=======================================================
شماره 236 ـ
پنج شنبه 10 مرداد 1387 ـ
31 ژوئيه 2008
برلين شصت سال پيش در تهران
اسلام زده بازسازی می شود
=======================================================
نه
بر مرده، بر زنده باید گریست…
حسين باقرزاده
اين
سؤال بجا است كه چرا جامعه مدنی و سیاسی ایران به صورت وحشتناكی از
كنار این جنایت بزرگ گذشته است. چرا احزاب اصلاح طلب آن قدر به
قانون و رعایت قانون اهمیت نمیدهند كه كشتار سعید مرتضوی را زیر
سؤال ببرند؟ چرا روزنامههای اصلاح طلب آنقدر برای جان بيست و نه
مفلوك جامعه ارزش قائل نشدند كه آن را در صفحه اول خود تیتر بزنند
و در باره موارد متعدد نقض قانون و حقوق بشر آن اطلاعرسانی كنند؟
چرا حتا بسیاری از سازمانهای مختلف اپوزیسیون كه تجربههای خونبار
خلخالی و لاجوردی را پشت سر گذاردهاند و بهای آن را با خون اعضای
خود پرداختهاند خطر موج جدیدی را كه اعدامهای این چنینی به دنبال
میآورد نمیبینند و متناسب با آن به واكنش بر نمیخیزند؟ و چرا
غالب سایتهای خبری و تحلیلی اینترنتی مستقر در خارج كشور عمدتا از
كنار این واقعه سهمگین به سادگی گذشتند و به اندازه رسانههای
فارسی زبان خارجی در باره آن اطلاعرسانی نكردند؟
=======================================================
زنگ
ها برای دیکتاتور ها به صدا در آمده است!
دربارهء حکم دستگیری عمر بشیر
حسن بهگر
کیهان تهران حق دارد که از این حکم برآشفته شود، حکم دستگیری
عمرالبشیر در آستانه ی سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی ایران در
سال 67 نوید بخش آن است که در آینده ای نه چندان دور شاهد محاکمه
عاملان و آمران این قتل عام در ایران خواهیم بود. رسانه های جمهوری
اسلامی در محاکمه میلوسویچ (چون دستش به خون برادران مسلمان
بوسنیایی آلوده بود) به حمایت و پشتیبانی از حکم این دادگاه
برخاستند و امروز کیهان بی شرمانه از آن جا که عمرالبشیر همچون
جمهوری اسلامی برای ترویج و تبلیغ اسلام، غیر مسلمان ها را از دم
تیغ می گذراند به حکم این دادگاه معترض است...
=======================================================
کانون
نویسندگان، از کجا تا ناکجا!
محمد صادقی
به راستی طرح پیش شرط ها و مواردی چون "نداشتن پیشینه ی سرکوب و
حذف فرهنگی و بالاتر از همه داشتن اراده ی در افتادن با سانسور و
سرکوب" برای عضویت در کانون نویسندگان و همچنین گرفتن "کوپن ارزاق"
از دولت و "اخذ وام مسکن" و" تدریس در دانشگاه های کشور" را نشانهء
"سر سپردگی و گدایی از درگاه قدرت" دانستن ، چه معنایی می تواند
داشته باشد؟ جز اعمال رفتاری شبیه احراز صلاحیت از شورای نگهبان و
این بار برای نویسندگان قدیمی و نو ظهور علاقه مند به عضویت در
کانون نویسندگان ایران؟
=======================================================
نجف
و رابطهء دين و دولت
امیر حسین علوی
فتواي اخير آيتاله فياض از مراجع چهارگانه حوزه نجف مبني بر
جدايي دين از دولت،
به دنبال فتوايي با همين مضمون از سوي آيتاله يعقوبي، بازتاب
نگراني اين مراجع از پديد آمدن وضعيتي مشابه ايران در کشور عراق
ميباشد. البته نه به معناي سربرآوردن ولايت فقيه در کشور عراق
بلکه به معني ورود بيش از پيش نهاد دين به حوزه حکومت و برداشتن
مرزهاي سنتي بين اين دو نهاد. اين فتوا بيان سنتي ديرپا در حوزهء
علميه ميباشد و شايد به جرات بتوان گفت که قدمتي به اندازه طول
عمر حوزه علميه نجف دارد. در هر حال اين امر، بحث دين و دولت و
رابطه اين دو را در معرض داوري و قضاوتي دوباره قرار داده است.
=======================================================