=======================================================
شماره 183 ـ
يکشنبه 19 خرداد 1387 ـ
8 ژوئن 2008
تورم که ميگن اينه؟
=======================================================
مکاتبهء
سرگشاده با آيت الله حسنعلی منتظری
دربارهء «معصوميت» و«
ولايت فقيه»
نويسنده: حسین میرمبینی
يادداشت سکولاريسم
نو:
حدود سه سال پیش، آقای حسين ميرمبينی، نويسندهء مسلمان اهل
شمال کاليفرنيا،
در باب نظريه های مذهبی «معصوميت» و "ولایت فقیه"
با آقای منتظری مکاتباتی را صورت داد. تعداد آن ها از جانب
ميرمبينی شش نامه و از جانب آقای منتظری پنج تا بود چرا که آخرین
آن را آقای منتظری پاسخی نداد. از آنجا که مسائل مطرح شده در این
نامه ها با «مقاصد سیاسی» بسیاری از کسانی که خود را
«روشنفکران دینی» می خوانند سازگاری پیدا نمی کرد، این مکاتبات
هرگز در مطبوعات و انتشارات آنها انعکاس پیدا نکرد. به همین خاطر
موضوع اين مکاتبات همچنان تازه و دست نخورده باقی مانده است و
«سکولاریسم نو» بر آن شده تا به انتشار مجدد آن ها بپردازد، چرا که
نحوهء استدلال ها در اين مکاتبات نور مستقيمی بر ضرورت طرح
«سکولاريسم»، بعنوان ضرورت اول جامعهء کنونی ما می اندازد. اين
هفته نامهء نخست آقای ميرمبينی و، در پايان آن، پاسخ آقای منتظری
را می خوانيد. توضيح اينکه آقای ميرمبينی به خواست ما تصويری از
خود را با اين نامه همراه کرده است، چرا که به اعتقاد من شرکت در
اينگونه مباحث نمی تواند بصورت ناشناس انجام گيرد.
=======================================================
از
حق بهایی بودن تا بهایی ِ صاحب حق بودن
نکاتی پیرامون فتوای اخیر آیتالله
منتظری
اکبر گنجی
فتوای اخير آيت الله منتظری دربارهء حقوق شهروندی بهائيان، در فضای
ذهنی فقهای شيعی، يک گام به پيش محسوب می شود... (اما) اگر نگاه
نادرست و غير عقلائی، و رفتار غير اخلاقی و غير انسانی وجود نداشت،
نه صدور چنين فتوائی ضرورت می يافت، نه صدور اين فتوا از سوی اعلم
و افقه فقهای شيعه، شجاعانه تلقی می شد. شجاعانه بودن فتوای آيت
الله منتظری به چشم کسی می آيد که از فضای فکری مراجع تقليد شيعيان
مطلع باشد.
=======================================================
دروغ
پشت دروغ، پشت دروغ
پرويز داورپناه
این نوابغ سیاسی که گویا بتازگی خواص معجزآسای اتحاد و همبستگی در
نیل به قدرت را دریافته اند و همه را، بدون هیچ حساب و معیار
استراتژیکی، به آن دعوت می کنند، و برای شناساندن کشف خود به ما
عوام سیاسی، همچون ارشمیدس فریاد بر می آورند که« یافتم! یافتم!»،
می توانند بگویند اتحاد مورد نظرشان ضامن کسب قدرت کدام نیرو، کدام
شخصیت یا کدام سازمان های سیاسی است؛ و اگر پاسخ این پرسش را دادند
برای ادعای خود چه تضمین استراتژیکی ارائه می دهند؟ اینگونه پرسش
ها و موضوعات جدی و حیاتی است؛ پاسخ می خواهد؛ آنها را نمی توان
با سکوت برگذار کرد. با مفاهیمی چون اتحاد و همبستگی نمی توان
بازی کرد، گرچه می توان عده ای را با آنها بازی داد.
=======================================================
پیوند
دو نیرو؛ ضرورت امروز و فردا
فرزاد پورمرادی
کوشندگان سیاسی شراکت خواه
و تحريم کننده، در هر دو ميدان، بايد بهمراه هوادارانشان بر تحلیل
های غلط انداز گذشته خط بطلان کشند و توجه کنند که بيش از اين نمی
توان واکنش نسبت به ناکامی های گذشته را در تحریم یا مشارکت جستجو
کرد و به انتخابات در کنترل اقتدارگرايان به چشم تنها راه حل
نگريست. راه ها و میادین فراوانی برای دنبال کردن خواسته ها و
نهادینه کردن دموکراسی و تشکیل و تثبیت جامعه ای عرفگرا و مبتنی بر
احترام به حقوق بشر وجود دارد که باید آنها یافت و دنبال نمود.
=======================================================