ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم

پايگاه رسمی شبکهء جهانی سکولارهای سبز برای دموکراسی و آزادی در ايران

                            

در بارهء همایش سکولار دمکرات های سبز در تورنتو

کامبیز باسطوت

info@iranpolitics.org

 

همایش شبکه جهانی سکولار دموکرات های سبز ايران در تورنتو ویژگی های درخشانی داشت که سزاواری بررسی گسترده ای را دارد. بزرگترین ویژگی شبکه کردار سازمانی و تشکیلاتی آن است در برابر دیگر تشکلات سیاسی که برای خود نقش تعیين کننده ای را قائل نیستند و نيز در برابر افراد بیشماری که نظریه پرداز و گمان ورزان سیاسی هستند بدور از هرگونه عمل یا کردار تعین کننده سیاسی؛ کسانیکه در انتظار وقایع سیاسی درون مرزی ایران هستند تا دنباله روی خود را آغاز نمایند. گوهر شبکه سه رکن اساسی دارد که شامل سکولاریسم، دمکراسی و بیانیهء حقوق بشر است. هموندان یا هم پیمانان بر پایه این سه رکن شبکه به آن پیوسته اند چون این سه رکن مفاهیم آزادی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ... و کشوری قانوناً بدون تبعیض و کوشنده برای این هدف و متجدد که با زمان خود پیش می رود و ترمزی برای پیشرفت نیست را در بردارند. ارکان نظری شبکه نیروی جاذبه سیاسی را ایجاد می نماید که هر کوشندهء سیاسی و دردمند از سرنوشت سیاسی امروز ایران را به سوی خود می کشد.

شرکت کنندگان در همایش از آمریکا و اروپا آمده بودند و برگزار کنندگان هموندان سخت کوش انجمن تورنتو بودند که به بهترین روش ممکن تدارکات این همایش را فراهم کردند. آنچه در چهار گروه سخنرانی و گفتمان سیاسی معین شده بود دو هدف را دنبال می نمود: مطرح کردن مشکلات سیاسی ایران و یافتن پاسخ هائی برای آنها. عنوان ها برای چهار گروه سخن گویان به این ترتیب بود: گروه اوّل – جایگاه نهادهای دینی در رابطه با حکومت های سکولار مبتنی بر حقوق بشر. گروه دوّم: سکولاریسم و آسیب شناسی جنبش سبز فرصت ها، موانع و امید ها. گروه سوّم: حکومت سکولار مبتنی بر حقوق بشر و مسئله تبعیض های فرهنگی، سیاسی. گروه چهارم: اپوزیسیون سکولار- دموکرات در تبعید و مسئولیت ها، چالش ها، راه کارها. برای هرکدام از این عنوان ها از سخنرانان خواسته شده بود به ده پرسش پاسخ بدهند. فضیلت و معرفت سیاسی در پرسش های این عنوان ها و پاسخ ها آشکار بود. این همایش در پی دادن شعارهای ایدئولوژیک و مذهبی و یا ملی گرائی شووینیستی نبود تا در حالی که دشمن آزادی و شأن مردم، اسلام استبدادی سیاسی فقاهتی است، کوس استعمار اوایل قرن بیستم و شیپور عدم استقلال خیالی را بزند.

شبکهء جهانی سکولار دموکرات های سبز ایران در این همایش آشکار نمود که هدف آن گرد آوری کوشندگان سیاسی گرد مفاهیم ژرف سیاسی و انسانی سکولار دموکراسی و بیانیهء حقوق بشر است. هدف شبکه این نیست که خود را بعنوان آلترناتیو و یا جایگزین حکومت استبدادی جمهوری اسلامی مطرح نماید؛ بلکه هدف آن ساختن مسيری است سنگ فرش شده باز جدائی حکومت از مذهب و هر نوع ایدولوژی که در گوهرش دیکتاتور است، مانند رژیم های کمونیستی و یا پادشاهان رژیم پهلوی که بخش دمکراسی حکومت مشروطیت را تعطیل کرده بود. آنچه سکولار دمکرات ها به آن افتخار می نمایند آشکار بودن مواضع و ساختار سیاسی آنها است. رهبری آن در انتخاباتی منصفانه برگزیده و بخوبی شناخته شده اند و دور از هرگونه پنهان کاری سیاسی هستند. ساختار تشکیلاتی شبکه و انجمن هايش برای هموندان آن و مردم آشکار است. موضع سیاسی و فرهنگی شبکه برخواسته از سکولار دموکراسی بر پایهء بیانیهء حقوق بشر است. آیا کوشندگان نظریه پرداز و گمان ورز سیاسی، که قلم فرسایان درخشانی در شکافتن کردار جنون وارهء سیاسی گردانندگان رژیم فقاهتی هستند، افسوس نمی خورند که نه در این همایش شرکت کردند و نه فرصت آن را یافتند تا به عنوان ها و پرسش هائی که در آن پیشنهاد شد بود پاسخی بدهند؟ آیا این کوشندگان سیاسی از خود پرسیده اند که جایگاه آنها در برابر سکولاریسم و دموکراسی بر پایهء بیانیهء حقوق بشر چگونه است و اگر بر فرض مسلم مثبت است چرا دست یاری سکولار دمکرات ها را نادیده می گیرند و به آن توجه نمی نمایند؟ آیا مشکل در آواز است یا آوازه خوان؟ آگر مشکل در آواز "نظریه" ما است ما را در جریان بگذارید و اگر در آوازه خوان است به این توضیح توجه بفرمائید.

درست است که دکتر نوری علا در تشکیل شبکه نقش یکتائی داشته است و دارد و این قلم او را موتور شبکه نامیده است، لیکن باید توجه کرد که رهبری شبکه در اختیار شورای هماهنگی است که در انتخاباتی منصفانه برگزیده شده اند. همینطور دکتر نوری علا شناخته شده ترین شخصیت شبکه است که می تواند درهای بسته زیادی را برای شبکه باز نماید در همان حال ایشان یک برنامه ریز درخشان برای سکولار دمکرات ها هستند. با وجود تمام این ویژگی های کاری ایشان، دکتر نوری علا در شبکه همواره به تائید شورای هماهنگی و در مواردی به تمام هموندان شبکه نیاز دارد. در شورای هماهنگی دکتر نوری علا سرپرست امود اداری شبکه و ویراستار سایت رسمی شبکه است. در هر صورت موقعیت ایشان در شبکه ناشی از پیشگامی و تلاش خستگی ناپذیر اوست و هموندان شبکه از این جهت آسوده خاطرند. بهرحال غیر از دکتر نوری علا کوشندگان سیاسی دیگری هم هستند که داده های فراوانی را به شبکه اهدا می نمایند، مانند هموندان شبکهء تورنتو که با فداکاری زیادی موفقیت همایش را امکان پذیر کردند و هموندان دیگر شبکه که در گروه های سخنران بودند و سایر هموندان که در این همایش شرکت کردند. در عين حال، بیشتر پیام دهندگان تصویری و صدائی هموند شبکه نبودند لیکن با دادن پیام پشتیبانی خود را از همایش نشان دادند. 

 شبکهء سکولار دمکرات ها با انتقاداتی روبرو شده اند مانند انتقادات جناب محمد امینی که، علاوه بر انتقاد، زشت نویسی را هم به ما نشان دادند. چون این انتقادها بیشتر در جهت تشویق سکولار دمکرات ها به بیکارگی سیاسی است امکان جدی گرفتن آنها برای شبکه وجود ندارد و همایش ما باید به اینگونه انتقاد کننده ها نشان داده باشد که بهمن سکولار دمکراسی به حرکت در آمده و در حال انبوه شدن است. این قلم بارها در نوشته های خود تلاش کرده است نشان دهد علت دوام عمر حکومت جمهوری اسلام هم پیمانان انقلاب 57 آن هستند و به همین علت آنها تنها نیروی سیاسی به تازگی انسجام گرفته سکولار دمکرات را یا بشدت به زیر انتقاد می برند و یا آنرا نادیده می گیرند. البته ما شاهد این هستیم که با گسترش هموندان کردارگرای سیاسی شبکه و همایش اخیر، منتقدان آن، که بعضی بیشتر لیچار گویان سیاسی هستند تا منتقد، افزایش یافته اند و این موازی با افزایش هموندان شبکه است. گزارش گستردهء جناب تقی مختار که به همراه همسرشان که فیلم همایش را تهیه می نمود و در جلسه شرکت داشتند، که در نشریهء ایرانیان و در سایت ایران امروز پست شد، و گزارش جناب نیک آهنگ کوثر در سایت خود نویس و مقاله انتقادی جناب داریوش فیروز از بانو دکتر فاطمه حقیقت جو در همین سایت تنها وسیلهء شناسائی همایش را برای مردم فراهم کردند ـ البته بغیر از سایت سکولاریسم نو.

اینطور که بنظر میرسد تلویزیون های ماهواره ای سیاسی و سایت های خبری سیاسی رسالتی برای خود قائل نیستند مگر بهم زدن لجن سیاسی جمهوری اسلامی و منتشر کردن بوی تعفن بیشتر آن. گمان ورزان و تحلیل گران بیشمار مغروق در خبرهای جمهوری اسلامی افزون بر اینکه مدت هاست که چیز جدیدی به مردم یاد نمی دهند بلکه خود را نیز از یاد گرفتن آن چیزهائی که ارزش یادگرفتن دارد محروم کرده اند. این سایت های کلون شده از یکدیگر، و با نویسندگان گمان ورز و تحلیل گر کلون شده از یکدیگر، آزادی بیان را به سرنوشت غم انگیزی دچار کرده اند. شاید باین دلیل باشد که کنکاش سیاسی همایش سکولار دمکرات ها لیاقت این رسانه های آزاد ایرانی در خارج را ندارد. لیکن دو سایت اینترنتی «ایران ما» و «میهن» بار خبر رسانی همایش را بردوش کشیدند.

در این همایش و چهار گروه سخنران آن انبوهی از مشکلات در عنوان ها و پرسش ها جای داشت که بسختی می شد با عمق لازم هر کدام از آنها را بررسی نمود. خلاصهء کلام موضوع ها زیاد و مفهوم ها گسترده بود و زمان اندک. همایش بدنبال مدینه فاضله ای بود که هرگز نمی توان وجود آنرا تصور کرد لیکن می تواند به حداقلی از یک جامعهء انسانی معقول برسد و با سرشت سکولار دموکراسی بر پایهء حقوق بشر خود را همواره دوباره سازی کند و از انحراف جلو گیری نماید.

شرکت بانو دکتر حقیقت جو در این همایش، در حالیکه بیشتر اصلاح طلب های مذهبی وجود سکولار دمکرات ها را حتی اذعان نمی کنند، شگفت آور بود. ایشان بطور کلی در حالیکه با سکولاریسم موافق بودند نمی توانستند از نگرانی های خود از سکولاریسم سخن نگویند. ایشان برداشتن چادر از سر بانوان را در دورهء رضاشاه با حجاب اجباری جمهوری اسلامی مقایسه کردند که بهچوجه معقول نیست. رضاشاه در 1315 دستور برداشتن حجاب اجباری را داد که اگر تا تبعید اجباری او در 1320 اجرا شده بود بمدت 5 سال طول کشید و مسلماً در تمام این دوران اجرا نشده بود. لیکن جمهوری اسلامی 32 سال است که حجاب اجباری را تعقیب مینماید و باید فراموش نکنیم که حجاب از تسخیر عرب تا 1315 در ایران اجباری بود. پس مقایسهء ایشان در اين مورد بدون پایه و اساس است، که شامل مقایسه ایشان با فرانسه هم می شود.  همانطور که ظاهرشان نشان می داد، نقل قول شان از يک آیت الله هم تعلق دینی ایشان را آشکار می نمود. در هر صورت شجاعت و باز بودن فکری ایشان قابل تحسین است. دکتر حقیقت جو با سئوال های زیادی روبرو شدند، حتی از سوی گرداننده که از میهمان نوازی کمی دور بود و منصفانه نبود. اینطور که بنظر می رسد آمدن اصلاح طلبان مذهبی بخارج بمقدار زیادی به مذهبی ماندن شان کمک می نماید تا اگر در ایران میماندند. نکتهء دیگر در باره اصلاح طلب های به خارج آمده این است که بعد از مدتی در خارج ماندن دیگر تولید هیجان سیاسی نمی کنند و در میان انبوه حرافات سیاسی محو می شوند. رویهم رفته سخنرانان با یکدیگر موافق بودند و اگر هم اینچنین نبود مدنیت شان به آنها اجازه نمی داد وارد مجادله شوند.

سخنرانان در بارهء تبعیض موضوع را یک سره به اقلیت های قومی مانند کردها، آذربایجانی ها، بلوچ ها و عرب ها کشیدند. در اینکه در دوران رژیم پهلوی تبعیض جغرافیائی که بیشتر شکل اقتصادی می گرفت وجود داشت تردیدی نیست. همچنین آشکار است که هر چه یک مکان جغرافیائی بیشتر توسعه یافته باشد بورکرات های بیشتری برای دولت مرکزی تولید می نماید. تبعیض در دوران پهلوی بیشتر اقتصادی بود که باعث می شد یک مکان جغرافیائی کمتر توسعه یابد و در اینصورت تبعیض قومی وجود نداشت و در دولت و ارتش راه برای تمام ایرانیان بدون توجه به زادگاه شان باز بود. و از آن گذشته، رژیم پهلوی با تبعیض بر ضد زنان که بیشتر ریشهء مذهبی داشت بطور جدی مبارزه می کرد که همين امر کینهء عمیق اسلامی ها را نسبت به آن ایجاد کرد و اتحاد آخوندها و دربار پیش از مشروطیت را متلاشی نمود. درست است که رژیم پهلوی بخش دمکراسی مشروطیت را تعطیل کرده بود لیکن به تجدد و نوسازی ایران هرچند نارسا وفادار بود.

نکته ای را که سخنرانان به آن توجه نمی کردند تفاوت تبعیض در رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی بود و گرداننده نيز، که صاحب همین قلم بود، هرگز نتوانست گفتگوها را باین سو سوق دهد. ریشهء تبعیض در رژیم جمهوری اسلامی «دینی» است که با شریعت مدون شده است. آنچه در کردستان و بلوچستان می گذرد فشار حکومت است تا سنی ها را وادار به شیعه شدن بنمایند و به انها بفهمانند که در آن صورت است که تمام درهای پیشرفت به روی آنها باز خواهد شد؛ يعنی همان روشی که پیشتازان اسلام در برابر غیر مسلمان ها اجرا می نودند.

بخش دیگر انتقادها به تبعیض زبانی در مکان های جغرافیائی ایران مربوط می شد که در نهایت به حمله به زبان پارسی شباهت داشت. واقعیت این است که دو زبانه بودن در کشورهای زیادی واقعیتی طبیعی است و حساسیت رژیم پهلوی به نوشتاری شدن زبان های ترکی، کردی، بلوچی ربطی به پذیرش زبان پارسی بعنوان زبان رسمی ندارد. در آمریکا تمام اسپانیولی زبان ها مجبورند زبان انگلیسی را در کنار زبان اسپانیائی بیاموزند، در هندوستان زبان انگلیسی زبان دوم و رسمی تمام هندی ها است و ما ایرانی ها این مزیت را داریم که زبان پارسی که حتی بیرون مرزهای رسمی ایران امروز زبان رسمی کشورهای دیگر است زبان رسمی مان باشد.

در هر صورت دربارهء عنوان های دیگر تبعیض، مانند تبعیض جنسی که شامل بانوان یا نیمی از جمعیت ایران می شود و همچنین تبعیض دینی و مذهبی که در حال متلاشی کردن وابستگی های ملی است و با شریعت اسلامی مدون شده است و انواع تبعیض های سیاسی و اندیشه ای، آن گفتاری که لازم بود در نگرفت.

در پیش گفتار اين جلسه، اشارهء صاحب این قلم به انواع تبعیض های سیاسی که شامل ایدولوژی کمونیستی نیز می شد بدین قرار بود که "کمونیست ها مردم یک کشور را به کارگر و غیر کارگر تقسیم می نمایند در حالی که خودشان هیچکدام از این ها نیستند و اشراف سیاسی هستند که خود را ناجی طبقهء کارگر می دانند؛ طبقه ای که می باید شامل تمام مردم بشود. آنچه کمونیست ها را رنج می دهد خلاقیت صنعتی فرد و موفقیت اقتصادی او است." که اين گفتار مورد اعتراض گروهی از شرکت کنندگان قرار گرفت. گویا دوستان توجهی به تعریف سکولاریسم نو از جانب دکتر نوری علا نکرده اند که رژیم های ایدولوژیک، مانند رژیم های کمونیستی، را در کنار رژیم های مذهبی قرار داده است.

همچنین، دکتر فرزین در گروه چهارم، در تعریف خود از تبعیض سیاسی دچار همین مشکل شد و ناچار شد توضیحات بیشتری بدهد. سخنرانان و شرکت کنندگان کُرد در این همایش انتظاراتی را از این همایش پیش کشیدند که در راستای اهداف شبکه نود. دوستان باید توحه داشته باشند که این همایش دربارهء ایران است و مبارزه با رژیم اسلامی فقاهتی که در اعمال تبعیض سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جنسی و اجتماعی در سراسر ایران هيچ تبعیضی قائل نیست. اتکای دوستان باید به محتوای سیاسی شبکهء جهانی سکولار دموکرات ها باشد و بدنبال عدالت سیاسی نباشند که دیگر مکان های ایران نیز از آن محروم اند و سزاوار داشتن آن امتیازات برابر هستند.

اولین همایش سکولار دموکرات ها از جهت درون سازمانی برای اولین بار خیلی از هموندان را که از اروپا و آمریکا آمده بودند با هم آشنا کرد. هوائی دوستانه، شاد و پر از امید به آینده در همایش موج می زد. دوستی های تازه ای شکل گرفت و دوستی های پیشین تقويت شد. این همایش تجربهء موفقیت آمیزی بود که احتمالاً زمینهء موفقیت بیشتری را درهمایش بعدی فراهم می نماید.

از جهت برونی این همایش به دوست و دشمن نشان داد که با کادرهای سیاسی جدی روبرو هستند که بنیادی استوار برای شبکه ریخته اند و اراده کرده اند که تا چشم کار می نماید در افق سیاسی ایران حضور داشته باشند.

در دو روز همایش کیفیت، مدنیت و معرفت سیاسی شبکه بصورتی فشرده کوبندگی سیاسی خود را نشان داد. هموندان شبکه نشان دادند که مبارزان واقعی میدان سیاست ِ سرگیجه گرفته و مخالفان عملی جمهوری اسلامی هستند. هموندان شبکه آشکار کردند که با معرفت سیاسی خود تاریخ ساز هستند و قصد آن را دارند که تاریخ ایران را بسازند و راه شان از آنهائی که بدنبال تاریخی هستند که جمهوری اسلامی می سازد جدا است.

این همایش شبکه برای ایرانیان میهن پرست، آزادیخواه، مترقی و متجدد، دمکرات و سکولار فرصتی تاریخی فراهم کرد تا به اين شبکه بپیوندند و تاریخی پر افتخار برای ایران بسازند. پیام سیاسی شبکه جهانی سکولار دمکرات های سبز برای هر آزادی خواهی غیر قابل مقاومت است و راه رستگاری ایران بشمار می آيد.  

www.iranpolitics.org