اتحادی که دير نپائيد
در فیلم هایی که از دوران انقلاب به جا مانده می توان عکس های
آیت الله خمینی، علی شریعتی، محمد مصدق یا بنیانگذاران مجاهدین
خلق را در فاصله نزدیکی از هم بالای دست تظاهر کنندگان مشاهده
کرد؛ می توان شعارهای اسلامی یا مارکسیستی یا مخلوطی از این دو
را در فریاد معترضان شنید، و آنها که خود آن روزها را به چشم
دیده اند، به یاد می آورند که در بساط دستفروشان روبروی دانشگاه،
نوارهای آیت الله خمینی و کتاب ها و جزوه های مارکسیستی با عکس
هایی از مراجع تقلید و تصاویری از چه گوارا، انقلابی آرژانتینی،
توأمان عرضه می شد. اما...
=======================================================
تولد
دوبارۀ اسلام در نگاهی سریع بر فراز یک قرن
علی
شریعتی
ما اینک آن دوره را که جامعهای دوقطبی داشتیم، گذراندهایم:
جامعهای که تجزیه شده بود به اکثریتی از عوام که امل و مذهبی
بودند و در نتیجه راکد، منحط، کهنهپرست و منجمد با جهانبینی بسته
و هراسان از هرگونه نوآوری، و نسبت به آینده مأیوس و در برابر حال
بیتفاوت و تنها در اندیشه زندگی روزمره، طهارت فردی و خانه آخرت،
و در سوی دیگر اقلیتی متجدد که همه حیات و حرکت و تصمیمگیری و
آیندهگرایی و تکوین و سرنوشت جامعه را در اختیار خود داشت و به دو
بخش تقسیم میشد: یا مدرنیست فرنگی مآبی بود مصرفکننده ادا و
کالای بورژوازی غرب، یا روشنفکر مارکسیستی که او نیز مصرفکننده
ادا و کالای فکری سوسیالیسم صادراتی باز هم غرب، و اینک حرکتی آغاز
شده که در هیچ یک از این قالبها نمیگنجد...
======================================================
دهانت
را نمی بویند،
چکمه ات را می پایند!
محمدحسن یوسف پور سیفی
ساعت 6 عصر از سر کار بر میگردم. زمستان است و هوا زود تاریک می
شود. همسرم نیز همزمان با من می رسد. من 4 صبح سر کار می روم و
همسرم 30/7 صبح. طبیعی ست که هر دو خسته ایم و بی رمق... از نگاهش
می فهمم که می خواهد چیزی بگوید. صبر می کنم تا خودش سر حرف را باز
کند. بعد از نوشیدن چای بالاخره به حرف می آید: «من باید برم
بیرون... زود برمی گردم ...» و من می فهمم که اتفاق بدی رخ داده
است.
=====================================================
دو
روی يک سکه:
خانه از پای بست ويران
است...
سيروس بهرامی ـ اسماعيل نوری علا
آنچه دکتر نوری علا نوشته، در حالی که بازگوی تاريخ اخير و حاوی
راهنمائی های مؤثری برای نجات مردم است، بنظر من، دچار کمبودهائی
است که اهم آن توجه نکردن به ساختار فرهنگ اجتماعی، سياسی و
اقتصادی ايران است و اولويت دادن به سکولاريسم در برابر نيازهای
مبرم تر آن هم در ميان مردمی که عادت کرده اند پايبند هيچ قانون و
مقرراتی نباشند؛ مردمی که از يکسو اغلب شگفتی می آفرينند و از پاکی
و علم و دانش و اخلاق و احترام به قانون نمونه هستند، جوانانی که
در سطح دنيا می توانند با هر گروه علمی رقابت کنند و، از سوی ديگر،
در جامعهء خودشان دارای شخصيتی دوگانه اند که در بيرون ادعای تقوا
دارند و چون به خلوت می روند آن کار ديگر می کنند.
=====================
کوتاه و گويا
====================
آنچه برای ما تهديد و برای ديگران فرصت است
به
گزارش ايسنا، محمد عباسى در جمع مديران گرگان با اشاره به اين كه
رتبه گلستان در عرصه اقتصاد، كشاورزى، صنعت و خدمات در كشور از
متوسط به پايين است گفت: اين در حالى است كه منابع و ثروت هاى
طبيعى موجود در اين استان فراتر از بسيارى از استان هاى ديگر است و
بايد با برنامه ريزى صحيح به روند رشد اين منطقه شتاب بخشيد. عباسى
در ادامه با اشاره به اينكه برخى از فرصت ها به دليل مديريت نادرست
در كشور ما تبديل به تهديد شده اند، اظهار كرد : نيروى جوان
تحصيلكرده و آماده كار كه در تمام كشورها به عنوان يك فرصت مهم
شناخته مى شود، در كشور ما به دليل افزوده شدن بر تعداد بيكاران به
عنوان تهديد شناخته مى شود. وى يادآور شد: همچنين ميزان نقدينگى در
اختيار مردم كه از نظر اقتصادى به عنوان يك فرصت به شمار مى آيد در
ايران عامل تورم زا شناخته شده و تهديد اقتصادى به شمار مى رود. به
گفته وزير تعاون، فرصت هاى منطقه اى از ديگر مولفه هاى مهم و
تاثيرگذار در امر سرمايه گذارى است كه با بالفعل شدن قابليت ها و
ذخاير طبيعى مى توان به روند رشد منطقه كمك كرد. عباسى بيان كرد:
در كشور ما عدم توجه به اين منابع و سرمايه ها آن را به تهديدى
مبدل كرده است. وى با اشاره به اينكه در حال حاضرشصت تا
هفتاد درصد امور
اقتصادى كشور در دست دولت است، تصريح كرد: اجراى صحيح سياست هاى
اصل
چهل و چهار كه با پيگيرى
جدى مقام معظم رهبرى همراه است موجب قرار گرفتن اين بخش در دست
خصوصى و اداره امور اقتصادى به دست خود مردم خواهد شد!
(آرشيو)
======================================================