رضا
پهلوی، در
جلسهء معرفی گزینهء دموکراتیک
احمد وحدت خواه
رضا پهلوی به نقش خود به عنوان هماهنگ کنندهء
همهء مخالفان در خارج کشور در زیر شعار همبستگی ملی برای برقراری
یک حکومت سکولار دموکراتیک پارلمانی و مدافع منافع ملی همه اقوام
سرزمین ایران می نگرد.
او با خودداری از معرفی خود به عنوان «شاهزاده وارث تاج و تخت» و
«رضا شاه دوم» و غیره، که معدودی بی توجه به جنبهء جدایی افکنانه
این تعاریف در صفوف مخالفین آنها را مطرح می کنند، شخصا و رسما
اعلام کرده است که در جبهه مبارزان برای رهایی ایران تنها یک
ایرانی میهن دوست به نام «رضا پهلوی» است که آرزویی جز پیروزی
مردم کشورش در بازگشت به دامان کشورهای پیشرفته و دموکرتیک
ندارد.
باور کنیم که او یکی از ماست ولی با مسئولیت هایی بزرگ و
تاریخی...
=======================================================
تشکيل
سازمان «خيزش ايران نو» و بميدان آمدن آقای پهلوی
در پی تشکيل
جلسهء معرفی «گزینهء دموکراتیک» که، گويا به همت آقايان دکتر
عليرضا نوری زاده و آقای پرويز خوانساری و چند نفر ديگر، هفتهء
گذشته از 10 صبح تا 6 بعد از ظهر در لندن برقرار بود و
آقای رضا پهلوی در آن حضور داشته، سخنرانی کرده و آمادگی خود
برای رهبری اپوزيسيون را اعلام داشتند (و
هم امروز
اشاره ای به اين ماجرا را در مقالهء آقای احمد وحدت خواه
خوانديم)، با خبر شديم که تشکل برگزار کننده نام «خيزش ايران نو»
را برای خود برگزيده، يک سايت اينترنتی با نام «آلترناتيو» به
فارسی و «تغيير رژيم» به انگليسی را راه اندازی نموده و يک پتيشن
به نام «هفتاد ميليون امضاء» را نيز در آن تعبيه کرده است. امضاء
کنندگان اعلام می دارند که آقای رضا پهلوی را بعنوان رهبر
مبارزات خود انتخاب می کنند. در اينجا، برای اطلاع بيشتر از
اهداف «خيزش ايران نو»، متن دو بيانيه و پتيشن مزبور را در اينجا
می آوريم.
=======================================================
من
با همین قانون اساسی تغييرات را محقق می کنم
گفتگوی صدای آمريکا با قاسم شعله سعدی
اگر مردم فکر میکنند که من یکی از آنهائی هستم که می توانم راه و
طرح جدیدی را دراندازم و آنها را از این دور تسلسل بیرون بیاورم،
در آنصورت با حمایت مردم، دانشجویان، کارگران و کشاورزان کار
ممکن خواهد بود، زیرا مکانیزم ما این هست که اگر شورای نگهبان
بخواهد صلاحیت ما را رد بکند فراخوان تحریم را خواهیم داد و
آنوقت است که با حمایت مردم، حاکمیت به محاسبه وادار خواهد شد که
مثلا اگر چهل یا پنجاه درصد از مردم انتخابات را تحریم کنند بهتر
است یا که صلاحیت کسی مثل شعله سعدی را تائید نکنند.
=======================================================
تهدید و
توطئه علیه مهندس طبرزدی
اطلاعيهء روابط
عمومی جبهه ی دموکراتیک ایران
فردی که مدعی است
از طرف دفتر پیگیری وزارت اطلاعات زنگ می زند ،طی دو روز گذشته
با مزاحمت های مکرر تلفنی خواهان این است که محبوبه علی نقیان
همسر مهندس طبرزدی خودش را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات معرفی
کند.نظر به این که همسر مهندس طبرزدی در هیچ فعالیت سیاسی شرکت
نکرده است و از دیگر سو،مهندس طبرزدی و اعضای خانواده اش تحت هیچ
شرایط حاضر نیستند به مراکزی چون دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات
،آن هم به صورت تلفنی حضور یابند و آنها نیز این مطلب را به خوبی
می دانند،معلوم می شود که دستگاه برای ایشان توطئه چیده است.
شایان ذکر است، اخیرا مهندس طبرزدی اعلام کرده است که ائتلافی گسترده ،از
نیروهای سکولار و دموکراسی خواه تشکیل شده است که به زودی اعلام
موجودیت خواهد کرد .ایشان افزوده است که نظارت استصوابی را توهین
به ملت ایران می داند و چنین انتخاباتی را آزاد نمی داند.
روابط عمومی جبهه ی
دموکراتیک ایران
ـ پنجم
اسفند 1387
=====================
کوتاه و گويا
====================
رییس جمهور باید یک فقیه باشد
رهبر حکومت اسلامی
خبرگزاری
یاری (دستداران محمد خاتمی): عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای
اسلامی بر حضور یک فقیه روحانی در رآس قوهء مجریه با قاطعیت تاکید
کرد. محمد تقی رهبر در گفتگو با حزب الله تاکید کرد: «قطعا باید یک
روحانی فقیه و آشنای به مسائل دینی در راس قوه مجریه قرار بگیرد.»
وی ادامه داد: «چرا که یک فقیه میتواند به خوبی عدالت و انصاف را
در جامعه اسلامی اجرا کند که این مهم خود یک دستاورد عظیم برای
نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب میشود.» این نماینده مجلس گفت: «در
کنار یک ریس جمهور فقیه، باید هیات دولتی متشکل از افراد متخصص و
کارآمد نیز ایفای نقش کنند، چرا که این حضور می تواند در تصمیم
گیری های رییس جمهور تاثیرات بسیار مثبتی را در بر داشته باشد.»
>>>
(آرشيو)
به
قلم لرد کين راس
فصل
پنجاه و
پنجم ـ تجربه در دموکراسی (بخش
دوم)
تنها دو عامل می توانست به شکل دموکراتیکی که او در تحقق آن شکست
خورد کمک کند. نخست توانايي و آمادگی خود او بود که سيستم دو
حزبی را بپذيرد و تا حدودی قدرت خود را به آن ها منتقل نمايد و
ديگری ظرفيت مردم کشور بود که پس از سال ها عقب ماندگی در تحت
حاکميت استبدادی آمادگی آن را می داشتند تا يک سيستم بالغ و
مسئول را پذيرفته و خود را با مقتضيات آن تطبيق دهند. حال آن که
هيچ کدام از اين دو عامل در آنزمان وجود نداشت. با اين همه، اين
تجربه دارای يک نتيجهء خوب نيز بود و آن اين که نشان می داد
آنکارا تا چه حد از آن چه در بقيهء ترکيه می گذشت غافل مانده است
و حال، به کمک آگاهی بدست آمده، امکان اين پيش آمده بود که اين
نقصيه برطرف شود.