پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو
رضا پهلوی،
در جلسهء معرفی گزينهء دموکراتيک
احمد وحدت خواه
شاید ۲۰ سال پیش که من از طرف روزنامه ایندیپندنت لندن برای انجام یک مصاحبه با شاهزاده رضا پهلوی به هتل هیلتون منطقه معروف کنزینگتون رفتم باور نمی کردم که او پس از گذشت این همه سال هنوز همان حرفها را امروز هم در مورد نقش خود در میان نیروهای مخالف حکومت تهران و آرزوهایش برای یک ایران دموکراتیک و سربلند تکرار کند.
این موضوع بیش از آنکه به معنای درجا زدن یک رهبر سیاسی در مبارزه اجتماعی تعبییر شود، از پایمردی و وفاداری او به اهداف اعلام شده خود از روز نخست ورود به این کارزار تاریخی برمی خیزد؛ کیفیتی که متاسفانه کمتر در رهبران سیاسی و عقیدتی ما ایرانیان در ده های گذشته نمایان بوده است.
شنبه گذشته همان رضای پهلوی، با شقیقه هایی که اینک به سفیدی گراییده اند، در جمع ایرانیان مقیم لندن حضور یافت و در جلسه ای که به مناسبت معرفی «گزینه دموکراتیک» برپا شده بود در مورد اهداف، برنامه ها و وظایف خود، و گروه های مخالف، به سخنرانی پرداخت؛ اهدافی که این روزها رسیدن به آنها بیش از هر روزی در سی سال گذشته ملموس تر و واقعی تر بنظر می رسد و رضا پهلوی نشان می دهد که با کسب تجارب فراوان از زندگی سیاسی خو همچنان تا دستیابی به آنها، تا هر زمان که به طول بیانجامد، در کنار مردم ایران خواهد ماند.
تا آنجا که به او مربوط می شود، رضا پهلوی به نقش خود به عنوان هماهنگ کننده همه مخالفان در خارج کشور در زیر شعار همبستگی ملی برای برقراری یک حکومت سکولار دموکراتیک پارلمانی و مدافع منافع ملی همه اقوام سرزمین ایران می نگرد.
با این حال از آنجا که هر تغییری در شکل نظام سیاسی ایران در آینده می بایستی به دست مردم ایران و با کمترین هزینه انسانی و ملی انجام گیرد، رضا پهلوی بر آن است تا در کنار تلاش برای کشاندن جویبارهای مخالفان خارج کشور به یک رودخانه پرخروش و به هم پیوسته برای نجات میهن، همزمان بخش مهمی از فعالیت های آتی خود را بر نمایندگی از سوی این همبستگی مخالفان در خارج کشور و سخنگویی از جانب ملت دربند استبداد داخلی به جهان و جهانیان قرار داده باشد.
به عبارت دیگر، زمان گفتگوی قدرتهای خارجی با رژیم و چانه زنی های بی حاصل آنها برای بر سر راه آوردن یک حکومت یاغی و بی اعتنا به اساسی ترین حقوق انسانی در داخل کشور و حقوق بین المللی در خارج به سرعت به پایان خود نزدیک شده است. در این میان، با توجه به پراکندگی مخالفان، قدرتهای خارجی،چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، در جستجوی گزینه های مورد توافق خود برای آن روزی هستند که نه از تاک نشان می ماند نه از تاک نشان.
کم نبودند رهبران شناخته شده سیاسی و فعالینی که در نشست لندن به سخنان رضا پهلوی گوش فرا می دادند. اما واقعیت آن است که هیچ یک از آنان از منظر قدرت سازماندهی و مشروعیت در بوجود آوردن یک همبستگی ملی و نگاه فرا عقیدتی برای انجام چنین کاری در حد او نیستند.
این به معنای نادیده گرفتن وجود سایر مبارزینی که برای آزادی و سربلندی ایران در صحنه حضور دارند نیست. اپوزیسیون ایرانی در سی سال گذشته وجود خود را در آوارگی در غربت، دخمه های اوین، زیر شکنجه ها و در پای چوبه های دار و میدانهاي اعدام به ثبت تاریخ رسانده است و انکار اینهمه جانفشانی ها جز انکار حقیقت نیست. آنچه امروز می بایستی در اثر این همه از خودگذشتگی ها به ثمر بنشیند آزادی ایران از چنگال ارتجاع حاکم و برقراری یک حکومت مردمی و ملی است که رضا پهلوی ها نیز در راه آن کوشا هستند.
او با خودداری از معرفی خود به عنوان «شاهزاده وارث تاج و تخت» و «رضا شاه دوم» و غیره که معدودی بی توجه به جنبه جدایی افکنانه این تعاریف در صفوف مخالفین آنها را مطرح می کنند شخصا و رسما اعلام کرده است که در جبهه مبارزان برای رهایی ایران تنها یک ایرانی میهن دوست به نام «رضا پهلوی» است که آرزویی جز پیروزی مردم کشورش در بازگشت به دامان کشورهای پیشرفته و دموکرتیک ندارد.
باور کنیم که او یکی از ماست ولی با مسئولیت هایی بزرگ و تاریخی. در کنار او باشیم.
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/02/084184.php#more
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |