|
||||||||
پيوندها |
خبرهای شبکهء سکولارهای سبز |
مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 940ـ جمعه 19 آذر 1389 ـ 10 دسامبر 2010 | |||||
من از يادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم... (از نيما يوشيج)
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
از چهارشنبه هشتم دسامبر 2010، بمدت يک هفته انتخابات برای تعيين اعضاء شورای هماهنگی و هيئت بازرسان شبکه آغاز شد پيوند به راهنمای اعضا شبکه برای شرکت در انتخابات و دادن راِی>>> پيوند برای مطالعهء شرح حال و برنامه های نامزدهای انتخاباتی>>>
سردبیر سایت ترکمن صحرا مدیا>>>
و هيئت بازرسان شبکهء سکولارهای
(هر دو از ديپلمات های بريده از
ويدئو، همراه با فايل کوچک صدا
چهارشنبه 26 آبان شمال کاليفرنيا (منطقهء خليج) به همت مهدی ذوالفقاری
چهاردهم آبان
سرپرست انجمن سکولارهای سبزونکوور
انجمن سکولارهای سبز ونکوور آغاز بکار کرد از صفحهء فيس بووک انجمن ديدار کنيد>>>
این هم از این! شمس آل احمد هم به آن آل احمد و به لقاء الله پیوست. در سوگ این چه باید گفت؟ در سوگ آن آل احمد بود که شاعر ملیء ما سرود: «گرچه در خانه و در بستر خویش رفت به خواب/شک ندارم که یکی از شهدا بود جلال». آن آل احمد کارش این بود که هرگاه هوس می کرد برای هر درگذشته ای یک پرونده شهادت می ساخت و از آن پرونده سازی ها به رونق بازار خود می افزود و به راستی چه بازار گرمی داشت پرونده سازی هایش! آن آل احمد که مُرد، این یکی آل احمد به همراه خیلی های دیگر کوشش کردند که برای او هم پروندهء شهادتی باز کنند ولی این شوخی نگرفت، شاید به این دلیل که بازاری هایی زرنگتر از ایشان در راه بودند تا به بازاری کهنه رنگی تازه زده و سرقفلیء دکان های دروغ را نرخی افسانه ای بزنند. کار جهان را باش! او که کارش این بود که به هر بانگ ناهمسازی چوب غربزده گی می زد، به دست نخست وزیر دلبند و گرامی دوران جنگ، به دست همین موسوی سبز انگ غربزده گی را بر تاج سرگرفت، اگر چه جنس تاج اش از پارچهء عمامه بود. غربرده یا غرب نازده، آن آل احمد هر چه بود، شک ندارم که از برای خدمت هایش به اسلام عزیز جایش در ملکوت اعلاء است جلال. و شک ندارم به پاسداشت راستکاری های آن آل احمد جای این آل احمد هم در بهشت برین خواهد بود. امروز این آل احمد به آن آل احمد خبر خوش خواهد برد که: «امروز ایران اسلامی آنی است که او می خواست: که خیابان ها به نام او و مرادش شیخ فضل الله و مدرس کرده اند، که خودمان به تکنولوژیء اسلامی دست یافته ابم و در آشپزخانه هایمان به دست دختر بچگانی کیک زرد هسته ای درست می کنیم، که چنان پول از سرمان بالا می رود که ناچاریم آن را در دور افتاده ترین روستا های کشور لبنان هزینه کنیم. که برادر لبنانی یی که تا دیروز سر بر بالینی از کاه می گذاشتند امروز از سر سایهء دولتی که اندیشهء بنیادش او بود در بهترین مبلمان های ساخت ایتالبا می لمند و چهار دعا به جد او و پنج ناسزای به سزا بار مجوس می کنند و کشور در پناه اندیشه های تابناک او در امن و امان است و در خیابان ها و چهار راه ها مردم با هم مگر به سلامِ مهر و محبت سخنی نمی گویند و دیگر کسی دیگری را نمی کشد و دیگر سر بی گناهی به بهانهء دروغین بمبگذاری بر دار نمی رود، که هیچ شبکهء سازمانیافته ای دختران خرد سالِ بی سرپناه را به بازار های حرم سراهای شیخ نشین های خلیج پارس نمی فروشد..و .....و....». اگرچه بیشترینِ این خبر های خوش را برادر کيانوری اسلام آورده و نوهء ضد امپریالیست آن «شیخ بزرگ» پیش از این برای آن ال احمد برده بودند ولی آن بزرگوار زرنگتر از این بود که حرف های رفقای پیشین را زیاد باور کند. باید خبر های درست را تنها از یک منبع خودی باور کرد.
درلحظات نخست ازرادیو چه می شنوید؟ اگر در یکی از همین روزها پس از برخواستن از خواب و روشن کردن رادیو خبرها یی متفاوت شنیدید تعجب نکنید. اگر حکومت سقوط کند در لحظات نخست چه چیزهایی روی آنتن می رود و چه می شنوید؟ گویندهء رادیو با صدای لرزان و هیجان زده اعلام می کند شنوندگان عزیز توجه فرمایید! شنوندگان عزیز توجه فرمایید! امروز ملت ستمدیده ایران زنجیرهای استبداد را از پاهای خود باز نمود و همراه جوانان وطن حکومت جبار و دیکتاتوری خونخوار را سرنگون کرد... >>>
بی اعتباری دیپلماسی جمهوری اسلامی انتشار اسناد ویکی لیکس از یک زوایه برای ایرانیان می تواند حائز اهمیت باشد و آن شکست کامل جمهوری اسلامی در ایجاد پیوند های دیپلماتیک و ایجاد حس اعتماد در کشورهای همسایه ایران است. ایران، که از نظر ژئواستراتژیکی در مهمترین منطقه خاورمیانه قرار دارد، «نقش مهمی» در ثبات یا تنش در خاورمیانه بازی می کند. از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی، بخاطر ایدئولوژی ضد غرب این رژیم و غلط بودن نوع نگاه جمهوری اسلامی به جهان، شاهد نوعی دیپلماسی ناکارآمد هستیم. جمهوری اسلامی ایران نه تنها اعتمادی برنمی انگیزد بلکه با سیاست های ماجراجویانه و سوء ظن برانگیز باعث بی اعتباری کشور ایران در عرصهء روابط منطقه ای و بین المللی شده است.
|
سپاس به زنی که نقشی اساسی درنگارش بر بسياری از محققين آشکار است که اگر اعلامیه ی جهانی حقوق بشر متنی خشک و حقوقی نیست و شکلی همه فهم دارد بدون تردید اين شکل را مديون تلاش های النوری هستيم که همواره ارتباطی تنگاتنگ با مردمان ساده داشت. تصویب اعلامیه حقوق بشر همزمان بود با سال های آغازين جنگ سرد و بروز اختلاف های عمده مابین دو اردوگاه شرق و غرب. اما حضور النور، که نزد هر دو اردوگاه اعتبار و احترامی خاص داشت، سبب شد که این کار با موفقیت به پایان برسد و اختلافات سیاسی سد راه این کار عظیم نشود.>>>
در جامعه سنتی رابطه عمودی حاکم است. در جامعه مدرن، برابر و دموکراتیک این رابطه شکسته می شود. برای این شکستن جدایی اتفاق می افتد. مثلاً وقتی در نهاد دین، روحانیت و در راس آن پاپ حاکم است، برای مدرن شدن انحصار روحانیت و پاپ از بین می رود و نوعی جدایی از پاپ اتفاق میفتد. وقتی شاه یا دیکتاتور حاکم است، برای شکستن رابطه عمودی، جدایی از شاه روی می دهد. معلوم نیست چرا وقتی به نهاد خانواده می رسد، اسم جدایی اینقدر ترسناک می شود. جدایی در خانواده دقیقاً در همان روند مدرنیزاسیون اتفاق می افتد وگاهی این جدایی با رهایی زنان در خانواده ارتباط مستقیم دارد. زمانی که زن تو سری بخورد و قرار باشد با لباس سفید بیاید و با کفن برود که طلاق رخ نمی دهد. وقتی طلاق رخ می دهد که کسی نخواهد زور و سلطه را بپذیرد. یکی از دلایل ایجابی طلاق، مثل جدایی در نهادهای اجتماعی دیگر مسئله رهایی است، یعنی رهایی زنان از سلطه مردان. البته دلایل دیگری هم دارد.>>>
بیحجاب و بیغیرت در یک اثر هنری ما در فرهنگِ غنی ِ ایرانی- اسلامی مان افرادی را داشتیم که سمبل غیرت و مردانگی و رگ گردن بودند. آن ها همچین راه می رفتند و همچین نگاه می کردند و همچین حرف می زدند که زن خانه زهره ترک می شد. لازمهء این گونه مرد شدن، نه تنها رفتار شخصی بل که نوع پوشش هم هست. تصویری که در این پوستر می بینیم مرد سوسولی را نشان می دهد که پیراهن آبی ِ مکُشمرگِ ما پوشیده و یقه اش را هم باز گذاشته است. چنین مردی زمینه ی لازم برای سیب زمینیشدگی را داراست. اگر مردی باشد که پیراهن مشکی یا سفید به تن داشته باشد و دور گردن اش دستمال یزدی بیندازد و بهتر از همه به جای پوشیدن کت آن را روی شانه هایش بیندازد، امکان این که زن جرئت بی حجابی پیدا کند و مرد تبدیل به سیب زمینی بشود به شدت کاهش می یابد. >>>
آرشيو
برادران صبور و خواهران دلیرم،
آذرماه بار دیگر آمده که به زمستانی دیگر پیوند خورد. آذری که ماه
ما بود تا به قلب زمستان بزنیم. آذری که همیشه ماه ماست. دیوارهای
سرد و سنگ زندان اوین، روزها و شب های بی پایانی است که بیهوده می
کوشند میان من و شما جدایی بیفکنند. ولی این سینه همچنان تنگ
شانزده
آذرهایی که با هم گذراندیم و بی قرار تمام روزهای سبز و آفتابی پیش
روست. میانمان حصار افکنده اند، اما در این سر هنوز هوای آن همه
یار دبستانی است که دست در دست هم خواندیم و یاد مشت های گره کرده
و فریادهاست که از گلو برکشیدیم که عشق میان ما را هیچ خشت و آهن و
سنگی دیوار نمی تواند بود.
هدفی که انجمن پژوهشگران ایران در زمینه این سلسله کنفرانس ها دنبال می کند دست یافتن به راه کارهائی است که بتواند آینده روشنی را پس از جمهوری اسلامی برای کشورمان ترسیم کند. امروز و در سه دهه اخیر با حکومت جمهوری اسلامی خواست به برابری، آزادی و عدالت و رسیدن به حق و حقوق برابر در میان ایرانیان نقاط مختلف ایران از اولویت بیشتری برخوردار شده است و با توجه بدین خواست ها و نیازها است که انجمن پژوهشگران ایران بدنبال بررسی و تحقیق در این زمینه است که بتواند با نگاهی ژرف، عمیق و همه جانبه و در چارچوب جغرافیائی ایران، مسائل و مشکلات امروز و فردای کشور را شناسائی و در جهت ایجاد راه حل های منطقی و عقلانی آن را دنبال نماید. >>>
توضيح سکولاريسم نو: نقل اين مطلب به معنای تأييد خبرهای داخل آن نبوده و برای نشان دادن وسعت جا افتادگی انديشهء سکولار در بين همهء جناح های سياسی است.
|
مروری بر داستان جمشید، به روایت فردوسی در تریولوژی جمشيد، ضحاک و فريدون فردوسی، بی گمان، می دانسته که در کار سرودن تاریخ ایران است. اما، او در این راه تنها به دادن یک گزارش تاریخی بسنده نکرده است. دادن گزارش تاریخی کار تاریخ نویس است؛ اما نگاه شاعر به تاریخ بخردانه و فیلسوفانه و سرشار از شگفتی و پیام است. شاعر توجه داشته که برخی از این مطالب – به ویژه در بخش اسطوره و پهلوانی شاهنامه – با منطق تاریخ و منطق روزگار سازگار نیست، پس، پیشاپیش هشدار می دهد که آنچه در این نامه در خور خرد نیست رمزی است که در آن حقیقتی نهفته است. وقت است که يکی از اين رموز را، در حد توان خود، بگشائيم و «پيام ِ » نهفته در آن را دريابيم... >>>
![]() حکومت اسلامی در ايران يک «حکومت ملی» (متعلق به آحاد ملت ايران) نيست، و در منطقه هم چنان رفتاری دارد که نان خوران اش حتی جرأت آن را پيدا کرده اند که اعلام دارند از ايرانيت ايران چيزی باقی نمانده و رهبران ايران اعراب حاکم بر ايرانند. در اين صورت ما چگونه می توانيم با داشتن اين «دشمن خانگی» در فکر نجات «يکپارچگی ايران» باشيم و تا آن حد پيش برويم که، برای تحقق همين هدف، در کنار «دشمن خانگی» مان بايستيم و، دون کيشوت وار، با بيگانگان مهاجم بجنگيم؟>>>
خامنه ای می گفت برای رهبری حکومت اسلامی بديلی وجود ندارد! اکبر گنجی، در مصاحبه با بی.بی.سی>>>
|
|||||
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |