بازگشت به خانه

جمعه 28 آبان  1389 ـ  19 نوامبر 2010

 

روحانیت بدون اسلام

رضا حسین بر

تا پیش از انقلاب، بلوچستان سر زمینی بود که اسلام اش بدون روحانیت بود و روحانیت اش هم بدون اسلام. یک روحانی بسیار محترم بود؛ زیرا مثل همهء مردم کار می کرد و از حاصل کار خود زندگی می کرد. نه خود را نمایندهء اسلام و اهل بیت می دانست و نه از مردم انتظار داشت که به او کمک کنند. مردم نه از آنها تقلید می کردند و نه آنها پول مردم را حلال می نمودند. لباس آنها مثل لباس دیگران بود و روش زندگی آنها هم مثل دیگران. نفوذ و احترام آنها بستگی به شخصیت و رفتار و کردار آنها داشت. یک نفر امام مسجد بود که گاهی اندکی کمکی داوطلبانه می گرفت. با این توصیف، شاید بشود گفت که روحانیت بلوچ روحانیت بدون اسلام بود.

روحانیت شیعه از بنیاد با روحانیت سنی فرق داشته و دارد؛ گر چه، هر دو در عقب نگاهداری مردم نقش مشابهی دارند. روحانیت شیعه که قبل از اسلام، بخشی از طبقه حاکم بود، اکنون همه حاکمیت شده و به معنای اسلام و اسلام به معنای روحانیت است . علاوه بر این، روحانیت به معنای دولت، حکومت، مجلس، قانون، قانون گزار، مرجع سیاسی، مرجع مذهبی و مرجع اخلاقی و مهمتر از همه اینها، تعیین کننده تمام ارزشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در واقع، برای اولین بار، روحانیت یعنی همه؛ و، همه یعنی هیچی. و وقتی روحانیت همه چیز شد، همه چیز فاسد شد. تاریخ گواه است که میزان فساد بستگی کامل بمیزان قدرت روحانیت داشته است. هر قدر روحانیت بیشتر در سیاست دخالت کرده، بهمان میزان، فساد و فقر بیشتر شده. بهرمیزان که روحانیت از قدرت دور تر بوده، بهمان میزان، مردم آسوده تر و راستی و درستی رایج تر بوده است.

همانطور که روحانیت همه چیزتر و مردم هیچ چیز تر میشدند، فساد و تبعیض و کشتار به حد بی سابقه آیی در تاریخ ایران رسید. ایت الله بروجردی که اکنون سرنوشت نامعلومی در زندان دارد، بنقل از پیامبر اسلام، نوشته است:

"رهبران و فرمانروایان دینی زورگو و ظالم، حاكم می شوند. وزرا و منصوبین ایشان فاسق و عیاشند؛ قضاتشان خیانتكار و فقهایشان دروغگو هستند چنانكه كلام خود را به خدا نسبت می دهند. هر کس معاصر چنین زمانی شد از معاشرت، همراهی و نگهبانی آنها بپرهیزد (سیاهی لشگر ایشان نشود و از دستاوردها و منافع آنها حفاظت نکند چرا که اهالی این زمان دسترسی به رهبری آگاه و امین پیدا نمی كنند). أمراء ظلمة و وزراء فسقة و قضاة خونة و فقهاء كذبة فمن أدركهم فلا یكونن لهم عریفا ولا جابیا ولا خازنا ولا شرطیا. - کنز العمال، ج 6، ص 77، ح 14909؛ المعجم الصغیر طبرانی، ج 1، ص 204؛ از پیامبر."

این فساد همه جانبهکه منعکس کننده فساد درونی روحانیت است، مخالفت همه جانبه همه مردم را بر انگیخت و میلون ها نفر را به خیابانها کشاند. مردم خواستار راستی و درستی در انتخابات و آزادی در بیان و اجتماعات گردیدند. اما همانطور که انتظار میرفت، در طبیعت روحانیت نبود که کار خیر و درست را انجام دهد. شگفتی در این است که هر گاه روحانیت در ایران نفوذ بیشتری داشته است، فساد و کشتار بیشتری وجود داشته است.

‫‫فساد همه جانبه دوران صفویه مردم را چنان عاصی کرده بود که هنگامی که محمود افغان به اصفهان حمله کرد، نه مردم از آن دفاع کردند ، نه ارتش. در واقع بسیاری از رجال به محمود کمک کردند. همین فساد در زمان قاجار، باعث شد که رضا میر پنج با چند صد سرباز گرسنه، تهران را تصرف کند. فساد هر دو سلسله، ناشی از زیادی قدرت و نفوذ روحانیت بود.

امروز که روحانیت همه چیز و ملت هیچ است، رشد اقتصادی ایران در ۱۰ سال اول انقلاب منفی بود. اکنون رشد اقتصادی بین یک و دو در صد است، در حالیکه رشد اقتصادی چین و هند بین هشت تا ۱۱ در صد است. نمره مدیریت احمدی نژاد، طبق براورد بانک جهانی، چیزی مثل ۲۵ از صد است. نمره کارایی دولت بین بیست و سی از صد است. بهمین دلیل است که فقط حدود بیست و پنج در صد برنامه عمرانی فعلی عملی شده ولی صد در صد بودجه خرج گردیده و ۷۵ در صد آن دزدیده شده است. در نظام جمهوری اسلامی است که ۴۹ میلیون نفر از هفتاد میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند.

روحانیت نیز حیران است که چرا چنین شده است. انها نمیدانند که عقل و خرد را از خود و از ملت دور کرده اند و بهمین دلیل قادر بدرک بدبختی هایی که بر سر خود و مردم آورده اند نیستند. انهایی که میدانند که نمیدانند خود را کنار کشیده اند و انهایی که نمیدانند که نمیدانند، همچنان با نادانی اختیار ملت را از ملت گرفته و انها را بسوی جهنم میغلتانند.در چنین شرایطی است که مردم خواستار اسلام بدون روحانیت و روحانیت بدون اسلام هستند.

اگر روزی روحانیت از نادانی مردم استفاده میکرد، امروز با دانایی مردم چه میکند؟ .دانایی احساس عظیمی برای احقاق عدالت ایجاد میکند که روز بروز بیشتر میگردد. هر گاه جلو آن گرفته شود، چنان توفانی میشود که هیچ چیز و هیچ کس جلو دار آن نخواهد بود.

جامعه شناسان به این نتیجه رسیده اند که رهبران ایران زمانی تصمیم میگیرند که کار از کار گذشته است، زیرا با عقل و خرد نمی اندیشند، بلکه با قضاوت های خرافاتی و احساسی می اندیشند. خرد گریزی و خرد ستیزی، واقعیت گریزی و توهم پرستی در فرهنگ روحانیت نهادینه شده و هر گز بکسی توان نمیدهد که بموقع تصمیمی بگیرد که باعث نجات ان بشود. اگر بخش سالم روحانیت نجنبد، خامنه آیی و عواملش اسلام، تشیع و کل روحانیت را باخود غرق خواهد کرد. اسلام بدون روحانیت و روحانیت بدون اسلام تنها راه نجات روحانیت و تشیع از فسادی است که خود روحانیت ایجاد کرده است.

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com