آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 494 ـ سه شنبه 25 فروردين 1388 ـ  14 آوريل 2009

=======================================================

  آخرين فصل کتاب «زندگی کمال آتاتورک»: مرگ پدر ملت 

ترجمهء اختصاصی کتاب زندگی کمال آتاتورک اثر راس کين، که در يک سال و نيم گذشته بصورت هفتگی در سکولاريسم نو منتشر شده، در اين هفته به فصل آخر خود می رسد و هفتهء آينده کل کتاب در کتابخانهء اينترنتی سايت ما در معرض استفادهء علاقمندان قرار می گيرد. ما هم اکنون، در کنار ترجمهء اختصاصی کتاب «ترک های امروز» که مدتی است انتشار هفتگی آن آغاز شده، مشغول مطالعه هستيم تا کتاب مفيد ديگری را انتخاب و به ترجمهء آن بپردازيم. استقبالی که خوانندگان اين دو کتاب نشان داده اند ما را دلگرم می سازد که اين کار می تواند خدمتی برای آشنائی گسترده تر ما با مسائل سکولاريسم در کشورهای مسلمان خاورميانه باشد.

پيوند به فصل شصتم و آخر کتاب «زندگی آتاتورک»        پيوند به فهرست  فصول کتاب

=======================================================

رضا فاضلی، درختی که با هر تيشه قد کشيد

سکولاريسم نو

در آخرين لحظاتی که صفحات امروز نشريه بسته می شد خبر شديم که رضا فاضلی، هنرمند، انديشه ورز و گويندهء راستگوی کشورمان چند ساعتی پيش تر ديده از جهان فرو بسته است. او مردی بود که سه دهه از عمرش را صرف مبارزه با خرافات و پنداربافی های ملايانی کرد که با گرفتن جان جگرگوشه اش خواسته بودند به او مصلحت سکوت بياموزند. اما او از همان آتشی که بر دلش نهادند چراغی برای راهروی بسوی سرزمين خرد ساخت، زندگی و فعاليت های گذشتهء خود را کنار گذاشت و سه دههء آخر عمرش را به جستجو، مطالعه، مجهز شدن و آماده کردن خود برای مبارزه ای در راستای روشنگری و خرورزی صرف کرد. روز بروز کلامش پرمايه تر و نفسش گرم تر شد و از حاصل تلاش اروشنگرانهء خويش ميراثی را برای نسل های آينده وطنش باقی نهاد که خورشيد خردمداری، سکولاريسم و انسان گرائی در دل آن همواره خواهد درخشيد.

(پيوند به شرح حال مختصر او)

========================================

تسليت به اهل خرد

رفتن دوست قديمی و گرامی خود، رضا فاضلی، را به همهء آنان که دل در گروی انسان و گوهر خردمدار ذهن او دارند تسليت می گوئيم. او عمر خود را بی ثمر بهدر نداد. راهش روشن، صدايش رسا و انديشه اش زايا باقی خواهد ماند.

شکوه ميرزادگی ـ اسماعيل نوری علا

=======================================================

نخست وزير کشتارهای دهه شصت و "دغدغه های حفظ نظام"

مسعود نقره کار

سخنان تبليغاتی «ناجی نظام»، آقای مير حسين موسوی، به ويژه آنجا که از بازگشت «به فضای انقلاب» و مفهوم «اسلام ناب محمدی» سخن می گويد چيزی جز بازگشت به رياکاری، فريبکاری، زندان، شکنجه، دار، تيرباران، و خون و چرک بيشتر به ذهن نمی نشاند . مهندس موسوی، که «هنرمند و نقاش» نيز هست، بايد بهتر بداند که بر بوم «فضا و مفهوم» آن دوره ای که ايشان نخست وزير حکومت اسلامی بود، علاوه بر تصاوير پيکر شکنجه شده، تيرباران شده، و به دار آويختهء هزاران دگرانديش، روشنفکر و مخالفان سياسی و عقيدتی حکومت اسلامی، فقر، بيکاری، فساد و فحشا، آزادی کشی، آبروريزی و دشمن تراشی در سطح جهانی نيز نقش بسته است...

=======================================================

اندر حكايت پيراهن سياه رفيق عبدو!    ه

تورج پارسى

در «ديكتاتورى ديني» ابعاد فاجعه بسيار گسترده تر مي شود. اينان از شكل زميني خود خارج شده و تبديل به خون آشاماني مي شوند كه با کل هستي دشمني مي ورزند و می کوشند تا همه چيز را به نيستي بكشانند. آنها، در ذهنيت بيمار شان، عاقبت خود را شبيه خدا مى بينند و، بدينسان، به اوج بيماري خود می رسند. در اين  زمينه، دين و ديكتاتور آنچنان به هم مى آميزند كه دو رويهء يك سكه می شوند. به عبارت ديگر، «كشتزار دين سياسي» ديكتاتور پرورست. چرا كه اين گونه دين ها  نيازمند به اطاعت محض اند و هيچ چون و چرايى را بر نمي تابند... مارتين لوتر،بنيان گذار پروتستانيزم، مي گويد: «هنگامي كه بايد كافران را كشت، آنكس كه سر مي برد، به دار مي آويزد، استخوان مي شكند، شاهرگ قطع مي كند و خون بر زمين مي ريزد، ديگر آدم نيست، خود خداوند است!»

=======================================================

همه رفتند از این خانه

ماندانا چترچی

بسیاری از افراد دلسوز و خیرخواه مملکت مهاجرات جوانان دانشجو را تقبیح می کنند و ماندن و بکارگیری تخصص در داخل کشور را شایسته تر می دانند. یعنی، در واقع، نگاه خود را ازعلت به معلول دوخته و او را که در دسترس تر است مورد خطاب قرار می دهند. در حالیکه هیچکس بعد از توصیه به ماندن برنامه مشخص دیگری برای توصیه ندارد. آیا نخبگانی که می مانند می توانند با تکیه بر استعداد و دانش خود شانس ادامهء تحصیل در همان دانشگاه های معتبر قبلی را داشته باشند؟ آیا سیستم گزینش دانشجو در ایران می تواند آنان را به سوی جایگاه مناسب شان هدایت کند؟

===================== کوتاه و گويا  ====================

امسال باید پاسخگو باشند

کورش زعيم

در 1357 دیگر دوران رژیم پادشاهی به ‏سر آمده بود. نه تنها در ایران، بلکه در جهان. الان بسیاری از کشورهایی که پادشاهی داشتند، به جمهوری روی آورده‏اند. چون هیچ‏کس نمی‏خواهد رهبری کشورش با روش ژنتیک تعیین شود. ایران هم این مرحله را پشت سر گذاشت. چون ایران همیشه در طول تاریخ، پایه‏گذار و پیشگام ایده‏ها و ایدئولوژی‏های جدید بوده است. بنابراین، این هم از ایران انتظار می‏رفت. البته، ما این جمهوری را باید در زمان انقلاب مشروطیت می‏داشتیم. اما همین روحانیان، جلوی جمهوری شدن کشور را گرفتند و دوباره پادشاهی را برقرار کردند. رفراندمی هم که سی سال پیش داشتیم، به ما به عنوان ملت ایران، این تصور را داد که سرانجام وارد یک جمهوری دمکراتیک، مبتنی بر رأی مردم می‏شویم. ولی متاسفانه، این هم نوعی پادشاهی مذهبی را برای ما به ارمغان آورد و دیکتاتوری بسیار بسته‏ای را به ما تحمیل کرد که هنوز هم ملت از آن رنج می‏برد و باعث همه‏ی این عقب‏افتادگی‏ها و همه این دشواری‏ها است که در طول این سی سال، ما تحمل کرده‏ایم. اکنون ديگر رفراندوم دوازدهم فروردین 1358، اکنون بهیچ وجه یادآور دموکراسی نیست. حالا، پس از گذشت سی سال از این جریان، آن روز برای من یادآوری سی سال عمر بر باد رفته این ملت است که امیدهای زیادی به این رویداد بسته بود. یادآوری دروغ هایی که ملت گفته شده، وعده های زیرپا گذاشته شده و خدعه هایی که با ملت ایران شده، یادآور عقب افتادگی کشوری فقیر شده که به عقیده من باید اکنون یکی از ابرقدرتهای اقتصادی جهان می بود، و یادآور از دست رفتن احترام ملت و کشور ما در جهان به علت رفتارهای ضد بشری و غیرعقلانی دولتهای جمهوری اسلامی است، و یادآور ثروت های بر باد رفته، فرصت های از دست رفته و یک حکومت بی خرد و بی فرهنگ ضد ایرانی. امیدوارم، همان‏طور که حکومت شوروی که از نظر ایدئولوژیک بودن، خیلی مشابه جمهوری اسلامی بود، هفتاد سال بیشتر داوم نیاورد... فکر می کنم برای این حکومت سی سال کافیست. امسال باید پاسخگو باشند. (گفتگو با راديو زمانه بمناسبت سالگرد رفراندم 12 فروردين)      (آرشيو)

 
 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630