=======================================================
سال دوم ـ شماره
378 ـ جمعه
29 آذر
1387 ـ
19 دسامبر 2008
=======================================================
ارحام صدر، هنرمندی که مشايعت پيکرش نماد اعتراض روشن مردم اصفهان
بود >>>>
رمزگشائی
از مفهوم «رژيم»
اسماعيل نوری علا
آيا هيچ از خود پرسيده ايد که چرا در ادبيات معمول و رايج سياسی
و روزنامه نگاری، اغلب می بينيم که، مثلاً، از «رژيم تهران» سخن
گفته می شود اما کسی از «رژيم پاريس» سخنی به ميان نمی آورد؟ و
اگر هم به چنين موردی بربخوريم با تعجب از خود می پرسيم که «رژيم
پاريس» ديگر چيست؟ می خواهم بگويم که در اين واژۀ «رژيم» راز و
رمزهائی نهفته است که گشودن آنها پيچيدگی های برخی از معانی
ظاهراً بديهی اش را آشکار می سازد.
=====================================================
امانوئل
کانت؛ وارث عصر روشنگری
کريم مجتهدی
کانت معتقد بود که روشنگري خروج انسان از حالت نابالغي است. از
روزي که از نابالغي خارج شوي روشنگري شروع می شود. اما عدم بلوغ
را آدم خودش بر خود تحميل مي کند براي اينکه قصد ندارد مسووليت
کارهايش را بر عهده بگيرد و مي خواهد به گردن ديگري بيندازد. اين
عدم استقلال انسان و سلب مسووليت از خودش است و نقص فاهمه نيست
بلکه نوعي عادت نادرست است. ما عادت مي کنيم چطور فکر کنيم و ذهن
دچار تنبلي مي شود. عدم روشنگري يک نوع تنبلي ذهن و طبيعت ثانوي
است که قبول نمي کند مستقل باشد. انکار وجود عقل نزد خودمان هم
به سبب تنبلي است.
======================================================
گيتیگرايی (سكولاريسم) فلسفی و فلسفۀ
گيتیگرايی
شكوه محمود
زاده
گيتيايی شدن آن روند تمام فرهنگی است كه در دوران جديد در اروپا
و غرب و سپس در سراسر جهان به خودمختاری و استقلال سبك زندگی و
جهان بينی انسان در برابر دستگاههای ساماندهی كليسايی و دينی
منجر شده است. در اين مقاله من خواهم كوشيد، ريشه و تبار اين
مفهوم را بازسازی كنم و نشان دهم كه اين مفهوم چه گسترش و
جابجايی معنايی پيدا كرده است تا اين مفهوم كليدی دوران جديد را
از ارزشگذاری سنتی آن، يعنی از معنای الهياتی و برين آن جدا كرده
و اهميت محوری اين مفهوم را برای ايجاد امكانات تازه گزينش و
مسيوليت پذيری انسان مشخص كنم.
======================================================
معمای
استبداد
الف. ع. خ
در فرهنگ زبان فارسی، هر مسئله ای که مبهم، و پوشيده باشد، معما
خوانده می شود. بسياری از فرهيختگان ايرانی استبداد حاکم بر ايران
را پوشيده و مبهم نمی دانند! اما با همه سادگی که برای هويت اين
استبداد قائلند! متاسفانه تاکنون نتوانسته اند گره کور استبداد را
بگشايند. به راستی چرا تاکنون مسئله استبداد در ايران لاينحل مانده
است؟ آيا از کسانی که هيچ درکی از مفهوم اسنبداد ندارند، می توان
انتظار داشت که راه حلی برای آن جستجو کنند؟ آيا از کسانی که
استبداد را معمايی حل ناشدنی می دانند و نسبت به حل آن ابراز
ناتوانی می کنند می توان انتظار داشت که راه حلی برای استبداد
ارائه کنند؟ بی ترديد پاسخ هر دو پرسش بالا، منفی است! در نتيجه
تنها گروهی که می توان حل مسئله استبداد را از آنها انتظار داشت،
گروه "فرهيختگان" هستند.
=====================
کوتاه و گويا
====================
سخنان ديکتاتور اسلامی دربارۀ جنبش دانشجوئی
خامنه ای در دانشگاه علم و صنعت:
به استناد واقعيات تاريخى، بدنه جنبش دانشجويى همواره با استكبار،
سلطه، ديكتاتورى و استبداد به شدت مقابله كرده و با همه وجود
عدالت خواه بوده است و هركس مدعى جنبش دانشجويى است بايد به اين
ويژگى ها پايبند باشد... جان باختن سه دانشجوى دانشگاه تهران در
تظاهرات ضدآمريكايى
16
آذر
1332
از نشانه هاى جوهره ضد استكبارى جنبش دانشجويى است... جنبش
دانشجويى با آغاز نهضت روحانيت در سال
1342
به اين حركت عظيم پيوست و دانشجو و دانشگاه دوشادوش روحانيت به يكى
از بازوهاى اساسى نهضت روحانيت و يكى از عوامل پيروزى انقلاب
اسلامى تبديل شدند... اقدام هوشيارانه دانشجويان در تشكيل سپاه
پاسداران و جهاد سازندگى در ماه هاى نخست پيروزى انقلاب اسلامى، از
ديگر نشانه هاى ذات حقيقى جنبش دانشجويى بود... مقابله با گروهك ها
و عناصر مسلحى كه دانشگاه را لانه خود كرده بودند، حركت عظيم تسخير
لانه جاسوسى آمريكا، تشكيل جهاد پربركت دانشگاهى، حضور فعال در هشت
سال دفاع مقدس و حضور مؤثر در مقابله با همه توطئه هاى سى سال
اخير، نشان مى دهد كه جنبش دانشجويى با ويژگى هايى همچون ضديت با
استكبار، مقابله با فساد، ضديت با «استبداد و اشرافى گرى» و مخالفت
با گرايش هاى انحرافى، توانسته است در پرتو عدالت خواهى مستمر، سهم
اساسى خود را در پيشبرد اهداف انقلاب و ملت ايفا كند!
(پيوند به کل سخنان خامنه ای)
(آرشيو)
======================================================