![]() |
||
![]() |
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال دوم ـ شماره 700 ـ شنبه 16 آبان 1388 ـ 7 نوامبر 2009 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
جنبش خودجوش سبز و حاکميت ايرانی براستی، اين چه «مشوق» ويژه ای است که در جنبش های خودجوش اصلاح طلب و برانداز را در کنار هم بحرکت در می آورد و فضائی ايجاد می کند که آنها، بدور از چشم مدعيان رهبری، و به هنگام پياده روی و شعار دادن و گاز اشگ آور و باتوم خوردن و در دود گلوله محصور شدن، با هم به زبانی شگفت گفتگو می کنند، از هم با خبر می شوند، بسوی هم گرايش می يابند، و اختلافات خويش را موجبی برای متفرق شدن نمی بينند؟ ================ این روزها بحث های زیادی در فضای وب در باره شعار جمهوری ایرانی شده است. موافقان این شعار آن را به معنای ایران برای همه ایرانیان دانسته اند و آن را عامل وحدت میان گروهها، اقشار و اقلیت های مختلف جامعه ایران توصیف کرده اند. مخالفان نیز می گویند : این شعار موجب ایجاد شکاف میان طرفداران جنبش سبز می شود. ================
آنچه راز بقای تاکنونی و بعد از تاکنونی جنبش است، موضع تهاجمی آن است؛ و ادامه ی حضور هر کسی و هر نیرویی در این جنبش، مستقیماً در پیوند با همین، تعیین سرنوشت می شود. من فکر نمی کنم که کروبی و موسوی، نیازی داشته باشند که پیوسته از «امام راحل»، برای اثبات خود ـ که در واقع، چیزی به جز دفاع از خود در برابر تهاجم دشمن نیست ـ مثال بیاورند و نقل قول کنند، و با این «دفاعیات»، به «تبرئه» ی خود بپردازند. این ها، در موضع تدافعی نیستند اگر با مردم باشند و ـ همانگونه که خود نیز گفته اند ـ با مردم حرکت کنند، و نه جدا از آن ها... ================
جمهوری
ايرانی، مظهر سكولار دمكراسی شعار «جمهوري ايراني»، كه بروشني تاكيدي بر دمكراسي مبتني بر سكولاريسم مي باشد، نه از سوي احزاب وگروه ها و نخبگان سياسي بلكه از قضا از بطن راهپيمايي هاي مردمي مطرح شده است. پس اين خود گواه آن است كه جنبش سبز هم آمادگي اين شعار را دارد و هم اين خواست عمومي را بر زبان رانده است. شعارهايي كه در راهپيمايي «روز ايران» (قدس سابق) سر داده شد ـ از جمله «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» و شعاري كه از آن پس مطرح شد و راه حل اين بحران را رفراندوم دانست متمم همان شعار «جمهوري ايراني» است. ================ نگاهی به نقد آقای تقی مختار بر گفتههای آقای عطاءالله مهاجرانی >> لازمهء کار سیاسی بیان دقیق خواستههای سیاسی و نشان دادن راه حلهاست نه فقط بیان دردها. از جمله شعار بیمعنی «جمهوری ایرانی» که معلوم نیست چه صیغهای است جز آن که یعنی «جمهوری اسلامی» نیست و یک شعار برای دهنکجی به حکومت است و نه ارایه یک مفهوم. همانطور که شعر «گنجشگک اشی مشی ـ سر بوم ما نشین» و یا شعر تصنیف «یک عالم نفت توشه» برای نسل ما همینگونه معانی دهن کجی به حکومت شاه را داشت؛ بیان سمبلیک درد نه ارایهء راه حل سیاسی. ================ در یک جنبش ملی و یا جبههء واحد نانوشته، شامل افراد و یا احزاب و سازمان های مختلف با نظرات و استراتژی های متفاوت، تنها می توان بر زمینهء یک سری خواست های حداقلی که مخرج مشترک (تأکید بر مخرج مشترک است) کلیهء این نیرو ها باشد وحدت نمود. اگر آقایان موسوی و کروبی معتقدند که شعار "جمهوری ایرانی" بمثابه یک شعار استراتژیک برای پاره ای از شرکت کنندگان در جنبش سبز (طرفداران نظام اسلامی) قابل قبول نیست، باید بپذیرند که شعار "جمهوری اسلامی" و یا حرکت در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی (شامل ولایت فقیه) نیز برای بسیاری (تأکید روی بسیار است) از نیروهای شرکت کننده در جنبش سبز نیز قابل قبول نیست...
======= توضيح سکولاريسم نو: اين اطلاعيه به همين صورت به دست ما رسيده و با کمال تأسف نام مؤسسان و گردانندگان اين تشکيلات اعلام نشده و بر ما روشن نيست. بنظر ما، تا زمانی که شخصيت هائی حقيقی که شهامت اعلام نام خود را دارند قدم به صحنهء مبارزات نگذارند اينگونه تشکيلات بيشتر شبيه محافل دوستانهء سياسی خواهند بود. اميدواريم در مورد اين تشکيلات چنين نشود و نباشد و گردانندگان آن چهره های خود را آشکار کنند. ما از تشکيل اينگونه انجمن ها در سراسر جهان استقبال می کنيم و آرزومنديم که در زمانی نه چندان دور کنفدراسيونی از آنها آغاز بکار کند. ================ باز ديد خامنه ای از گروگان های سفارت آمريکا در سه دهه پيش اين فيلم بوسيلهء سايت خود خامنه ای، در آستانهء سالگرد اشغال سفارت
تعریف نخبه و توسعه باید عوض شود هذيان های يک رئيس جمهور بی.بی.سی: محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در سفر به مشهد، در جمع گروهی که "نخبگان و فرهیختگان" معرفی شده اند، بعد از پرسش هایی در بارهء این که نخبه چیست و چطوری یک نفر نخبه می شود، تعریف خود را نیز ارائه داده و گفت که «تعریف نخبه باید عوض شود زیرا تعریف نخبه در رسانه ها درست نبوده و "کسانی که نخبه هستند مرز دوست و دشمن را می شناسند... هر کس مرز دوست و دشمن را خلط کند، نخبه نیست. هر کس که باهوش تر و دارای استعداد است لزوما نخبه نیست… نخبگی یعنی جامع نگری، کسانی که جزیی نگر باشند نخبه نیستند و اگر کسی امور را با هم نبیند و با هم مرتبط نکند، دچار یاس و اشتباه می شود... کسی که سمت های شلیک خود را درست انتخاب نمی کند، چطور می تواند نخبه باشد؟» آقای احمدی نژاد در اين نشست با "نخبگان و فرهیختگان" مشهدی همچنین گفت: «چرا عده ای در داخل تقسیم بندی غربی ها در باره "توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته" را پذیرفته اند؟.. غربی ها این تئوری را جا انداخته اند و بر اساس این تئوری جهان را تقسیم کرده و اسم خود را گذاشته اند کشورهای توسعه یافته و کشورهایی مثل ما را در حال توسعه و برخی دیگر از کشورها را توسعه نیافته... غربی ها این مطالب را تحت عنوان علم در جامعه مطرح و بعضا به جوامع تحمیل کرده اند" و متاسفانه بخشی از نیروهای فکری ما نیز این موضوع را باور کرده اند ... دلیل این مسئله هم این است که "ما خودمان طراحی انجام نداده ایم و یا طراحی های ناقصی انجام داده ایم و باید این ضعف را برطرف کنیم."
سی سال بعد از ديده شدن آن يکی «امام» در ماه! ================ |
نگاهی سادهانگارانه خواهد بود اگر «آقایان» نتیجهی منطقی بازداشتها را کاهش دامنه و عمق اعتراضها ارزیابی کرده باشند. چرا که آنچه در متن جامعهء مدنی ایران جاری و فعال است، خواست مدنی و قانونی و مشروع شهروندان برای «حاکمیت ارادهء ملت» است. بخش قابل توجهی از شهروندان نه تنها از سوء مدیریت و بیکفایتی مدیران ارشد نظام به تنگ آمدهاند بلکه گزارش های غیرواقعی و دیدگاههای خرافی و رفتار و ادبیات ایشان را در جهان مدرن و این روزگار توهین به شعور و هویت فرهنگی و پیشینهء تاریخی و عقایدشان ارزیابی میکنند.
ایران امروز رویدادهایی را از سر میگذراند که در آنها تجربهای ندارد. قطعاً از نظر مضمون و هدف میتوان شباهتهایی با رویدادهای پیشین، از انقلاب مشروطه تا انقلاب مشروعه یافت، لیکن آنچه امروز در حال روی دادن است، تجربهای نو و بیهمتاست. برای حکومت، فروپاشی است. برای جامعه اما بسی فراتر از فروپاشی یک حکومت است: یک تعیین تکلیف نهایی است با خود، با تاریخ خود، با فرهنگ و سنت خود، و با امروز و با جهان. این یک تغییر تاریخی است، حالا شما اسمش را هر چه دلتان میخواهد بگذارید: اصلاح، انقلاب، گذار مسالمتآمیز، جنبش سبز و یا درخت گیلاس!
توانایی ها، ناتوانی ها و سه شرط امکان پذیری در تئوکراسی ایران روشنفکران لائیک یا سکولار (به معنای طرفداری از جدایی دولت و دین)، می توانند نقشی تعيين کننده را در کشور خود ایفا کنند؛ با این شرط که مبارزه با دین سالاری را در صدر دلمشغولی و فعالیت های خود قرار دهند؛ بدین شرط که با دخالت روحانیون و دستگاه دین در امر سیاست و دولت به نام حقانیت، مشروعیت و مرجعیت دین در چنین اموری آشکارا مخالفت کنند. و این مهم را قربانی مصلحت سیاسی و تصورات واهی چون اتحاد ملی، جنبش همگانی و شعارها و تاکتیک های تمامت خواهانه نکنند. این گونه رفتارها همواره امر جدا شدن دولت و دین را پس نشانده و به تآخیر می اندازند.
|
================ ================ ================ ================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |