|
||
درباره سکولاريسم | دربارۀ ما | تماس | سال سوم ـ شماره 823 ـ چهار شنبه 19 اسفند 1388 ـ 10 مارس 2010 | کوتاه و گويا | English Section آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | جستجو | فيلترشکن | کتابخانه |
||
به پيشنهاد بنياد ميراث پاسارگاد بنياد ميراث پاسارگاد، در آستانه ی فرا رسيدن بهار و سال نوی 1389 خورشيدی، اين سال را «سال محیط زیست و میراث طبیعی ایران» نام می گذارد تا توجه ايرانيان و به ويژه علاقمندان به میراث طبیعی جهان را نسبت به بحرانی که محیط زیست ایران را در خود گرفته و وضعيت آن را تبديل به يک فاجعه ی ملی و بشری کرده است جلب کند... آری، سرزمینی که مهمترین خواسته ی بزرگترین پیام آور انسان مدارش، زرتشت، در هزاران سال پیش حفظ درخت و خاک و آب وطییعت بود، و در سرزمینی که مهمترین لقب یکی از قديسين شیعیانش «ضامن آهو» است ـ چرا که از کشتن آهویی شيرده جلوگیری کرده است ـ اکنون جولانگاه سودجويان و ويرانگرانی شده که دست شان برای کشتن هر جانداری باز است و آب و خاک و هوا و طبیعت اش را با مواد شيمیایی گوناگونی که از کارخانه های دولتی و يا خصوصی متعلق به وابستگان به حکومت، بدون هيچ استاندارد بين المللی کار می کنند، توليد می شود آلوده و به بيماری و درد و مرگ می آلايند... >>>
جنبش سبز از "پایین" ساخته شده و برآمد جنبش های مدنی جامعهی ایران است. از فعالین جنبش زنان گرفته تا فعالین حقوق بشر، دانشجویان، روشنفکران، اقلیت ها همه و همه در این جنبش حضور جدی دارند و این مانع از آن میشود که افراد بر آمده از حاکمیت، که همچنان به چارچوب کلی حکومت دینی پایبند هستند.... با اینهمه اشاره به این نکته مهم است که بخش عمدهی فعالین جنبش سبز متعلق به نیروهای سکولار جامعهی ایران هستند و این یک فاجعه خواهد بود اگر این بخش سخنگویان خود را نیابد. توازن قوا در درون جنبش نیز تغییر میکند. نسل پس از انقلاب بمرور زمان رهبران را مجبور خواهد کرد که واقعیت های پیش رو را به درستی ببینند و مواضع اصلی خود را اعلام کنند. آنچه مسلم است اینکه ایران دیگر به وضعیت پیش از تابستان گذشته باز نخواهد گشت. >>>
پرسش اساسی در شرایط کنونی نه وضع و عزم جمهوری اسلامی بلکه موقعیت مخالفان آن، مخالفان دمکرات آن، است. به جز انتظار بیهوده برای اینکه رفسنجانی و خاتمی به کدام طرف میغلتند و موسوی دهانش را کی باز میکند و کروبی کی بیانیه میدهد، چه دارند به مردم بگویند؟ چه راهی جلوی پای آنها میگشایند؟ مگر این همه سال آرزو نداشتند مردم به میدان بیایند؟ مردم آمدند! در اوج نا امیدی و ناباوری همگان، مردم آمدند! آیا افراد و احزاب و گروههای مدعی دمکراسی و حقوق بشر، برای انقلابی که جمهوری اسلامی به راه انداخته و جنگی که بر طبل آن میکوبد، آمادهاند؟! >>>
نگاهي بر نظريات استاد جلال گنجه اي امروزه، اگر خواسته باشيم مضمون و جوهرهء اصلي دين و اعتقاد به ماوراءالطبيعه و متافيزيک را حفظ کنيم، قطعاً بايد به اين سئوال بيانديشيم که کدام خدا، در دوران جهاني شدن بکار انسان امروز مي آيد؟ اگر آن خدا انسان محور، هستي مدار، جهانشمول است و تبعيض قومي و مذهبي و ايدئولوژيک و جنسيتي را بر نمي تابد، پس مقدمش گرامي باد و مي تواند خداي همگان در مسجد و خانقاه و کليسا و کنيسه و کلبه و نمازخانه و مي خانه باشد. در غير اينصورت، خدايي که از حکومت عده اي بر عده ای ديگر، مذهبي بر مذاهب ديگر، قومي بر اقوام ديگر، ايدئولوژيي بر ايدئولوژي هاي ديگر و يا جنسيتي بر جنسيت ديگر دفاع کند، خداي رحمان و رحيم و رحمت للعالمين نيست و نمي تواند باشد. >>>
انصاف بده
کدام آزادتريم؟ مجيد توکلي که،
در بند، نامه عفو رهبري را پاره ميکند يا من که، در آزادي، ساکتم.
خبر
آمد از پشت ديوارهاي بتني اوين که نماد شجاعت جنبش دانشجويي ايران، نامه
درخواست عفو از رهبر را پاره کرده است و به صراحت فرياد برآورده که اين شخص
سيد علي خامنه اي است که بايد مورد عفو مردم قرار گيرد و نه دانشجويي که حق
را مي
خواهد .از
ديروز به خود مي پيچم
و اين سوال بر من فرو ميريزد که شجاعت، راست قامتي و اعتقاد بر اعتقادات،
چگونه مي
تواند از اسيري در بند آزاد مردي چنين بسازد و تعلقات دنيايي چگونه مي
تواند از چون مني،
که به اصطلاح در بند حراميان مستبد حکومت نيستم، چنين انساني سازشکار و خاموش
ايجاد کند؟
بر
ما مباد سکوت بر فاشيسم
حاکم و بر ما واجب باد تداوم فرياد حق خواهي و آزادي طلبي
.مجيد
عزيز ، راهت را بدون اندکي تعلل، تداوم خواهيم بخشيد. اين موج را سر باز
ايستادن مباد.
برادر شکوهی، از مغزهای رياضی جامعه ی اسلامی است. خودتان ملاحظه کنيد که چه می فرمايد: «مرکز آموزش سازمان شهرداری های کشور، به مناسبت يکصدمين سال تأسيس شهرداری، اعلام کرد برای سلامتی و فرج آقا امام زمان (عج) صلوات بفرستيد! که تا بحال دو ميليارد و سيصد ميليون صلوات را مردم فهيم ما تقبُل کرده اند!.. اين سنّت و کار پسنده ای است که اميد داريم ترويج شود..»! خدا فدوی را بکشد که خبر نداشت آقا امام زمان (عج) کسالت دارند و گرنه خيلی پيش از اين و نيز بيش از اين ها برای سلامتی شان صلوات دود می کرد، هر چند بايد عقل مان می رسيد که اگر شما هم بيش از هزار سال در ته چاهی به سر ببريد حالتان از اين بهتر نمی شود. >>>
همراه با سانديس
تظاهرات اعتراضی زنان ترکيه عليه حجاب مذهبی>>>
|
ضرورت تشکيل شبکهء جهانی اتحاد سبز ترديدی نيست که گروه ها و انجمنهای فعال خارج از کشور تا کنون با آکسيون های خويش در شناساندن جنبش مردم ايران به جهانيان و افشای نقض حقوق بشر توسط سردمداران جمهوری اسلامی، نقش شايسته ای ايفا نموده اند. اما تنها با ايجاد و تقويت شبکه ای متحد از گروه ها و انجمن ها، رسانه ها و همه مبارزان خارج از کشورو جلب حمايت نهادهای مدنی و دولتی کشورهای جهان، می توان با ترفندهای حکومتگران جمهوری اسلامی در عرصه بين المللی، مقابله کرده و در کارزار صعب و سخت و سرنوشت ساز داخل کشور، جنبش سبز را به طور مؤثر همراهی و تقويت نمود. بديهی است که گروه ها، انجمنها و سازمان های سازنده اين شبکه جهانی، برای کار مشترک خويش نيازمند پايه و اساس واصولی می باشند. بخشی از اين اصول و همه جزئيات آن نه در ابتدا ، بلکه بتدريج و در روند کار مشترک شکل ميگيرند. >>>
فعالان سياسی چهار گروه امد. اما تو، هم وطن، متعلق به گروه اول که هدفش یافتن پرستیژ در جامعه است و برای دستیابی به قدرت از همه و همه چیز استفاده ابزاری می کند، نیستی. تو متعلق به گروه دوم که تابع حزب پول است و در چهار چوب مشخصی فعالیت می کند هم نمی توانی قرار بگیری. تو از حکومت دینی گروه سوم، که تبعیض جنسی، مذهبی و نژادی، فساد، فقر و استبداد را بیش از پیش در جامعه رایج نموده است هم بیزاری. تو، هم وطن، خود را در گروه چهام می بینی. تو به آیندهء ایران و به آیندگانش می اندیشی. تو به ایرانی از آن همه فکر می کنی... >>>
ضرورت ترکیب اعتراضات سراسری ومتمرکز با اعتراضات موضعی وغیرمتمرکز تجربه 22 بهمن امسال نقاط ضعف جنبش ضداستبدادی را با وضوح بیشتری به نمایش گذاشت. سخنان و گفتگوها ی موسوی و کروبی وخاتمی پس از 22 بهمن نشان داد که که آن ها چیزی از درس های تجربه 22 بهمن فرانگرفته اند. چراکه با وجود اذعان آشکار و یا تلویحی به مصادره شدن "حضور گسترده سبزها" توسط رژیم، نتوانستند راهی برای عدم تکرار و تضمین آن ارائه دهند، به جز درخواست صدور اجازه یک راه پیمائی مستقل و یا برگزاری رفراندوم برای حذف نظارت استصوابی! یعنی که دخیل بستن به یک امر محال. مگر در طی 9 ماه گذشته، جنبش با اخذ مجوز حرکت کرده بود که اکنون نیز در انتظار اخذ مجوز معطل بماند؟ بی شک اگر چنین بود اصلاً جنبشی وجود نداشت که امروز موضوع مناقشه و چانه زنی باشد. بهرحال این یعنی یک سترونی آشکار که ریشه در نگرانی از رادیکالیزه شدن مطالبات مردم و فراتر رفتن آن ها از محدوده های نظام فوق ارتجاعی ولایت فقیه و همچنین در فشار سیستماتیک جناح حاکم به این "رهبران نمادین" دارد. >>>
از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر روزها و مراسم فرهنگی و سُنتی ایرانیان، نیازی به چالشگری ندارند. این روزها بیانگر فرهنگ و تمدن باستانی ما هستند و سرگذشت و داستان دیگری را در خود نهفته دارند. چهارشنبهسوری یکی از این روزهاست. نیازی نیست که در باره این روز و مراسم آتشبازی آن بحث کرد. همین که بدانیم از این روز، وداع کردن با سالی که به پایان میرسد، آغاز میشود و همگی به استقبال نوروز میرویم کافیست. چهارشنبهسوری روز قدرت دوباره گرفتن درون انسان است. زردی روح را به حرارت آتش سپردن و سُرخی و نیروی آتش را در خود جلوه و پناه دادن؛ اينها از ویژگیهای این روز باستانی ست. در این روز همان باید کرد که نیاکان ما میکردند و آیندگانمان خواهد کرد، جشن گرفتن! شادی کردن، از طبیعت و با طبیعت بودن. چهارشنبهسوری روز خانواده است. روزی ست که با خانواده خود هستیم و در پناه خانواده به خود نگاهی دوباره میکنیم. در این روز هر فردی (شهروندی) با خود همان کاری را میکند که کانت فیلسوف اروپای توصیه کرده است: بازنگری و یا خانهتکانی اندیشه. چهارشنبه سوری را نمیتوان سبز کرد، چون این روز وظیفهء والاتری را در فرهنگ ایران به خود اختصاص داده است. "آزادی انسان"، "شناخت خویشتن"، "رابطهء انسان و طبیعت". نوروز امسال هم مانند همیشه سبز خواهد بود. شاید امسال سفره هفت سین احتیاجی به کُل هفت سین نداشته باشد، آیا خودمان یک سبز شده نیستیم؟ آیا ما در این سفره هفت سین جایگاهی نداریم؟ نوروز را امسال باید با شکوهتر جشن گرفت. آرزوهایمان برای سال در پیش رو اگر یکی نیست حداقل در موازات هم قرار دارند. باز هم آزادی و سربلندی و رفاه اجتماعی، خواست همگانی ما شده است. نوروز امسال شتابان به دیدار هم خواهیم رفت. گفتگوهای دوستانه بهترین راهِ برای به توافق رسیدن است. تبادل نظر، همدردی و همیاری ما را به هم نزدیکتر خواهد کرد. بهترین مبارزه در نوروز، نوروز شدن است. در دوازده فروردین با نیروئی که آتش چهارشبنهسوری به ما داده ایت به همراه محبت و بخشش نوروزی متحد و هم صدا خواهیم شد. دوازده فروردین مبارزه خیابانی را در سال نو شروعی دوباره خواهیم کرد. چگونگی مبارزه را هر کسی، به اختيار خود و برای خود برنامهریزی میکند. منتظر کسی نباید ماند، باید رفت و در میان مردم بود. ما به با هم بودن عادت کردهایم و چه عادت زیبا و پسندیدهای ست در کنار هم بودن. در سیزده بدر دوباره با طبیعت و خانواده خود خواهیم بود و شادی کنان آرزوهای خود را در سبزی طبیعت گره میزنیم و فریاد میکشیم. ایران، ایران و باز هم ایران.
بهزاد مهرانی، یکی بود که یکی نبود.... ایمیلم را که باز می کنم، چند تا پیام می پرند گوشه صفحه. آرام و موذی. مثل تلفنی می ماند که ندانی آنورش کیست وچه خبراست. "بهزاد مهرانی، روزنامه نگار ، وبلاگ نویس وفعال حقوق بشر در ایران بازداشت شد" بهزاد؟ بهزاد مهرانی مهربان؟ که همیشه مرا با دکتر... اشتباه می گرفت. دهانم تلخ می شود. سیگاری می گیرانم. از خودم سوال کنم : مگر بهزاد چه کرده است؟ سوالم مزخرف بنظرم می رسد. این روزها هیچ کاری به دلیل نیازی ندارد. من هم نمی دانم بهزاد چند ساله بود که ناگهان پیر شد. احتمالا حالا دیگر توتم پرستی را درست روخوانی می کند و خیلی از معانی اش را می فهمد. کاش می دیدمش و از او می پرسیدم: هنوز هم بهناز،خواهرش دو سال از او کوچکتر است یا نه؟ او که هیچ وقت سیاست را دوست نداشت... ادبیات و فلسفه می بلعید. زندان که باشد دل مویه هایش را از سر خواهد گرفت. می دانم. یا شاید در خاطراتش شبگردی کند. احتمالا هدایت، خاکسار، درویشیان و بهرنگی مرور می کند در ذهنش؛ اگر ذهنی برایش بگذارند. ابوالفضل عابدینی، محبوبه کرمی، و حسام فیروزی را هم گرفته اند. به همان دلیل بی دلیلی که مهران را بازداشت کرده اند. می توانم بهزاد را تصورش کنم. در سلول انفرادی که اشعار مولانا را زمزمه می کند. یا شایدبه روح شریف پدرش می اندیشد. شاید هم به اندیشه های بارت و فوکو و آلتوسر و لوکاچ و هگل و مارکس ناخنکی می زند. زندانی شدن، این روزها، افتخار است اما اعتبار نیست. عید دارد از راه می رسد. منتظزتان می مانیم عزيزان تا مثل سبزهء سال تحویل از زندان جوانه بزنید و بیائید بیرون. دانه که برای رشد زجر نمی کشد. بهزاد مهرانی، یکی بود که یکی نبود. (تهران هیجده اسفند هزار و سیصد و هشتاد و هشت)
هدیه تهرانی عزیز! از هدیهء مشایی چه خبر؟ نامه ای از يک ايرانی به بازيگر نقش دنيا دریغا که دنیا، و آن حاجی بازاری فیلم دنیا، این روزها با ملت غریب افتاده و سخت مشغول دولت اند. محمدرضا شریفی نیا در مراسم جشن و دعای دولت جلودار است و هدیه تهرانی هم با مشائی، رییس سابق و غارتگر سازمان میراث فرهنگی این دولت، در مراسم نمایشگاه؛ دولتی که اگر دولت بود حداقل به پاس تردید یک ملت یک بار هم که شده دولتمدارانش کلاه از سر بر می داشتند و به نشان احترام و با او حرفی غیر از خس و خاشاک و بزعاله و گوساله می زدند. >>>
(با ادبيات امت انقلابی آشنا شويد) ساندیسهای جمهوری اسلامی الكل ندارد كه صد دلار آب بخورد. از شیر مادر حلالتر است. صد و پنجاه تومان است كه مش رجب ده تایش را میفروشد هزار تومان. سران فتنه، كوكاكولا میخورند كه گازش اشكآور است و اشك كودكان فلسطینی را درمیآورد. نتانیاهو با سران فتنه است، فتحی شقاقی شهید با ما. علی عبدالله صالح با سران فتنه است، سید حسن نصرالله با ماست. چشم اسرائیل كور، حكومت به ما تیتاپ هم داد. من روزهام را با همین تیتاپ باز كردم. خاك بر سر شما كه به جای گوشت «بزغاله و گوساله»، گوشت خوك را میخورید. دانشمندان میگویند گوشت خوك، آدم را خرف میكند. بنازم انقلاب اسلامی را كه با ساندیس و تیتاپ و هوندا صد و بيست و پنج، و اتوبوس، دهنكجی كرده به تمام دنیای غرب. آمریكا حریف ساندیس ما نمیشود... >>>
مصاحبه با یکی از اتوبوس های شرکت کننده در مراسم 22 بهمن من تقریبا یه پونصد صد نفری آوردم. البته واسه اینکه در این راه دراز صدمه ای به مسافرین عزیز که همگی از بسیجیا و فدائیان آقا هستند نرسه سعی کردیم بیشتر از نصف ظرفیت سوار نکنیم. یعنی در واقع از مرکز دستور داشتیم که رو هر دوتا صندلی یه نفر بشینه که راحت باشه و بتونه ساندیس و ساندویچ شم رو بذاره کنارش و راحت بخوره و بخوابه که یه وقت خدا نکرده خاطره بدی از این سفر عبادی سیاسی پیدا نکنه که دفعه دیگه نیاد. و گرنه اگه همه صندلیا رو پر می کردم طبق حسابای رهبر کولر دار اقلن اش می شد پنج هزار نفر. البته چون فکر می کردیم تهرونیا توی این هوای سرد حالشو نداشته باشن بیان بیرون، برادران نیروی قطاری و طیاره ای هم امت همیشه در صحنه رو از شهرها و راه های دور آوردن که امیدوارم در این دنیا ولی فقیه چار در موتور عقب و در اون دنیا هم امام خمینی دولوکس، رامت حرکاته ازشون راضی باشه و همیشه باکشون پر و بادشون تنظیم باشه. >>>
جمهوری اسلامی بزرگ ترين نمونه دموکراسی غيرسکولار است! محمد جواد لاريجانی به گزارش خبرگزاری ايسنا، محمدجواد لاريجانی، دبير ستاد حقوق بشر قوهء قضائيه، در سخنانی اظهار کرده است که: «امروز جمهوری اسلامی کشور قدرتمند منطقه و دارای پيشرفتهای وسيع علمی و تکنولوژيک است؛ از اين رو چشم حسودان و دشمنان ما خيره شده است... و اگر از بنده بپرسيد که بزرگترين سرمايه ما بعد از پيروزی انقلاب اسلامی چيست میگويم محصول انقلاب اسلامی تجربه تاريخی است که ملت ما در آن وارد شد؛ يعنی بنای يک نظام مدنی و سياسی بر اساس دين اسلام، اين بزرگترين کاری است که ما انجام دادهايم... اين کار ابعادی فراتر از ايران داشته و آثار بسيار مهمی در سطح جهان دارد... مواردی چون تکنولوژی هستهای يا اکتشافات علمی را کشورهای ديگر هم دارند، اما آن چيزی که کسی ندارد و امروز جمهوری اسلامی را به بزرگترين نمونهء دموکراسی غيرسکولار تبديل کرده، بنای چنين نظامی است... در قرن بيستم، بهترين محصول تفکرات سکولار غرب در دو تجربهء چشمگير ظاهر شده است؛ يکی امپراطوری شوروی که بر اساس آن بنا شد و ديگر تجربه مدنی امپراطوری غربی. اين دو تجربهای است که در غرب ايجاد شد و هر دو اينها بنای سکولاريسم و نفی احيای عقل الهی و عليه استحکام عقل و منطق الهی هستند؛ در واقع افکار اين دو مثل هم است... بعد از فروپاشی مارکسيسم امپراطوری غرب احساس کرد فرصت طلايی به دست آورده که جهان گشايی کند و اين مبنای تفکر امپراطوری غرب است؛ البته فهميدند اين کار به اين آسانی ممکن نيست و در مقابل مشکلاتشان پيدا شد؛ يعنی کشورهايی مثل هند، چين و روسيه بر اساس تفکر ليبرال دموکراسی مشکل ندارد، اما يک تجربه است که از مبنا با اين جهانگشايی مخالف است و آن هم تجربه اسلامی ماست؛ يعنی ما مدعی هستيم که میتوانيم بر اساس دين اسلام زندگی فردی و جمعی را فراهم کنيم... دين اسلام برای امور خصوصی نبوده و برای افعال جمعی و فردی است، اين تجربه اگر موفق شود خطر بزرگی برای جهانگشايی غربی است؛ چون جهان اسلام در مقابل ليبرال دموکراسی ايستاده است.... اين موضوع نقطه ثقل خصومت استراتژيک غرب با ماست نه مسائلی مانند انرژی هستهيی و اينها بهانه است... غرب سکولار عين مارکسيستها رفتار میکند، مانند شانتاژ کودتا، تجاوز نظامی و تحريم که ما بايد در مقابل آنها بايستيم؛ همانطور که مقابل مارکسيستها ايستاديم. شکار آنها جوانهای ما هستند مانند قبل از انقلاب. امروز هم ما داريم تلفات میدهيم، فرقی ندارد... پس از اتفاقاتی چون جنگ تحميلی، استراتژی آنها بر تهاجم فرهنگی قرار گرفت و ما بايد خود را در مقابل تهاجم فرهنگی به عنوان يک شبيخون سياسی آماده کنيم. بزرگترين دستاورد انقلاب اسلامی بنای يک نظام مدنی بر اساس دين اسلام است... ما بايد خود را برای آينده آماده کنيم و همانطور که علمای بزرگ و نويسندگان متعهد ما برای مقابله با مارکسيسم خود را آماده کردند، امروز هم بايد در دانشگاههايمان به ويژه اين دانشگاه از اين جنگ پرده برداری کنيم».
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 820 و 821 ـ يکشنبه 16 و دوشنبه 17 اسفند 1388 ـ 7 و 8 مارس 2010
هشت مارس، فرصتی نيکو، برای همبستگی
رویارویی اسلام سیاسی و جنبش زنان در ایران
جنبش و تشکل های زنان در دوران انقلاب مشروطه
وای بر ملتی که مدرسهء دوشیزگان داشته باشد!
پروين و فروغ، دو تصوير از رنج و طغيان زن ايرانى
دربارهء انقلاب، زنان و راه های حل بحران ويدئوی گفتگو با فائزهء رفسنجانی
مدیریت زنان در جامعه یک باور غربی تزریق شده به ایران است زهرا شرف الدین، عضو مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری
جلال گنجه ای و «درک حضور دیگران»
شماره 818 و 819 ـ جمعه 14 و شنبه 15 اسفند 1388 ـ 5 و 6 مارس 2010
جمهوری اسلامی سکولار را «خدا هم نافريد!» جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
راه دشوار حقوق بشر میان خط کشیهای فکریناصرکاخساز
تنها رویکردِ باقیمانده: برکناری قطعی نظام جمهوری اسلامی
اصل 27 قانون اساسی: «حق اعتراض» ملت علیه دولت
اخم غرب و لبخند شرق در اقتصاد ايران! عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و رئيس اتاق بازرگانی کشور
بيانيهء مجلس خبرگان نظارت بر کارهای رهبری
«نقش علماء در تغییر نگرش و رشد فرهنگی جوانان» گزارشگر: جواد طباطبایی (از سرویس اخبار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی(
«ندا آقا سلطان» يعنی «آقای رضا پهلوی باید برگردد!» مهدی کلهر، مشاور رسانه ای احمدی نژاد
شماره 817 ـ پنج شنبه 13 اسفند 1388 ـ 4 مارس 2010
----------------------------- دو گفتگو از ماندانا زنديان به دنبال گسترش و تعميق جنبش سبز
ترس اصلی اینها از نیروهای سکولار است ----------------------------- با حمايت از اصلاحات ميشود به سكولاريزم رسيد
پارک های پايتخت از نعمت نمازخانه و پخش اذان برخوردار می شوند حجت الاسلام عبدالمقیم ناصحی، رئیس مرکز فعالیت های دینی شهرداری تهران
که برخی از مقالاتش در سکولاريسم نو منتشر شده به دادگاه ویژه روحانیت قم احضار شد >>>
|
خوانندگان گرامی سکولاريسم نو حتماً متوجه شده اند که اين نشريه اخيراً گهگاه بصورت «دو روزانه» منتشر شده است. ما اين آزمايش را برای يافتن راهی در جهت صرفه جوئی در وقت و انرژی، بدون اينکه از لحاظ کمی و کيفی کمبودی در نشريه پيش آيد، انجام داده و اکنون نتيجه گرفته ايم که می توان اين کار را بصورت مستمر انجام داد. لذا، از چهارشنبه نوزدهم اسفند، برابر با دهم مارس، اين نشريه فقط در روز های دوشنبه، چهارشنبه و جمعه منتشر می شود اما هر شماره تعداد بيشتری مقاله و عکس از شماره های روزانهء قبلی خواهد داشت. اين روش به گردانندگان نشريه اجازه می دهد تا وقت خود در فعاليت های ديگر مربوط به گسترش انديشهء مبتنی بر سکولاريسم نو نيز بکار برند. همينجا از همهء خوانندگان وفادار خود تشکر کرده و متوقعيم که با معرفی اين نشريه به ديگران ما را در راه رسيدن به اهدافی که بر آن واقفند بيش از پيش مدد نمايند.
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |