|
 تحلیل
فرایند تحول جدید در ایران
گروه «پيام دانشجو»
برگرفته از وبلاگ حشمت طبرزدی
ما خواسته های بر حق مردم را اصیل می دانیم و جنگ خیابانی اخیر را
جنگ قدرت رفسنجانی با خامنه ای تحلیل نمی کنیم. اما بر این باور
هستیم که سر نوشت آن تا حدودی به تضاد بین این دو مرد قدرتمند رژیم
بستگی دارد. رفسنجانی در شرایطی تاریخی قرار گرفته که بايد برای
همیشه صف خود را از صف قدرت حکومت جدا کرده و به مردم بپیوندد؛ یا
حداقل رایزنی هایی به نفع مردم در بین پایگاه های قدرت انجام بدهد.
ابطال انتخابات اخیر و شورایی کردن رهبری دو اقدامی است که اگر
هاشمی رفسنجانی بتواند به نتیجه برساند نام او در تاریخ به نیکی
ثبت خواهد شد.
(پيوند با فيلترشکن>>>>)
 حرکت
اخیر آقای خامنه ای
به کیش و مات شدن او منجر می شود
محسن کدیور
در این سال ها تنها ماجرای 18 تیر بود که به نوعی همدردی عمومی را
با خود داشت. اما آن هم در شکل محدود، در تهران و یکی چند شهر دیگر
و در محیط های دانشجویی. حرکت اخیر آقای خامنه ای اما، همزمان،
بزرگترین حرکت او در بیست سال اخیر و پردامنه ترین آن از نظر تاثیر
و حساس کردن مردم بوده است. این شکل و محتوای کاملاً تازه ای ایجاد
کرده است که محاسبهء پیامدهای آن بی تردید از عهدهء او و طراحان
سیاست هایش خارج است. این حساس شدن عمومی به رفتار آقای خامنه ای
بزرگترین خدمت حرکت اخیر او به همهء منتقدان و مخالفان او به عنوان
رهبر یک نظام شبه سلطانی است.
(پيوند با فيلترشکن>>>>)
 تلاش
برای خطاب
کردنِ حاکمان
امید مهرگان
سیاستْ همة تقسیم
بندی‌ها را از نو تقسیم بندی می‌کند. همة خط‌کشی‌های فرهنگی،
اخلاقی، رفتاری، سلیقه‌ای، قومی، هنری، و غیره را از نوع خط‌کشی
می‌کند. حتی در جناح ارتجاع نیز از نو جناح‌بندی می‌کند، مرتجعِ
مترقی یا مرتجع مرتجع، لیبرالِ مترقی یا لیبرال مترجع، چپ مترقی یا
چپ مرتجع. و از قضا نکتة اصلی این است که این تقسیم‌بندی به هیچ
رو به صورت پیشین و از قبل وجود ندارد. فقط زیر آفتاب عمود سیاست
است که هر جناحی، خود، به دو جناح سراپا متفاوت بدل میشود. تقسیمِ
سیاسی به‌راستی همة تقسیم‌های دیگر را از کار می‌اندازد، و
همین‌جاست که سرشت الاهیاتیِ سیاست، سرشتِ ضدتجارتی، ضدمدیریتیِ
آن، عیان میشود.
(پيوند با فيلترشکن>>>>)
 سرنوشت رستاخيز، نقش موسوی، و رفتار ما
امير سپهر
از آنجا که ما نمی دانيم آيا اين دگرگونی ها براستی موسوی را هم دگرگون ساخته يا نه، همچنانکه اين را نيز نمی دانيم که اگر هم دگرگون شده باشد، او خواستار استفاده از چه روش هايی برای رسيدن به مقصود است، و ـ از همه مهم تر ـ با در نظر گرفتن اين که موسوی اينک براستی تنها و در محاصرهء اوباش خامنه ای است، آن هم با هزار تنگنا و روبروئی حتا با خطر مرگ، رسم شرف و دادگری اين است که اگر حتا از او پشتيبانی هم نمی کنيم، ديگر به هيچ روی وی را تضعيف نکنيم تا روشن شود که اوضاع از چه قرار است.
(پيوند با فيلترشکن>>>>)
=====================
کوتاه و گويا
=====================
چرا خامنه ای، «مرجع تقليد همهء مسلمانان جهان!» رساله ندارد؟
ارسال کننده: الف. محمدی؛ طلبه ای از قم
اين عکس طوماری را نشان می دهد که در ایام پرداخت شهریهء طلاب در
مدرسهء فیضیهء قم، جهت دریافت امضا از طلاب آویزان شده است.
در متن آمده است که
نبود رسالهء عملیه ای به قلم خامنه ای «اساتید، فضلاء و مبلغین
حوزه های علمیه قم را در تنگنا قرار داده است!»
و از مقام رهبری تقاضا شده که با رفع اين نقيصه بر همگان منت
بگذارند. ظاهرا راقمین طومار پیوستی کشف قرن کرده اند که با این
کار تمام مشکلات مملکت حل میشود!؟ جالب توجه است که بسیاری از
روحانیون وقتی با این طومار روبرو می شدند با کنایه زیر لب می
گفتند چیزی که تو این مملکت زیاده رساله است!؟ و برخی با نیشخند می
گفتند: آره با رساله می خواهند مملکت و نظام را نجات دهند؟!
اما من فکر می کنم قصد تهيه کنندگان طومار آن بود که اين آقا مجتهد
عادی هم نيست چه رسد به اينکه مرجع تقليد باشد!
فقيه، اگر يك كلمه دروغ بگويد، يك قدم بر خلاف بگذارد، ولايت
ندارد...
با هرگونه انحراف فكرى يا عملى، شخص به صورت قهرى معزول است و پيش
از آنكه مردم به عدم صلاحيّت وى رأى دهند، خود به خود ساقط
مىشود و البته مردم هم بايد قدرت را از دست او بگيرند. (صحيفهء امام خمينی، ج11، ص306)
(آرشيو)
|
