آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 357 ـ  جمعه 8 آذر 1387 ـ  28 نوامبر 2008

=======================================================

=====================  جمعه گردی ها  =====================

مدرنيسم و اصل تفکيک

اسماعيل نوری علا

«مدرنيزه» شدن (به معنی دستيابی به آخرين فرآورده های علمی جوامع مدرن) بيشتر امری بيرونی، وارداتی و خريدنی است. هر کس که بتواند وسط کوير بی آب و علف را سوراخ کند و به نفت برسد و آن را بشکه بشکه بفروشد، می تواند از درآمدش انواع محصولات فيزيکی مدرن طراحی شده در جوامع مدرن را خريداری کند، بی آنکه در ذهنيت اش «مدرنيته» جائی داشته باشد.

=====================================================

 

آزادي وجدان: پايه مردم سالاري

مجيد نفيسی

من به عنوان يك شهروند ايراني خواهان قانوني و نهادينه شدن آزادي هاي فردي در كشور خود هستم و نمي‌خواهم بدانم كه در دوران محمد دموكراسي بود يا نبود. من طالب برابري زن با مرد هستم و نمي‌خواهم بدانم كه در زمان علي شهادت زنان ارزشي نيم مردان داشت يا برابر. اگر علاقمند به جامعه شناسي تاريخي اسلام هستم بايد بروم دنبال تحقيق و مطالعه و بيهوده اين موضوعات را به عرصه سياسي روز نكشانم زيرا در غير اين صورت تعصب جاي تحقيق را خواهد گرفت. در اينجا روي سخن من از جمله با برخي از ناقدين سخنان شيرين عبادي هست كه مي‌خواهند ثابت كنند كه اسلام با دموكراسي سازگار نيست. من مي‌گويم بايد گفتمان را عوض كرد. ما به اندازه كافي در چهار دهه اخير از دين سياسي حرف زده‌ايم.

======================================================

من امروز به شکل فعال دنبال تشکيل يک مرکزيت رهبری هستم

رضا پهلوی

ده سال قبل اگر ما اين حرف را می زديم که نقش رضا پهلوی چه می تواند باشد، بايد ببينيم چه در صدی از افراد داخل مملکت به اين مسأله توجه داشتند. آن هنگام فکرشان اين بود که بايد به مسأله ای عينی که در مقابلشان قرار دارد بپردازند. می گفتند مسألۀ عينی ما فعلاً مسألۀ انتخاب بين بد و بدتر است. به خاتمی رأی می دهيم که به ناطق نوری رأی نداده باشيم. هنوز اميد آن وجود داشت که اصلاحات از داخل امکان پذير است. بالاخره مسير را طی کرد که حتی خانم عبادی که تا چندی پيش در مورد اصل نظام حرفی نمی زند، امروز صحبت از نظام سکولار می کند. اين ها نشان می دهد که مردم نتيجه گيری نهائی خود را کرده اند. فرآيند داخلی به نظر من خيلی پيش تر از فرآيند برون مرزی است... من در تمام اين سال ها تلاشم اين بوده است که زمينۀ اين توافق را حتی الامکان فراهم بکنم تا مدعيان رهبری از هر جريان فکری، مشروطه خواه، جمهوريخواه، چپ، راست، ميانه، ملی... دور هم جمع شوند که نتيجۀ چندانی به دست نيامد. در اين فاصله، اين خلاء رهبری، نبود يک چهره ای که معرف اين جريان باشد بيشتر و بيشتر احساس می شود و مورد مطالبه گروه هاست بيشتر و بيشتر انگشت ها را به سوی من نشانه رفته، خيلی ها آمده اند و به زبان های مختلف اين خواسته را مطرح کرده اند ـ شخصيتی که اسمش و سرمايۀ سياسی اش چنين ظرفيتی دارد. من حتی به همه می گويم که اگر امروز کسی مناسب تر از من پيدا می کنيد که اين نقش را بهتر از من ايفا می کند معرفی کنيد که در آن صورت من اولين کسی هستم که دنبال او خواهم رفت. و الا من در صحنه هستم و... امروز به شکل فعال دنبال تشکيل يک مرکزيت رهبری هستم.

======================================================

حزب توده تعامل و تقابل با جبهه ملی

محمد چگینی

جبهه ملي در مهرماه ۱۳۲۸ در اعتراض به مساله نفت و نحوه برگذاري انتخابات تشکيل شد. در همين زمان فضاي مناسبي براي حزب توده فراهم شد تا فعاليت خود را سازماندهي کند. مليون توانستند با شعارهاي ملي گرايانه مردم را جذب خود کنند و اين براي حزبي که داعيه رهبري مبارزات را داشت قابل تحمل نبود. انشعابيون حزب به رهبري ملکي به جبهه ملي پيوستند، که موجب شد خشم حزب دوچندان شود. تحليل حزب از نهضت ملي واقعي و بر پايه شرايط داخلي نبود؛ بلکه براساس اوضاع بين المللي صورت مي گرفت. از ديدگاه استالين جهان به دو بلوک شرق (سوسياليسم) و غرب (کاپيتاليسم) تقسيم شده بود؛ چنانچه گروهي در جناح سوسياليسم نبود، بدون شک در طرف کاپيتاليسم قرار داشت. بنابراين در سطح کشوري، حزب توده در اردوگاه شوروي بود و جبهه ملي سازماني امريکايي بود که انگليسي ها هم داخل آن شده بودند.

================== می تر سند که می ترسا نند  =================

برای تامين امنيت به کمک بسيج نياز داريم

رئيس پليس پايتخت

روزنامۀ اعتماد - سرتيپ احمدرضا رادان وقتي رئيس پليس پايتخت شد، طرح امنيت اجتماعي را به اجرا گذاشت. طرحي که عمدتاً ناظر بر بدپوششي جوانان در مرحله اول و جمع آوري اراذل و اوباش در مرحله دوم بود. اجراي اين طرح مخصوصاً در مرحله جمع آوري اراذل و اوباش يکي از دلايل ارتقاي رادان به سمت جانشيني فرماندهي نيروي انتظامي کشور و نيل به درجه سرتيپي بود. اکنون سردار رجب زاده که به تازگي بر مسند قبلي رادان تکيه زده از اجراي طرح انضباط اجتماعي خبر مي دهد. طرحي که به گفته او بيشتر حول محور نظم بخشيدن به زندگي شهري، کنترل ترافيک، افزايش گشت هاي پياده و سواره پليس، جمع آوري معتادان تابلو، پرسه زنان و ولگردان مي گردد. سردار رجب زاده قصد دارد با اجراي دقيق اين طرح که به گفته خودش و از قضا «طرح هم نيست چون زمان پاياني ندارد و هميشه اجرا خواهد شد» نام خود را نيز به عنوان فرماندهي مقتدر در سامان دادن به پايتخت يادگار بگذارد.اما اين طرح نقاط ابهام فراواني دارد. پرسش اصلي اين است که نظم بخشيدن به شهر و جمع آوري معتادان و ولگردان وظيفه ذاتي پليس است و چرا سردار رجب زاده مايل است بر اجراي وظيفه قانوني پليس نام طرح ويژه بگذارد؛ سوالي که در اين نشست خبري بدون پاسخ ماند.            (آرشيو)

===================== کوتاه و گويا  ====================

خرج رژيم سکولار بعدی نکنيم!

حسن رحيم ‌پور ازغدي، عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي

تورم بي‌هدف در علوم انساني، تضعيف نوانديشي ديني، و گسترش انسان‌شناسي سكولار از مشكلات كشور در حوزۀ علوم انساني است. متأسفانه در دانشگاه ‌هاي ما، چه دولتي، چه آزاد، باب شده كتاب‌ هاي غربي و سكولار به عنوان متن مقدس حفظ شوند كه اين امر باعث مي‌شود شكافي در ميان دانشجو و استاد مسلمان و دوگانگي در نظام ايدئولوژيك به وجود بيايد... ما نماز مي‌خوانيم، شعار جمهوري اسلامي و حقوق بشر اسلامي سر مي‌دهيم، اما از سوي ديگر در دانشگاه‌هاي خود ميليون ميليون براي رژيم سكولار بعدي كه احتمالاً خواهد آمد، كادرسازي مي‌كنيم!           (آرشيو)

======================================================

 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630