بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

يک شنبه 11 بهمن 1388 ـ  31 ژانويه 2010

 

نگاهی به دعوت فدائيان اکثريت از دين مداران دموکرات!

امضاء محفوظ

دو روز پيش فراخوانی از جانب شورای مرکزی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) منتشر شد که در عنوان آن به ضرورت همکاری بين «نيروهای جمهوريخواه سکولار و دمکرات» و «دين‏ مداران دمکرات» اشاره شده بود. از آنجا که ديدم نشريه سکولاريسم نو، که علی القاعده بايد منعکس کنندهء اينگونه بيانيه های مربوط به خواستاری سکولاريسم در ايران باشد، آن را منتشر نساخته است، و نيز چون فکر کردم که ممکن است گردانندگان اين نشريه فراخوان مزبور را نديده باشند، متن آن را از «گويا نيوز» کپی کرده و برای اين نشريه می فرستم تا با انتشار آن نه تنها خوانندگان سکولاريسم نو با اين متن آشنا شوند بلکه من نيز بتوانم ـ بعنوان يک سکولاريست دموکرات ايرانی ـ برخی ملاحظات را دربارهء فراخوان مزبور در نشريه ايکه به ترويج سکولاريسم در ايران همت گماشته است منعکس کنم.

          بخش عمده ای از اين فراخوان ظاهراً تفاوت چندانی با «بيانيهء پشتيبانان سکولار جنبش سبز»، که دو هفته پيش منتشر شد و گردانندگان سکولاريسم نو نيز از جمله امضاء کنندگان آنند، ندارد و حتی در جای جای آن می توان ديد که بسياری از مطالب آن از روی بيانيهء سکولارها نسخه برداری شده است. همچنين در بخش عمده ای از فراخوان بصورتی مکرر بر مطرح بودن سکولاريسم بعنوان يک خواست عمده در جنبش سبز اشاره شده است، مثلا آنجا که می گويد:

          « گفتمان دمکراسی و سکولاريسم از انتخابات ۲۲ خرداد به اين سو به يک جنبش اجتماعی فراروئيده است. جوانان و زنان نيروی غالب جنبش اعتراضی را تشکيل می‏دهند. آنان با حضور خود، مهر دمکراسی و سکولاريسم را بر جنبش سبز زده‏اند. مقايسه شعارهای انقلاب بهمن با جنبش اعتراضی به وجه بارزی اين موضوع را آشکار می‏سازد. اين جنبش دين‏ستيز نيست و شعارهای آن عليه علی خامنه‏ای و ولايت مطلقه فقيه، ناظر بر رفع آن ساختار سياسی است که تاروپود آن با تبعيض و استبداد دينی سرشته شده است. نيروی جمهوريخواه سکولار و دمکرات بمثابه يکی از نيروهای عمده جنبش سبز، با تمام توان در داخل و خارج از کشور در اين جنبش شرکت کرده است. تعداد زيادی از قربانيان جنبش، به اين نيرو تعلق دارند. ولی صدای اين نيرو از يک سو به خاطر سرکوب رژيم در طی سه دهه گذشته و از سوی ديگر به جهت پراکندگی، در جنبش اعتراضی طنين‏انداز نيست».

به اين ترتيب بنظر می رسد که شورای مرکزی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) نيز عاقبت به اين نتيجهء گريزناپذير رسيده است که ديگر نمی توان توجه به ضرورت برقراری سکولاريسم در ايران را بصورت مسئله ای فرعی جلوه داد. اگر چنين باشد اين تحول مطلوبی است که در خور استقبال و خوش آمدگوئی می باشد. اما، هنگامی که در متن مزبور دقت و غور بيشتری می شود، به مطالبی بر می خوريم که بکلی درک موضع سازمان اکثريت را غير قابل فهم می سازد. در اينجا فقط به برخی از نکات بارز آن اشاره می کنم.

1. اين فراخون در واقع دارای «مخاطب عام» نيست و همگان را به جمع شدن در زير پرچم سکولاريسم فرا نمی خواند. خطاب فراخون به قشر خاصی است که از آن با عنوان «دين‏مداران دمکرات» نام برده می شود. اکثريت از اين نيرو است که دعوت به همکاری می کند.

2. فراخوان اما نه تنها در مشخص کردن و تعريف «دين‏مداران دمکرات» خاموش است بلکه بيشتر به تشريح فوائد همکاری «دين‏مداران دمکرات» با گروه ديگری که «جمهوريخواهان سکولار و دمکرات» نام دارند می پردازد که البته از فحوای کلام فراخوان روشن است که مقصود بايد همانا سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) باشد.

3. فراخوان با جابجائی دو نام و تبديل «سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)» به «جمهوريخواهان سکولار و دمکرات» در واقع و يکجا خود را در راس و جايگاه رهبری جنبش سبز قرار می دهد و می گويد: «نيروی جمهوريخواه سکولار و دمکرات، بمثابه يکی از نيروهای عمدهء جنبش سبز، با تمام توان در داخل و خارج از کشور در اين جنبش شرکت کرده است. تعداد زيادی از قربانيان جنبش، به اين نيرو تعلق دارند. ولی صدای اين نيرو از يک سو به خاطر سرکوب رژيم در طی سه دهه گذشته و از سوی ديگر به جهت پراکندگی، در جنبش اعتراضی طنين‏انداز نيست». در اينجا ممکن است ايراد گرفته شود که فراخوان دارد راجع به نيروی جمهوريخواه سکولار و دمکرات سخن می گويد و نه دربارهء سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت). اما اگر اين دو يکی نيستند بايد پرسيد که چرا سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) اين زحمت را بخود هموار ساخته است تا دو نيروی «ديگر» و «غير از خود» را به همکاری با يکديگر دعوت کند؟ يا اگر چنين است، و سازمان مزبور تشخيص داده است که آن دو نيروی ديگر بهتر است با هم همکاری کنند در اين وسط نقش خود سازمان چه می شود؟

4. در واقع، سازمان با تبديل خود به سخنگوی «نيروی جمهوريخواه سکولار و دمکرات» ادعای رهبری بخش سکولار جنبش سبز را کرده است، همان بخشی که نخستين بار، دو هفتهء پيش، در بيانيهء «پشتيبانان سکولار جنبش سبز» هويت يافت، برسميت شناخته شد و نامش در همهء رسانه ها مطرح گرديد و سايتی به نام «سکولارهای سبز» نيز عهده دار هماهنگی کارهای آن در خارج کشور شد. به احتمال زياد اقبالی که نسبت به آن بيانيه نشان داده شده موجب آن گرديده است که سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) بکوشد تا آب را گل آلود کند و از آن ماهی بگيرد.

5. در اين ميان، اگر سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) ريگی به کفش نداشت چرا از اعلاميهء ده ها روشنفکر و نويسنده و اديب و هنرمندی که خود را «پشتيبان سکولار های سبز» ناميده اند استقبال نکرده و مثل حزب دموکرات کردستان و يا سازمان مردم بلوچستان اهميت اين اقدام را تأييد نکرده و حضور اين گروه را برسميت نشناخته است؟

6. جالب آن است که سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)، برای همکاری در راستای اهداف جنبش سبز گشته و گشته و بين پيامبران جرجيس را انتخاب کرده و او را به کار مشترک دعوت کرده است. اين جرجيس موجودی است که سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت) برايش نام «دين‏مداران دمکرات» را انتخاب کرده است. براستی اين «دين‏مداران دمکرات» چه کسانی هستند و چرا سازمان تنها به همکاری با آنها تمايل نشان داده است؟ بنظر من، همين نامی که سازمان برای آنها انتخاب کرده گويای پاسخ اين پرسش است. اينها، قبل از هر چيز «دين مدار» اند. چرا سازمان آنها را «مسلمانان دموکرات» نمی نامد و از آنها با عنوان «دين‏مداران دمکرات» ياد می کند؟ برای اينکه اينها يک نيروی سياسی هستند و نه مسلمانانی که دموکرات منش هم محسوب می شوند. يعنی سياست آنها بر مدار دين می گردد. و ما می دانيم که اگر کسی سياست را بر مدار دين چرخاند و گرداند قبل از هر چيز ديگر نمی تواند به سکولاريسم که می خواهد سياست را از مدار دين خارج کند معتقد باشد و نيروئی سکولار محسوب شود. به همين دليل هم هست که «سازمان» تنها نيروهای تحت فرمان خود را «جمهوری خواهان سکولار و دموکرات می خواند» اما از «دين مدارانی» دعوت به همکاری می کنند که تنها دموکرات هستند و از سکولاريسم در نامشان خبری نيست!

7. حال می توان پرسيد که اين «دين مداران ِ [ظاهراً] دموکرات اما غير سکولار» چه کسانی می توانند باشند جز همان پنج تن کديور، مهاجرانی، سروش، بازرگان و احتمالاً اکبر گنجی و، سپس، ديگرانی که زير علم آنها سينه می زنند؟ مگر نه اينکه اينها نيروئی سياسی اند که سياست شان بر مدار دين می گردد و ادعای دموکرات بودن هم دارند؟

8. حال می توانيم به دعوت سازمان فدائيان خلق ايران ـ اکثريت، که خود را با نام مستعار «جمهوريخواهان سکولار و دمکرات» معرفی کرده، از اصلاح طلبان مسلمان مخالف سکولاريسم برای همکاری نگاهی ديگر انداخته و بکوشيم که معنای اين دعوت عجيب و غريب را درک کنيم. فراخوان در جائی می گويد: «برآمد نيرو[ها]ی جمهوريخواه سکولار و دمکرات، نه تنها توليد پلاتفرم مشترک برای جنبش اعتراضی را منتفی نمی‏سازد بلکه همچون بازتابی از طيف‏وارگی جنبش سبز، راه را برای استخراج مشترکات از همهء پلاتفرم‏های متعلق به نيروهای جنبش می‏گشايد». من اين جملات را اينگونه می فهمم که، به اعتقاد «سازمان»، جنبش سبز «طيف واره» است، يعنی بخشی از آن را اصلاح طلبان مذهبی تشکيل می دهند و بخش ديگر را سکولار ها. و اگر «ما» که رهبر  و سخنگو و نمايندهء سکولارهای جنبش سبز است با «شما» که رهبر و سخنگو و نمايندهء اصلاح طلبان مذهبی درون جنبش سبز هستند همکاری کنند رهبری کل جنبش را در دست خواهند گرفت. به قول فراخوان، «ضرورت‏های جنبش اعتراضی ايجاب می‏کند که نيروهای جمهوريخواه سکولار و دمکرات حول پلاتفرم مشترک متحد شوند و با پلاتفرم خود وارد گفتگو با ساير مولفه های جنبش اعتراضی گردند. نبايد اين فرصت را از دست داد و نياز جنبش را بی‏پاسخ گذاشت».

9. شايد گفته شود که حالا چه عيبی دارد اگر دو جريان مهم داخل جنبش سبز با هم اتحاد کنند؟ من هم می گويم ظاهراً اين اشتراک عمل عيبی ندارد. اما شما به من بگوئيد که سکولارهای خواهان برانداختن حکومت مذهبی با اصلاح طلبان خواستار حفظ حکومت مذهبی ِ اصلاح شده بر سر چه چيزی می توانند اتحاد کنند و حاصل و نتيجهء اين اتحاد چه خواهد بود؟ خواستاری براندازی حکومت مذهبی؟ بيانيه اگرچه، در بند دوم قسمت مربوط به پلاتفرم همکاری، شعار می دهد که خواهان «جدائی دين از دولت» است اما بقيهء خواست هايش تنها در صورت باقی ماندن حکومت مذهبی ـ بگيريم به شکل اصلاح شده اش ـ معنا دارد، و الا اگر اين حکومت وجود نداشته باشد خواست اصلاح ناهنجاری های آن (مثل آزاد کردن زندانيان سياسی و برقراری آزادی مطبوعات و لغو کليه قوانين ضد زن و تامين برابر حقوقی زن و مرد، و لغو هر گونه ستم و تبعيض ملی ـ قومی در کشور و تامين حقوق ملی ـ قومی و تحقق حق اداره امور مردم در مناطق) چه معنائی خواهد داشت؟ سازمان و اصلاح طلبان اينها را از حکومت سکولار آيندهء ايران می خواهند يا از همين حکومت مذهبی کنونی؟ و قصدشان از اين خواست اصلاح حکومت است يا برانداختن آن؟

10. رويهمرفته، «قرائت ِ» من از اين فراخوان آن است که سازمان همان نغمه ای را ديگرباره ساز کرده است که سی سال پيش، براهنمائی حزب توده، به آواز بلند می خواند: «اتحاد توده و فدائی با رهروان خط امام». و اين همان راهی است که بهترين فرزندان ايران در آن قربانی شدند تا نه دموکراسی و نه سکولاريسم در آن خاک خونزده برويد و پا بگيرد.

11. اما اگر اين همکاری سابقه داشته است حق اين است که بپرسيم چه لزومی دارد که خواستاری برقراری آن اکنون، آن هم در غالب اين کلمات و با ماسک سکولاريسم، مطرح می شود؟ پاسخ من آن است که دو سوی همکاری جائی همديگر را گم کرده بودند. سازمان کوشيده بود تا بجای دلبری از اصلاح طلبان ِ مغلوب به لاس زدن با بنيادگرايان ِ غالب بپردازد اما اين بنيادگرايان بودند که اين «نيرو؟!» را به بازی نگرفتند و اکنون نيروی مزبور، سرگردان در قلمرو چه کنم، يکباره فيل اش ياد هندوستان کرده و به سراغ رفقای سابق برگشته و از آنها تقاضای همکاری می کند و حتی قول می دهد که «مناسبات دوستانه و همکاری بين اين‏ دو نيرو به منزله دنباله روی يک نيرو از نيروی ديگر و يا حمايت يکجانبه و يا در سايه بردن هويت ديگری نيست. در عين حال، همکاری دو نيرو به معنی حل شدن اين دو نيرو در يک تشکل واحد هم نيست. اين دو نيرو می‏توانند با حفظ هويت، برنامه و تشکل خود حول پلاتفرم مشترک وارد گفتگو و همکاری شوند».

باری، اميدوارم که من اشتباه کرده باشم اما، از دو هفته پيش که بيانيهء پشتيبانان سکولار جنبش سبز منتشر شده، می بينم که از در و ديوار برای «سبزهای سکولار» رهبر و راهنما و مديران گوناگونی پيدا شده و هرکس می خواهد هرچه زودتر زعامت خود بر بخش سکولار جنبش سبز را تسجيل کرده و بلافاصله، به نام جوانان سبز سکولاری که در خيابان های تهران به خون می نشينند، مشغول معامله با نيروهای «ديگر» شود؛ نيروهای که از بن استخوان ضد سکولاريسم و هواخواه همچنان گشتن ِ سياست بر مدار دين هستند.

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com