=======================================================
شماره 206 ـ سه شنبه
11 تير 1387 ـ
1 ژوئيه 2008
آغاز تابستان اسلامی
=======================================================
زندگی کمال آتاتورک
به قلم لرد کين
راس
فصل 28
ـ جنگ داخلی
عاقبت، پس از شبی که تقريباً همهء سيم ها قطع شده و صدای آتشبار
دشمن را می شد از نزديکی های شهر شنيد، زمان آن رسيد که تصميم
بگيرند، براساس يک طرح اضطراری قبلی آنگورا را ترک کرده و به سيواس
بروند. به همين منظور تعداد زيادی اسب را برای تخليهء محل آماده
کردند. هر لحظه که می گذشت به نظر می رسيد که به زمان انجام اين
طرح نزديکتر می شوند.دکتر عدنان مقداری قرص سمی برای استفاده در
مواقع اضطراری با خود داشت.خود کمال نيز رفته رفته می پذيرفت که
لحظهء ترک آنگورا فرا رسيده است...
=======================================================
سخن ها و سوال هایی با جبهه ملی ایران
دو مطلب از «مجنون» (ايران)
آقایان سن بالاهای جبهه ملی! محمد رضاه شاه مرد. سی سال پیش مرد.
درست است که ج.ا محصول استبداد گذشته بوده است. ولی سوال این است
که محصول مشروطه بوده است یا محصول استبداد محمد رضا شاهی؟ آنچه که
می گویید در مورد محمد رضا شاه است نه مشروطه. بله استبداد محمد
رضا شاه زمینه ج.ا را فراهم کرد اما چه ربطی به مشروطه دارد؟ از
طرفی دیگر، مگر خود شما در برپایی این استبداد نقش نداشتید که
اکنون همه اش را انداخته اید گردن استبداد رژیم سابق؟ بچه مدرسه ای
هم می داند که مشروطه را پهلوی نساخت، بلکه ملت ایران ساخت.
=======================================================
مرگ
اصلاحات برای جنبش دانشجویی
سعید خلعتبری
اصلاح طلبان درمانده اند! عاجزتر از همیشه! دیگر حتی ایدئولوگ های
اصلی این جریان نیز حرفی برای گفتن ندارند. نه صدایی از حجاریان می
آید نه از کدیور و یا دیگران. دیگر خونی در رگ اینان نمانده که حتی
حلقه ی کیانی راه بیندازند. خوب شد روزگار احمدی نژادی به اینان
هدیه داد تا بتوانند با محکوم کردن وی و نشان دادن اشتباهات فاحشش
حرفکی برای گفتن داشته باشند.
=======================================================
اشباح طبقه سوم انجمن
امروزنامه
سايت غير رسمی انجمن صنفی روزنامه نگاران ايران
در پاگرد طبقه سوم می ایستی. در می زنی. چراغ ها روشن است. صداهایی
نامفهوم می آید. کسانی نجوا می کنند. در باز نمی شود. این پا و آن
پا می کنی. بروی یا بمانی؟ دوباره در می زنی. نور ضعیفی که از زیر
در بیرون می زند با این طرف و آن طرف رفتن سایه هایی، تاریک روشن
می شود. کسی به طرف در می آید و از چشمی تو را می نگرد و احتمالاً
کوچکتر از آن که هستی می بیندت! صداها ضعیف می شوند. سایه کنار نمی
رود. انگار از روزنه، چشمی می خواهد تا اعماق وجودت را بکاود که
خودی هستی یا نه و فکرت را بخواند که به چه کار آمده ای. از خودت
می پرسی بررسی حقوق روزنامه نگاری مگر عملیات جاسوسی است که هیچ کس
نباید از آن خبردار شود؟
=======================================================
نخستين
مصاحبهء احمد باطبی در آمريکا
برنامه «تفسير خبر»
با مديريت جمشيد چالنگی >>>
«سکولاريسم
نو» اميدوار است که حضور او در جهان آزاد
قدم کوچکی در راستای آزادی وطنش، ايران،
و پايان کار حکومت ايدئولوژيک اسلامی در
آن باشد
=======================================================