ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم

پايگاه رسمی شبکهء جهانی سکولارهای سبز برای دموکراسی و آزادی در ايران

                            

بازگشت به صفحهء اول

کنفرانس مطبوعاتی اعلام تشکیل”انجمن سکولارهای سبز ایران”

شهروند شمارهء 1270 ـ پنجشنبه 25 فوریه 2010 ـ روز جمعه 19 فوریه 2010، به دعوت گروه ندای صلح و آزادی یک کنفرانس مطبوعاتی در اتاق جلسات ساختمان شماره یک Clairtrell برگزار شد تا طی آن تشکیل انجمن سکولارهای سبز ایران در تورنتو اعلام شود.

در این جلسه نسترن علیی و سعید چوبک از گروه ندای صلح و آزادی و اسماعیل نوری علا پیشنهاد دهنده ی این طرح و پرفسور فرخ زندی استاد دانشگاه یورک به پرسش ها پاسخ می دادند.

در آغاز آقای چوبک از مطبوعات و رسانه ها تشکر کرد و ابراز تأسف کرد که با اینکه نشریات فارسی زبان بسیاری در شهر منتشر می شوند، اما همه ی آنها در کنفرانس حضور نیافته اند.

سعید چوبک در ادامه، دلیل برگزاری کنفرانس را بیان کرد و گفت: در پی مطالعه بیانیه ای با عنوان "ما ایرانی بی تبعیض می خواهیم" که 51 نفر امضا کرده بودند، ما بیانیه را پذیرفتیم و باعث شد که در خدمت آقای نوری علا باشیم و انجمن سکولارهای سبز تورنتو را پی بریزیم.

چوبک افزود: گروه ندای صلح و آزادی از شروع جنبش مردم ایران با برگزاری اولین زنجیره ی انسانی، برگزاری گردهمایی ها و جلسات و سفر اعتراضی به نیویورک از جنبش سبز حمایت کرده و باور دارد که این جنبش یک جنبش سکولار است و ایران به سمت سکولاریسم پیش می رود.

در ادامه ی جلسه، اسماعیل نوری علا، سخن گفت و اشاره کرد که می توانستیم در لندن یا پاریس کلید این انجمن ها را بزنیم اما من دیدم تورنتو یکی از مراکزی ست که جمهوری اسلامی روی آن انگشت گذاشته، به همین دلیل تورنتو از اهمیت خاصی برخوردار است.

نوری علا افزود: آنچه که ما را به اینجا رسانده تجربه ی هشت ماهه ای است که با انتخابات ریاست جمهوری در ایران آغاز شد و هر دو بال حکومت یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان کوشیدند بگویند این حرکت داخل نظام برای حفظ و بهبود آن است، اما هرچه که پیش آمدیم آنها در نمایشنامه ای که آغاز کرده بودند ماندند، زیرا روزنه ای باز شده بود و تابش کوچکی واقعیت مخفی در پشت این دیوار را نشان داد و آن این بود که مردم ایران بخصوص نسل جوان تحملشان نسبت به حکومت اسلامی به حد اشباع رسیده است.

سخنران ادامه داد: به نظر من و دوستان همکار، مردم ایران اعلام کرده اند که این حکومت را در تمامیت خودش نمی خواهند. این عجوزه قابل آرایش و زیبا شدن نیست و همه ی امکانات خودش را بروز داده است… ما انواع و اقسام افراد حکومت را آزموده ایم و حال به جایی رسیده ایم که رهبر یک مملکت شخص مجنونی چون احمدی نژاد است. این فرد تجسم واقعیتی ست به نام جمهوری اسلامی که کشور ما را به بیداد کشانده است.

نوری علا با اشاره به اینکه مردم پس از 31 سال تحمل وضعیت به خیابانها نیامده اند که حافظ وضع موجود باشند، افزود: برداشت ما این است که این مردم به خیابان نیامده اند تا آنطور که آقای موسوی می گوید برگردند به دوران طلایی آقای خمینی و یا بگویند این قانون اساسی چرا تمام موادش اجرا نمی شود؛ قانون اساسی ای که در ازای هر ماده ی امروزی و مدرن و درست یک ماده ی نافی آن در فصل دیگر آمده است. قانون اساسی ای که حتی اصلاح طلبان هم معترف هستند که امکان هیچگونه حرکت و پیشرفتی ندارد.

اسماعیل نوری علا با اشاره به ستم مذهبی موجود در ایران گفت: ما کشوری هستیم که یکبار به زور شمشیر مسلمان شدیم و بار دیگر به زور شمشیر بخشی از ما شیعه شدند و الان اگر کشور را در نظر بگیرید بخش وسط کشور شیعه هستند و دورتادور آن، سنی ، یعنی مرزداران که باید یکپارچگی کشور را حفظ کنند و خواهان ایران متشکل و یکپارچه باشند همه شهروندان درجه دو مملکت هستند. سنی ها اجازه ندارند یک مسجد در پایتخت مملکت داشته باشند، حالا از مذاهب دیگر بگذریم که در این ستم مذهبی گرفتار هستند. بنابر این معنای جمهوری اسلامی در ایران یعنی ادامه ی تبعیض نسبت به مذاهب دیگر و ادامه ی تبعیض نسبت به زنان و دگراندیشان و … هر کجا را که دست بگذارید می بینید که جامعه ما از اینکه یک گروه ایدئولوژیک بر ما حاکم هستند، در رنج است. بنابر این هر آدم عاقلی که کارنامه ی 31 ساله ی حکومت را ببیند می پذیرد که آن کس که به خیابان آمده اعتراضش به کل قضیه است نه اینکه احمدی نژاد را بردارید و موسوی را بگذارید، تمام مسائل ما حل می شود.

نوری علا ادامه داد: با توجه به اینها ما فکر کردیم که به طور طبیعی مردم ایران خواستار یک تغییر اساسی در رژیمی که نسبت به آنها تبعیض روا داشته، می باشند و خواهان ایرانی بی تبعیض هستند و این به دست نمی آید مگر یک حکومت غیرمذهبی و غیرمکتبی در آن برقرار شود که برآمده از خواست ملت ایران باشد.

سخنران با اشاره به اینکه مردم یک کشور صاحبان اصلی کشور و منابع مالی و طبیعی آن هستند، افزود: آقایانی که بر ایران حکومت کردند چه پیش و چه پس از انقلاب، به خاطر اینکه از ما مالیات نمی گرفتند و خرجشان به وسیله ی ما تأمین نمی شد، نفت را می فروختند و ما را کرده بودند کارمند خودشان مثل قضیه یارانه ها که احمدی نژاد مطرح می کند، در حالی که در جهان مدرن فرض اول این است که منابع مالی و طبیعی مملکت مال مردم آن مملکت است و مردم هستند که حاکمان خود را براساس شایسته سالاری انتخاب می کنند. اگر شایسته سالاری از دری بیرون رود، از در دیگر بیسوادسالاری و احمق سالاری وارد می شود، وضعی که الان در مملکت ما پیش آمده است.

به گفته ی نوری علا توجه به این مسائل منجر به شکل گیری لزوم ایجاد حکومت سکولار شد. او در ادامه گفت: ما به دنبال مفهومی بودیم که حاکمیت ملی و عدم تبعیض را در خود متبلور کند و به این نتیجه رسیدیم که حکومت سکولار می تواند اینها را تأمین کند ولی شرط دارد. چون ما در قرن بیستم دیده ایم که حکومت هایی به نام سکولاریسم آمده اند سر کار و جز بیداد و استبداد کاری نکرده اند. یعنی هیتلر، استالین، صدام حسین و رضاشاه هم حکومت های خود را سکولار می خواندند ولی سکولاری که اینها مطرح می کردند فاقد هرگونه جنبه ی انسانی و حقوق و کرامت انسانی بود. به همین خاطر ما اسم این را سکولاریسم نو گذاشتیم یعنی چیزی به آن افزوده ایم. یعنی سکولاریسم در صورتی می تواند تأمین خوشبختی ملتی را بکند که بر بنیاد اعلامیه حقوق بشر باشد. هرجا که این حقوق تعطیل شد، این حکومت به استبداد منجر می شود. بنابراین آمیزه ای از سکولاریسم و دموکراسی مطرح می شود.

نوری علا با اشاره به اینکه مظلوم ترین و بی صداترین بخش جامعه ما اکثریت جامعه هستند که خواستار یک حکومت بی تبعیض می باشند، اکثریتی که رنگارنگ و متکثر هستند، افزود: بنابر این ما فکر کردیم در خارج کشور می توانیم بلندگویی درست کنیم که این خواست های سکولار، دمکراتیک و انسانی ضدتبعیض را منعکس کنیم و به فکر تشکیلات سکولار افتادیم. همیشه تشکیلات سیاسی ما چند نفری دور هم جمع شده اند و اعلام موجودیت کرده اند و خودشان را رهبر جامعه ای دانسته اند، اما ما خواستیم قضیه را برعکس کنیم و بیاییم با ایرانیان شهرهای مختلف جهان این مسئله را مطرح کنیم اگر فکر را پسندیدند خودشان انجمن های سکولار خودشان را تشکیل دهند و این انجمن های سکولار نمایندگانشان را به یک مجمع عمومی بفرستند و در آن مجمع عمومی چند نفری انتخاب شوند تا تشکیلات را بگردانند.

نوری علا با اظهار امیدواری از اینکه تا چند ماه آینده در ده ها کشور دیگر انجمن های سکولارهای سبز شکل بگیرد، گفت: شاید از درون این انجمن ها یک آلترناتیو سکولار به دست بیایید و ما چهره های سیاستمدار خود را بشناسیم.

نوری علا سخنانش را اینگونه به پایان برد: اگر به ندای قلبمان، ندای تاریخمان و ندای جوانانمان فکر کنیم، دروغ نگوییم و در کارها شفاف باشیم و تصمیم گیری سکولار را از پایین شروع کنیم و به بالا برویم، این انجمن ها می توانند بدنه ی اصلی تشکیلات را به وجود آورند. ما باید سعی کنیم تشکیلات دمکراتی داشته باشیم که با خرد جمعی حرکت کند.

پس از سخنان اسماعیل نوری علا، بخش پرسش و پاسخ شروع شد:

خبرنگار شهروند با اشاره به بند الف ماده یک اساسنامه ی موقت تشکیل "انجمن سکولارهای سبز ایران" که می گوید"پایان حکومت ایدئولوژیک ـ مذهبی در ایران و خواست انحلال آن به هر صورت مقدور، اما بدون خشونت تهاجمی مهمترین خواست جنبش سبز سکولار است." خواستار توضیح درخصوص "به هر صورت مقدور" شد. در پاسخ نوری علا گفت، در بیانیه گفته ایم که این قضیه یک شبه صورت نخواهد گرفت و دوره انتقال طولانی خواهیم داشت. با داشتن یک تشکیلات می توانیم خواست های سکولار را مطرح کنیم. ما همواره از تاکتیک می گوییم بدون اینکه استراتژی داشته باشیم. و سعید چوبک نیز افزود: این اساسنامه موقت است و به جزئیات نپرداخته، از طرفی جنبه ی مثبت آن این است که برای همه چیز از بالا تصمیم گیری نشده و گذاشته برای آینده و تصمیم گیری جمعی.

کیومرث رضوانی فر از تلویزیون پاسارگاد نسبت به رنگ سبز که به گفته ی او مذهبی ست ایراد داشت و گفت: چرا تشکیلاتی با همین اساسنامه تأسیس نشود که به جای اینکه ما به زیر چتر آنها برویم آنها به زیر چتر ما بیایند؟

نوری علا در پاسخ گفت، جنبش سبز از روز اول هم مذهبی نبود. جوانانش سرود خواندند و رقصیدند و بسیاری از آنها حتی در انتخابات شرکت هم نکردند نمونه اش ندا که سمبل این جنبش شده، رای نداده بود و نیامده بود که رای خود را پس بگیرد بلکه می خواست ایرانش را پس بگیرد. این جوانان و جنبش سبز سرمایه ای است که داریم. الان در هر نقطه ی دنیا بگویی Green Movement همه میدانند چیست. ما که نمی خواهیم موج ایجاد کنیم، موج وجود دارد.

پرسش دیگری که مطرح شد، در رابطه با ضدمذهب بودن سکولاریسم بود که نسترن علیی تاکید کرد، سکولاریسم ضد مذهب نیست فقط به جدایی دین از حکومت باور دارد و دین را امر خصوصی مربوط به انسانها می داند.

با مطرح شدن چند پرسش دیگر، جلسه مطبوعاتی به پایان رسید. در این جلسه نمایندگان چند تلویزیون، رادیو روز، نشریه ی فروغ (افغان) و نشریه شهروند حضور داشتند.

http://www.shahrvand.com/archives/1889

 

seculargreensnetwork@gmail.com