|
|||||||||||||
|
|||||||||||||
|
|||||||||||||
از ميان آرشيو مجموعهءتأملی بر مقولهء «آلترناتيوسازی» جمعه 24 خرداد ماه 1386>>>
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>
اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>> و پيوند به يک ويدئو>>>
سخنان خمينی
========== ========== =========== =========== ========== =========== ============= =========== ============ =========== انسکوپ
|
اعتراض به دموکراسی ظاهری در اروپا
همپای هم، در پیمودن راهی یگانه
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
این بار کمربند سبز به دور خطر سیاه!
شکوه ميرزادگی
ولی فقیه حق دارد درتمام امورجهان دخالت کند
گفتمان امپریالیسم و معضل دموکراسی در ایران
رحمانی شدن اسلام و اهمیت استراتژیک آن همراه با توضيحی از سکولاريسم نو
همراه با توضيحی از سکولاريسم نو
اصولا در خارج اپوزسیون نداریم! گفتگو با شروین نکوئی، جامعه شناس (هلند)
ضرورت بازگشایی پرونده ترور دکتر قاسملو
واقعیت فنجان در سالروز مشروطیت
ایرانیان نیازی به خاتمی و امثال او ندارند
(به پیشواز دویستمین سالگرد تولد آخوندزاده)
این نوشته را، بدون نگاه به انتهای آن، بخوانید گفتگوی یک از زندانی با بازجوی خود
سه ديوارهء کاذب يک منشور فرهنگی
دموكراسي ايراني و مشكلات آن
جملهء قصار امروز از «مراد علی» در کامنت های سايت «من + گويا»>>>
حقوق بشر در اندیشهء روشنفکران مشروطه رهبری کاریزماتیک دکتر قاسملو گفتگوگر: سوسن محمدخانی غیاثوند
چشم انداز هزارتوی اپوزيسيون درخارج کشور جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
انعکاس اخبار ايران در فنلاند و مبارزات اپوزيسيون در خارج کشور گفتگوگر: سعيد بهبهانی از تلويزيون ميهن
انتخابات آزاد؛ راه نجات کشور از بحران!
بديل واقعی اشتراکی وتقسيم پذيراست
مشارکت فعال من و شما در رهبری کشور!
الاهه بقراط
|
آنچه که هواداران انقلاب، (یعنی کسانی که شورش کور پنجاهوهفت را کاری بجا میدانند و برآنند که این رخداد "یک انقلاب راستین و پیشرو" بودهاست که ملایان آنرا ربودهاند) شب و روز میگویند و مینویسند، پرسش نسل امروز از ما کنشگران آن رخداد شوم این نیست که: «چرا شاه را سرنگون کردید؟» که اگر چنین میبود، این "ما"ی آن روزگاران میتوانست با گزارش شکنجهها و اعدام ها و سرکوب آزادی ها و آوردن نام مصدق و جزنی و بدیع زادگان و گلسرخی بر خود ببالد که ساختاری چنین خودکامه و سرکوبگر را سرنگون کردهاست. پرسش نسل کنونی از "ما" و "رهبر"ان ما این نیست، زیرا بود و نبود آنچه که در آن رژیم میگذشت، سایهای بر زندگی روزاروز او نمیافکند. پرسش این نسل از همه ما دستاندرکاران انقلاب پنجاهوهفت این است که: «چرا جمهوری اسلامی را بر سر کار آوردید؟»>>> همراه با نظر خوانندگان سايت ايران امروز
پذیرش يک نیروی اصلاح طلب خودی شده در درون بلوک انحلال خواهان باعث گردیده که مسیر گفتمان سیاسی از سازماندهی مدیریت مبارزاتی در نفی نظام، خود را در مباحثی مجازی و حاشیه ای بکشاند؛ مباحثی که با به تصویر کشانیدن فضای یاس و سرخوردگی و همچنین غیرممکن خواندن یک همایش ملی در انحلال نظام، بشارت وعده همزیستی خواهانهء خود با حاکمیت را برای سیاستی گام به گام بسوی آزادی مستدل میسازد. از سوی دیگر، انحلال خواهان آنچنان درگیر ذهنیت جدا پذیر خود از یک همایش ملی قرار گرفته اند که تا کنون قادر نشده اند مفهوم تاریخی انحلال نظام را از استراتژی های خود در صور گوناگون نظام و سیستم کشورداری آینده ایران تمیز دهند. تصورشان بر این است که این اتحاد ملی برای انحلال می بایست تعریف جامع و کاملی از صورت و محتوی نظام آینده را نیز در اختیار داشته باشد. تصور دیگرشان بر این است که این اتحاد ملی می تواند زمینهء سبقت های سیاسی را برای این و آن رقیب فراهم آورد. بنابراین، اصل را بر عدم مشروعیت سیاسی رقیب گذارده و اتحاد و همایش ملی را با سیاست حذف دگر اندیش می آغازند.>>> يا آزادی انتخاب؟ ماهیت حکومت اسلامی در تضاد و در تقابل با عناصر اجتماعی و فرهنگ ایرانی است. شریعتمداران دینکار، حق حاکمیت ملی را با ارعاب و کشتار از مردم ایران سلب کرده اند. بدون بازستانی این حق مسلم مردم، دفاع از منافع ملی ایران و حقوق ملی مردم برای مشارکت در حق انتخاب سرنوشت خویش، امکان پذیر نخواهد بود. حاکمیت ملی و حق انتخاب زمانی به وقوع می پیوندند که این حکومت ضد ایرانی برچیده شده باشد و مردم به منظور انتخاب نمایندگان خود در مجلس مؤسسان جهت تدوین قانون اساسی نوین ایران و تعیین نظام سیاسی آینده و برگزاری همه پرسی برای تصویب آن شرکت کنند.>>>
تا «خودسوزی جوان 24 ساله مقابل شهردار» اگر امروز آستانهء تحمل مردم از سوی ایادی حکومت در صف های طویل تهیه مرغ، مورد سنجش قرار می گیرد، فردا این آزمون با کالاها و اجناس دیگر و در شرایطی سخت تر رقم خواهد خورد. حکومت از پس مطرح کردن اقتصاد مقاومتی نه تنها هیچ راهگشایی را برای برون رفت از بحران جاری و پیش رو ندارد بلکه بنا دارد با مدل اقتصاد دوران جنگ 8 ساله و جیره بندی اجناس، امروز را به فردا برساند. آنچه که خود مسئولان نظام عنوان می کنند، به دنبال برخورد اعتقادی مردم با مشکلات اقتصادی و گرانی ها هستند، اگر در این راه موفق باشند تحمل و در واقع مقاومت مردم در مقابل بحران اقتصادی به عنوان خواسته اصلی حکومت می تواند محرکی برای ادامه این مسیر باشد. اما در صورت لبریز شدن کاسه صبر مردم و بروز ناآرامی ها و نمایان شدن اعتراض ها، احتمال وقوع جنگی منطقه ای از سوی رژیم برای فرار از این بحران گزینه ای است محتمل، دو موئلفه ای که به هر صورت هزینه سنگین آن بر دوش مردم خواهد بود.>>> ؛ یا آلترناتيو حکومت ولائی اگر آنچه را که من می گویم بدرجاتی عاری از حقیقت نباشد، راه حل واقعی در شرایط کنونی نه آلترناتیو سازی که ساخت کانون های قدرت سیاسی از طریق گرد آمدن نیروهای پراکنده حول محورهای مشخص است. یعنی چپ و راست و مرکز در اپوزیسیون ابتدا به ساکن باید که نمایندگان نظری و عملی خود را پیدا کرده و تبدیل به یک "ثقل سیاسی" گردند و آنگاه به سراغ مجاهدین بروند و نه تا پیش از آن! این آن چیزی است که واقعی بوده و می توان ساخت. نیروهای پراکنده در اپوزیسیون ایران تنها پس از بوجود آوردن کانون های قدرت سیاسی است که به نیروهای طراز آلترناتیو تبدیل می شوند و نه پیش از آن. از میان نیروهای ضعیف و نیازمند اگر آلترناتیوی هم بیرون آید در بهترین حالت همان آلترناتیو کرزای در افغانستان و آلترناتیو چلبی درعراق خواهد بود و نه بیشتر. با این تفاوت که در آنجاها این آلترناتیوهای دست ساز، اژدهایی چون ایالات متحده را در پس خود داشتند و در پیش رو هیچ! در اینجا اما، آلترناتیو دست ساز، تنها اژدها را در پس پشت نخواهد داشت. نهنگ غول آسا و مصممی را نیز همچون مجاهدین حلق، دهان گشاده در مقابل خود خواهد یافت.>>> نکاتی که آقای مهاجرانی باید میگفت و نگفت دیدم لندن را دوست دارم، و دوست دارم، تهرانِ ما، ایرانِ ما هم مانند لندن شود، و بچه های ما هم، مانند دختر آقای مهاجرانی حق انتخاب داشته باشند، که مدرسه دخترانه یا پسرانه یا مختلط بروند، و دین و مذهبی را که دارند به دلخواه خودشان حفظ کنند یا از دست بدهند، جسم و جان و روح شان، حتی اگر با بدن نیمه برهنه بگردند در امنیت و آسایش باشد و از دست و زبان و افکار زشت حاکمان و محکومان در امان باشند... دیدم لندن را دوست دارم و لندن به من بسیاری چیزها آموخته است که در فردای ایران باید آن ها را به کار گیرم...>>> يک خبر ميمنت اثر و چند ملاحظهء ديگر بگزارش منابع خبری بین المللی، بابک فردوسی متخصص جوان ایرانی و از مدیران ناسا در دو پروژه فضائی، که منجر به فرود موفقیت آمیز کاوشگر اعزامی به مریخ شد، این روزها به استثنای وطن، در در مرکزاخبار بقیهء جهان قرار گرفته است! این، البته نخستین بار نیست که متخصصین جوان ایرانی دور از میهن، بر عکس برادران، حضرات آیات عظام و حجج اسلام، توابع سببی و نسبی آنان، کثرالله امثالهم، آبرو، افتخار و شگفتی می آفرینند. باری فدوی با ملاحظه ی تصویر این جوان عزیز، قاصم الجبارین را شدیداً شکر کرد که وی به پست برادران نیروی انتظامی، ادارهء اماکن و ارشاد و از این قبیل که همگی، قدرت خدا، مُخلّ حیات اند و مخرب ذات، نخورد که او را در حد مرگ ارشاد، و در صورت زنده ماندن، تازه بعلت نوع پوشش یا آرایش مو، بعنوان شیطان پرست، در زندان های خود،حبس فرمایند!>>>
|
|||||||||||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |