======================================================
در
محدودیت ها و امکانات
داريوش همايون
اکنون اگر راه مبارزه ما از درون رژیم نمی گذرد و پشتیبانی از
پیکار مدنی در ایران، با همه اهمیت خود و حتی به یاری جامعه بین
المللی، به دگرگونی رژیمی بی خبر از نام و ننگ نخواهد انجامید،
از ما چه برای این کشور ساخته خواهد بود؟ ما در اینجا می کوشیم
پاسخ را از شناخت محدودیت ها آغاز کنیم. انسان اگر محدودیت ها را
بشناسد امکانات خود را افزایش خواهد داد. ما در محدودیت ها زندگی
می کنیم و از آنها نردبام امکانات می سازیم ــ بهترین مثال ش
نادانی است، نخستین پله آموزش. محدودیت های اجتماع سیاسی تبعیدی
یکی دو تا نیست و ناچار می باید به مهم ترین ها پرداخت...
======================================================
مردم
در فاصله بین حکومت و اپوزیسیون
الاهه بقراط
اینکه چرا این تلاش صد ساله تا کنون به نتیجه نرسیده است، بی
تردید از یک سو به حکومت های ایران ولی از سوی دیگر به جامعه و
روشنفکران و گروه های به اصطلاح پیشرو آن باز می گردد. جامعه
ایران نیز به اندازه حکومت، و چه بسا در برخی موارد بیشتر، در
عقب نگاه داشتن خود نقش داشته و دارد. به یاد بیاورید پس از
انقلاب مشروطه تصویب قوانینی مثلا در تأمین حقوق زنان تا چه
اندازه از سوی روحانیان و هم چنین لایه های سنتی جامعه با
مقاومت روبرو می شد. به یاد بیاورید مناسبات ارباب و رعیتی با
چه فشاری از بالا و چه مقاومتی از پایین از جمله از سوی روحانیان
و تحریک احساسات مذهبی جامعه توسط آنها سرانجام از جامعه رخت بر
بست. بیهوده نیست که در این سوی جهان می گویند هر مردمی همان
حکومتی را دارند که سزاوار آنند که در واقع بیان دیگری از همان
تمثیل خلایق هر چه لایق است.
======================================================