تاكتیك
انقلابی و استراتژی رفرمیستی!
رامین كامران
ادامهء رفتار حاضر در حكم كشیدن زحمت انقلاب است (با تمام خشونت و
كشته و...) بدون بهره وری از ثمراتی كه میتواند داشته باشد. باید
به تناسب مخارج كار با نتیجه اش توجه داشت. كار بی ثمر هر قدر هم
ارزان تمام شود باز گران است. باید صریح به مردم گفت كه تا وقتی
شعارتان ابطال انتخابات است رهبرتان هم موسوی است، به این ترتیب هم
به جایی نمیرسید، حال چه كم كشته بدهید و چه زیاد. متزلزل شدن
حكومت اسلامی، چه با اعتراض به انتخابات قلابی اش انجام بپذیرد و
چه به هر دلیل و بهانهء دیگر، نمیتواند منطقی جز منطق فروریختن
این نظام را تعقیب کند. نه به این دلیل كه بنده و شما چنین تصمیمی
گرفته ایم، به این دلیل كه خود این پدیده اصلاح پذیر نیست كه نیست.
(پيوند با فيلترشکن
>>>)
این
جنبش، جنبش من نیست!
بحثی در آيندهء ارتش آزادي بخش مجاهدين
بيژن نيابتی
من شاید آخرین کسی باشم که در رابطه با صعوبت به خیابان آوردن
"عنصر اجتماعی" توهمی داشته باشد. من آگاهم که این رژِیم حتی اگر
ظرفیت به خیابان آمدن میلیونی مردمی با پرچم سبز را نیز داشته
باشد، بودن تنها هزار نفر با پرچم سرخ را در خیابان مطلقاً تحمل
نخواهد کرد. با این حال، همین چند هزار نفر هستند که، در شرایط به
بن بست رسیدن بی تردید "جنبش سبز" کذایی، می توانند که خیابان را
از آن خود کنند. برای تحقق این مهم ابتدا به ساکن می بایست که این
چند هزار نفر، نه به گونه ای پراکنده، که سازمان یافته و متشکل و
با برنامه در صحنه حضور داشته باشند. برای تحقق این امر هم راهی جز
این نیست که ابتدا باید، به لحاظ استراتژیک، سازماندهی در داخل را
به گونه ای خطی پذیرفته باشیم و تبعات آنرا نیز!.. در اینکه
مجاهدین، همانگونه که تا کنون، به راه خود خواهند رفت توهمی ندارم.
رسالت من، در جایگاهی که برای خود قائلم، البته که جز بیان آنچه که
باید ـ بدور از تمامی محاسبات دنیای سیاست معمول ـ نيست؛ جز این
نبوده و جز این نیز هم نخواهد بود.
(پيوند با فيلترشکن
>>>)
نیرو
های مخالف اتحاد عمل چه کسانی هستند؟
رضا آبان
در همهء این سال های سیاه، با گفتمانی روبرو بوده ایم که علیه
اتحاد تلاش کرده است و هنوز هم از پا ننشسته و علیه اتحاد عمل نیرو
ها فعالیت می کند. خلاصهء این گفتمان اینست که چون خمینی، در سال
57، با شعار "همه با هم" معروف خود، حرکت یا انقلاب مردم را دزدید
و به مسلخ برد، پس، هر حرکت "همه با هم" در مقابل جمهوری اسلامی
به همان سرنوشت دچار خواهد شد. پشت این مخالفت با «اتحاد عمل
کلان»، نیرو های مختلفی و با انگیزه های متفاوتی قرار گرفته اند...
(پيوند با فيلترشکن
>>>)
موج
سبز: دست آوردها و چالش ها
علي سالاري
برخلاف متحجرين مقدس مآب و فاسد مذهبي (مثل مصباح و جنتي) که حالا
به آخوندهاي متقلب و مال اندوز حکومتي تبديل شده و مدافع ولايت
مطلقهء سفياني خامنه اي هستند، و نيز متحجرين مقدس مأب سکولار
(آقايان آرامش دوستدار، ماشاءلله آجوداني و اسماعيل نوري علا) که
نگاه صد در صدي به امر مذهب و سکولاريته، يا سنت و مدرنيته دارند،
فکر مي کنم که خالقان شکوفايي تمدن هاي سنتي و مدرن، اعم از مذهبي
و غير مذهبي، اتفاقاً آنهايي بوده اند که به جاي توجه به مرزبندي
هاي صوري و صرفاً لق لق زبان، بين مذهبي و سکولار، به ارزش هاي
اخلاقي جهانشمول، ابدي و فراگير انساني که امروزه بعنوان موازين
دموکراسي و حقوق شهروندي (مثل تحمل و مدارا، آزادي بحث و تبادل نظر
-عقيده و بيان- و غيره) توجه و دلبستگي داشتند... نتيجه اي که مي
خواهم بگيرم اينکه از متحجرين مقدس مآب مذهبي و سکولار بايد بطور
همزمان تبري جست. براي اينکار بايد با متحجرين مذهبي مبارزه کرد و
متحجرين سکولار را به صراحت نقد نمود و افکار عمومي جامعه را از
غلطيدن از افراطي
به تفريطي ديگر در امان نگهداشت.
(پيوند با فيلترشکن
>>>)
پيام به ايرانيان خارج کشور در مورد جنبش
سبز
محسن مخملباف (ويدتو)
(پيوند با فيلترشکن
>>>)
=====================
کوتاه و گويا
=====================
درخارج از کشور، دو طایفهء آب رفته در مهاجرت موی دماغ جنبش حمایتی شده اند
سايت پيک نت
>>>
تلویزیون بی بی سی فارسی در دورانی که هنوز نفسی داشت فیلمی را
نشان داد از شب انتخابات در
برابر شعبهء اخذ رای حسینیهء ارشاد. در این فیلم انبوه مردمی دیده
می شدند که در مواجه با درهای بسته شعبه امکان ریختن آرای خود به
صندوق ها را نداشتند. جوانی می گفت من از پیروزی تا اینجا آمده ام
که رای بدهم و همه شعبه ها بسته است. در کنار او مرد دیگری که
کارگر بنظر می رسید شناسنامه اش را در دست گرفته بود و به دوربین
نشان می داد، با اشاره به نیروهای ویژه که در اطراف حسینیه ارشاد
مستقر شده بودند گفت: "من کار خلافی نمی خواهم بکنم. آمده ام رای
بدهم. اما اینها را فرستاده اند که ما را کتک بزنند."
این صحنه و این چند جمله ساده و صادقانه تمام تناقض حکومت ایران را
نشان می داد و تمام تناقض اپوزیسیون این حکومت را. به بخش اول این
مسئله، یعنی آنچه به حکومت مربوط می شود بارها نوشته ایم که رای
دادن و انتخابات حق مردم و دستاورد انقلاب است و این حق و این
دستاورد امروز وبال گردن حکومت شده است و در نتیجه باید از این حق
برای ایجاد شرایط تغییر استفاده کرد.
اما در بخش دوم مسئله، یعنی آنچه به اپوزیسیون حکومت مربوط میشود
می توان معتقد بود که دیدن این صحنه قطعاً برای برخی که اصرار در
کوربینی نداشته باشند شوک آور بود. همان هایی که تبلیغ تحریم می
کردند و در تحلیل هایشان مدعی بودند که گویا رای دادن مشروعیت
بخشیدن به رژیم است و اکنون می دیدند که همان رژیم یگان های ویژه و
چماقدارانش را فرستاده که مردم را کتک بزنند که چرا اصرار دارند
رای بدهند! بسیاری از کسانی که انتخابات را به هر دلیل و انگیزه
تحریم کرده بودند، یا از آن کناره گرفته بودند حالا با دیدن این
صحنه ها بر تردیدهای خود غلبه کرده اند و به جنبش مردم پیوسته اند
و همراه با آنان در تظاهرات و حرکت های داخل و خارج از کشور مشارکت
و نقش مثبت و ارزنده ای دارند.
اما در این میان هنوز انگشت شماری از حزب به اصطلاح کمونیست کارگری
و پاره ای از سلطنت طلب ها در خارج از کشور وجود دارند که مایلند
همچنان نقش همدست های یگان های ویژه در شب انتخابات یا پس از آن را
بازی کنند و مردمی را که رای می داده اند و یا امروز رای خود را
طلب می کنند از صحنه بیرون کنند. به مقالهء خانم الهه بقراط در
کیهان لندن و یا روی سایت گویا سری بزنید. همان مقاله ای که فرموده
اند "سربلند کرده اند"!
این طایفه آب رفته، اخیرا با شعار "موسوی بهانه است، کل رژیم نشانه
است" یا شعار مرگ بر توده ای و مرگ بر فدایی، و با این ادعا که
گویا سرنخ جنبش حمایتی مردم در خارج از کشور در دست این دو است،
سعی میکنند همان خوش خدمتی دوران تحریم انتخابات را علیه میرحسین
موسوی و بسود رژیم و یگان های ویژه آن بکنند و جلوی افشا و طرد
دولت احمدی نژاد در خارج از کشور را بگیرند. این جریان در سوئد هم
با اشغال سفارت ایران می خواست کاری کند که دیگر در هیچ کشوری
اجازهء تظاهرات در برابر سفارت ها به ایرانیان داده نشود.
امروز همهء نیروهای صادق و مترقی خارج از کشور به این نتیجه رسیده
اند که باید همگام با جنبش داخل کشور و شعارهای آن پیش رفت و اخلال
گرانی از نوع حزب به اصطلاح کمونیست کارگری را که که همسو با سلطنت
طلب ها، با شعارها و رفتارهای خود در خدمت یگان های ویژه هستند با
قاطعیت افشا و طرد کرد. باید تظاهرات خارج از کشور را همگام با
روحیه و خواست همهء ایرانیان داخل و خارج از کشور تنظیم کرد و نه
روحیه و خواست های تبعیدی ها و مهاجرین. تنها در این صورت است که
می توان حداکثر نیروها را گرد آورد و به تظاهرات و مبارزه فرا
خواند. این تلاش شرط ادامهء مبارزه و موفقیت در خارج از کشور است. (آرشيو)
|