آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 363 ـ  پنج شنبه 14 آذر 1387 ـ  4 دسامبر 2008

=======================================================

===================

هرج‌ و‌مرج در سازمان‌های حقوق بشری

مهرانگيز کار

جامعۀ جهانی ایران را با دو چشم نگاه می‌کند. پاره‌ای از جامعۀ جهانی، که لزوما مسلمان نیست اما ضد سیاست‌های آمریکا است، کمترین احساس همدردی با قربانیان حقوق بشر در ایران ندارد. حضور محمود احمدی ‌نژاد در صحنۀ سیاست جهانی با ادبیات ضد امریکایی و رادیکال، همچنین بن‌بست‌های پیش روی آمریکا در سیاست داخلی و خارجی، معادلات جهانی را به زیان بهبود حقوق بشر در ایران درهم ریخته است. به اندازه‌ای که جمعی از ایرانیان مقیم خارج با استناد به اینکه هر نوع انتقاد از نقض حقوق بشر در ایران به معنای موافقت با حملۀ امریکا به ایران است تبدیل به حامیان غیرمستقیم نقض حقوق بشر در ایران شده‌اند.

======================================================

تفاوت لیبرال دمکراسی با سوسیال دمکراسی

گزارش بحث های دفتر پژوهش حزب مشروطه ايران

نظام های دمکراسی در همه جا لیبرال هستند، یعنی اکثریت مردم در آنها نمی توانند حقوق یک نفر را هم زیر پا بگذارند. دمکراسی لیبرال نه ربطی به شکل حکومت دارد، از پادشاهی گرفته تا جمهوری، و نه به نظام اقتصادی، از اقتصاد بازار گرفته تا سوسیالیستی. از این جهت سوسیال دموکرات ها فرقی با لیبرال دموکرات ها ندارند. اما برای ما این موضوعات تازه و نا آشناست. تا همین اواخر اگر گفته می شد سوسیال دمکرات ها هم لیبرال دمکراسی را قبول دارند به آنها بر می خورد؛ از لیبرال وحشت می کردند؛ ولی در واقع نظام سوسیال دموکراسی، همان دموکراسی لیبرال است در ارزش ها و اصول. حالا چرا سوسیال دموکرات های وطنی از لیبرال می ترسند به این دلیل است که نظام سیاسی و نظام اقتصادی با هم فرق دارند و در حوزۀ اقتصاد، لیبرال دموکرات و سوسیال دموکرات از هم جدا می شوند.

======================================================

در بارۀ خطر فدراليسم در ايران و سخنان شاهزاده رضا پهلوی

ستاد آزادگان

مسئله بسیار بحث انگیز حکومت فدرالیسم و ایجاد پارلمانهای استانی و محلی که با توجه به بافت جغرافیائی؛ اجتماعی و پیشینه های تاریخی زمینه و مقدمه ایست برای از هم پاشیدن و تجزیه کشور گرچه ممکن است گروههای خاصی را که دارای هدفهای مشخصی هستند خشنود نماید ولی بقیه ملت ایران را خشم گین و نگران خواهد کرد و و بیش از پیش باعث تفرفه مبارزن شده انسجام آنان و حصول اهداف ملی را به تعویق خواهد انداخت. تعجب در اینجاست که مشهورترین و موثرترین شخصیت مبارزاتی یعنی شاهزاده رضا پهلوی که خود بارها تاکید نموده اند که تعیین نوع حکومت آینده ایران حق مردم ایران است و باید از طریق یک رفراندوم مشخص شود و بارها یاد آور شده اند که پافشاری اشخاص، گروه ها و سازمان ها برای نوع حکومت مورد نظرشان در این زمان مخرب و باعث ایجاد تفرقه بیشتر است خود ناگهان نوعی از حکومت را تجویز و برلزوم آن پافشاری میکنند...       پيوند به فايل صوتی سخنان آقای رضا پهلوی و آقای دکتر اسد همايون>>>>

======================================================

گسست از سنت و سنتِ گسست

مراد همتي

عقل مدرن از يک گسست و رويداد تاريخي و هستي شناختي، يعني رنسانس و روشنگري آغاز مي شود؛ گسست از طبيعت محوري ارسطويي و وحي محوري قرون وسطي. خودبنيادي مدرنيته همان خودبنيادي عقل مدرن است که همراه با آن مرجعيت هاي سنتي- بيروني فرو ريختند و پارادايم خرد خودبنياد جايگزين آنها شد تا انسان از حقارت و تابعيت مرجعيت ها و اتوريته رها شود و براي اولين بار بتواند روي پاي خود بايستد و جرات انديشيدن بيابد. سنت گرايان و خردستيزان نظريات محافظه کارانه خود را در قالب دفاع از وحي و دين و سنت و اتوريته و مرجعيت و در مخالفت با عقلانيت و روشنگري، به طرق مختلف ابراز داشته اند.

======================================================

در سوگ ِ درختان ِ سبز ِ دیارم>>>

احمد پناهنده

تَبَر را از گردن درختان ِ دیار برگیرید و بر فرق خودتان فرو آورید که انباشته از جهل و خرافات است!

با کوشندگان حفظ محيط زيست همراه شويم>>>>>

===================== کوتاه و گويا  ====================

تبعات اهداي جايزه به ورزشکار اسرائيلي

برنامه ريزي ها انجام و مسوول توزيع مدال هاي هر رشته مشخص شد. مسعود اشرفي عضو هيات اجرايي IPC خود را براي اهداي مدال ها آماده مي کرد. او به پاي سکوها رفت و منتظر ورود قهرمانان شد. انتظار به سر آمد اما بدشانسي گريبان دبيرکل کميته پارالمپيک ايران را گرفت. يکي از قهرمانان که بايد از سکو بالا مي رفت و مدال مي گرفت ورزشکار اسرائيلي بود. اشرفي دو راه داشت؛ يا همانجا صحنه را ترک مي کرد يا باقي مي ماند و مدال ها را اهدا مي کرد. درست چند روز قبل بود که تيم بسکتبال با ويلچر ايران به دليل آنچه لابي صهيونيست ها خوانده شد، از حضور در ديدار نيمه نهايي مقابل امريکا سر باز زد و از دور مسابقات کنار کشيد. بازتاب اين حرکت به قدري ورزش ايران را در بر گرفت که مسوولان برگزاري مسابقات پارالمپيک، ايران را از مسابقات اخراج کردند. جو تبليغاتي منفي ايجاد شده فرصت ريسک ديگري باقي نگذاشته بود. مسعود اشرفي اگر صحنه را ترک مي کرد، هم از کميته بين المللي پارالمپيک اخراج مي شد و هم علاوه بر از دست رفتن کرسي مهم IPC، تبليغات منفي عليه جمهوري اسلامي ايران شدت مي گرفت. انتخاب سختي بود.      (آرشيو)

=======================================================

 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630