود
کند.
صله: شاعرانی که مشکل مالی دارند برایش شعر می گویند، اما شاعرانی
که برایش شعر نمی گویند مشکل مالی پیدا می کنند.
دوستان: همه دوستان قدیمی اش دشمنان جدیدش هستند.
نابودی: آنقدر فکر می کند همه می خواهند نابودش کنند، که همین طور
هم می شود.
سقوط: موقعی که تصمیم می گیرد محکم بنشیند، سقوط می کند.
مردم شناسی: مردم بر دو نوعند، عزیزان، دشمن.
انواع رهبر:
راستکی: کسی است که مردم انتخابش کرده اند و برایش می میرند، کم کم
همه مجبور می شوند برایش بمیرند (نمونه اش زیاد است.)
چپکی: کسی که تعیین می کند مردم چه کسانی هستند و بقیه می توانند
بمیرند
.
استالین)
کاریزماتیک: کسی که ابهت دارد و همه عاشق اش می شوند، مگر کسانی که
در موردش فکر می کنند. (لنین)
دروغکی: کسی که به زور رهبرش کرده اند و به زور رهبر می ماند و
احتمالا به زور می رود (علی آقای خودمان)
پیشوا: کسی که فکر می کند بزرگترین موجود جهان و مردمش بهترین مردم
جهان هستند، او اشتباه می کند و همین اشتباه باعث مرگش می شود (
هیتلر).
رهبر شریف: کسی که مردم را برای گرفتن حقوق شان رهبری می کند و
اینقدر خوب است که بموقع و قبل از اینکه همه دشمنش بشوند، می میرد
یا بموقع ترور می شود (گاندی)
رهبر جیگر: رهبری است که مردم را از ظلم نجات می دهد و بعد هم می
نشیند کنار و زیاد حرف نمی زند
(ماندلا).
رهبر خلق: کسی که حق پابرهنگان را از پولدارها می گیرد و هر کسی
کفش داشته باشد، نابود می کند. بعدا پابرهنگان کفش می پوشند و او
را می کشند (پل پت).
رهبر مقاومت: کسی که مردم را در مقابل بیگانگان رهبری می کند،
بعداً چون نمی خواهد بدنام شود مثل آدم استعفا می دهد و می رود توی
تاریخ (ژنرال دوگل)
رهبر در ادبیات عامیانه:
"اگه بپوشی رختی، بنشینی به تختی، بازم نمی بینمت به چشم اون
وختی"، "حالا که علی ساربونه، شتراش آواره بیابونه"، "اگر شعار
مردم اثر داشت، یه دونه رهبرم زنده نبود"، " ای رهبر کمر باریک،
فلسطین روشن و ایران تاریک"، "با حزب الله دنبه می خوره، با دانشجو
گریه می کنه"، "به آقا گفتن بساط تو جمع کن، دستشو گذاشت دم دهنش"،
" گفتن چرا نمی ره، گفت خدا دیرگیره ولی سخت گیره."
رباعی:
ای آنکه رهبری و سزاواری
واندر عیان سرشک همی باری
رفت آنکه بود، آمد آنکه نبود
این انتخاب چه بود، به چه کاری؟
(آرشيو
کوتاه و گويا)
آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته:
شماره 617 ـ
يک شنبه 25
مرداد
1388 ـ
16 ماه اگوست
2009
شماره 616 ـ
شنبه 24
مرداد
1388 ـ
15 ماه اگوست
2009
شماره 615 ـ
جمعه 23
مرداد
1388 ـ
14 ماه اگوست
2009
شماره 614 ـ
پنج شنبه 22
مرداد
1388 ـ
13 ماه اگوست
2009
شماره 613 ـ
چهار شنبه 21
مرداد
1388 ـ
12 ماه اگوست
2009
شماره 612 ـ
سه شنبه 20
مرداد
1388 ـ
11 ماه اگوست
2009
آرشيو کلی شماره های گذشته>>>