بازگشت به خانه  ــ  آرشيو 2009    ـ  ژانويه 2010   ـ    فوريهء 2010   ـ   مارس 2010   ـ   آوريل 2010    ـ  مه 2010

مه 2010

 

آرشيو «عکس ها و کاريکاتورهای انتخابی روز»

****************************

دوشنبه 10خرداد  1389 ـ  31 مه 2010

حاميان خجالتی

****************************

جمعه 7 خرداد  1389 ـ  28 مه 2010

دکتر شاپور بختیار و حکومت سفلگان و سفله پرور جمهوری اسلامی

عکسبرداری خبری از احمدی نژاد

****************************

چهارشنبه 5 خرداد  1389 ـ  26 مه 2010

Islam yes -  Seqular No !

تصويری از ميهمانی عروسی پسر ميردامادی، دبيرکل جبههء مشارکت اسلامی

موسوی خامنه ای، موسوی خوينی ها، کروبی، خاتمی

****************************

جمعه 31 ارديبهشت  1389 ـ  21 مه 2010

تمام جنایات گردن نخست وزیر است

آيت الله خمينی

****************************

چهارشنبه 29 ارديبهشت  1389 ـ  19 مه 2010

سبز خواهد شد، می دانم، می دانم!   (فروغ فرخزاد)

«خـلـوت گـزيـده» را بـه تـمـاشـا چـه حـاجـت اسـت؟

چون کوی دوست هست، به صحرا چه حاجت است؟

(حافظ)

****************************

دوشنبه 27 ارديبهشت  1389 ـ  17 مه 2010

در کردستان گفتند اعتصاب می سود و شد ـ اين هم نمونه اش

تظاهرات در تورنتو عليه اعدام ها

****************************

جمعه 24 ارديبهشت  1389 ـ  14 مه 2010

تابلوی «بر صليب پرچم و رويش» ـ اثر «کاگر لاک» برای سکولاريسم نو

****************************

چهارشنبه 22 ارديبهشت  1389 ـ  12 مه 2010

نقاسی های ديجيتالی جنبش سبز

از سهيل توکلی  >>>

****************************

دوشنبه 20 ارديبهشت  1389 ـ  10 مه 2010

****************************

جمعه 17 ارديبهشت  1389 ـ  7 مه 2010

****************************

چهارشنبه 15 ارديبهشت  1389 ـ  5 مه 2010

****************************

دوشنبه 13 ارديبهشت  1389 ـ  3 مه 2010

مجسمه ها دزدیده شده اند یا ماجرای دیگری در کار است؟

سایت عصرایران

"بر سر مجسمه های تهران چه آمده است؟" خبرهای رسمی، این سوال را چنین پاسخ می دهند: "به سرقت رفته اند"؛ از جمله مدیر هنرهای تجسمی سازمان زیباسازی شهرداری تهران در این باره چنین می گوید: سارقان ، گروهی با دستگاه های برش و جرثقیل هشت مجسمه را سرقت کرده اند. با این حال این که گفته می شود مجسه ها به سرقت رفته اند، نمی تواند مانع گمانه زنی های دیگر در این باب شود. چند روز پیش ، یکی از خبرنگاران عصرایران ، وقتی متوجه می شود مجسمه ستارخان سرجایش نیست ، از مسوولان پارک علت را می پرسد و آنها جواب می دهد: "برده ایم برای تعمیرات." و البته این سخن قابل باور بود زیرا مجسمه درست مقابل دفتر پارک و نگهبانی آن نصب شده بود. اما بعد که تعداد دیگری از مجسمه ها غیب شان زد، اعلام شد که مجسمه ستارخان را هم ربوده اند! حال سوال جدی که کسی بدان نپرداخته این است که آیا واقعاً این مجسمه ها را دزدیده اند یا آن که به این اسم در حال جمع کردن مجسمه های مشاهیر ایرانی از سطح شهر هستند؟ اگر دزدیده اند که باید تن همه پایتخت نشینان بلرزد که در شهری چنین نا امن زندگی می کنند؛ شهری که پلیس در آن حضور شبانه روزی (فیزیکی و از طریق دوربین ها)دارد اما نه یک مجسمه و دو مجسمه کوچک و جیبی، که هشت مجسمه بزرگ برنزی را به صورت گروهی، با دستگاه های برش و جرثقیل و لابد با کلی سر و صدا، آن هم در خیایان ها و پارک های مرکز شهر و نه از پستوها ، می دزدند و کسی هم متوجه نمی شود! اگر در معابر عمومی، سرقت هایی به این بزرگی می شود و پلیس متوجه نمی شود، وای بر ما و خانه ها و ماشین ها و بچه های مان که دزدها برای بردن این ها نه دستگاه برش می خواهند و نه جرثقیل! اگر هم دزدیده نشده اند ، پس ماجرا چیست؟ آیا مسوولان دستور داده اند مجسمه های مشاهیر جمع آوری شوند و برای آن که اعتراضات مردم بلند نشود ، به گردن دزدها بیندازند؟! اگر هم این گونه نیست ، دو گروه دیگر را می توان مظنون دانست: دزدها و خودسرها. دزدها که مشخص است هدف شان چه می تواند باشد و اخبار رسمی هم همه تقصیر ها را متوجه آنها می داند ، اما نباید در تحقیقات مربوط به این پرونده ، از کنار خودسرهایی که اجتهاد شخصی می کنند و وارد گود عمل می شوند، با بی اعتنایی گذشت. آیا این بار نیز شاهد شاهکار دیگری از آنها با بهانه هایی مانند حرام بودن مجسمه سازی یا مخالفت با مشاهیر ایرانی و ایرانیت زدایی و نظایر این هستیم؟! به هر حال ، غیب زدن های زنجیره ای مجسمه های تهران را نباید دستکم گرفت، چه آن که اگر واقعاً قضیه "سرقت" بوده ، پلیس باید پاسخگو باشد و اگر مساله دیگری در میان است باید برای مردم مشخص شود.

مجسمه «شریعتی» و «مادر و فرزند» ربوده شدند>>>

سرقت مجسمه‌های ستارخان، باقرخان و شهریار >>>

مجسمه شهريار در محوطه تئاتر شهر مفقود شد >>>

ناپدید شدن مجسمه‌ها از پارک‌ها و میدان‌های تهران ( ویدئوـ بی بی سی) >>

گلهء انشتين از احمدی نژاد

فرستنده: ستاره

در روز بیست و سوم فروردین، روزنامهء جام جم حامی احمدی نژاد، در بخش ویژه نامهء دانش و پزشكی خود مقاله ای در مورد «نظريه های انشتين» را منتشر کرد. صفحه بند روزنامه عکس زير را برای مقالهء مزبور انتخاب کرده بود. عكس، آلبرت اینشتین را در حال نوشتن مطلبی روی تخته سیاه نشان می دهد كه قرار بوده كاملا با موضوع مطلب تناسب داشته باشد... حال به نوشته روی تخته سیاه توجه کنيد. روی تخته به خط لاتين اما به زبان فارسی نوشته شده است:‌ « عجب غلطی كردم این اتمو راه انداختما!!...بابا محمود جون بی خیال شو جون من!» از سرنوشت صفحه بند مزبور تا اين لحظه اطلاعی در دست نيست!

****************************