شهرام فريدونی: در خصوص جعلی خواندن ایران از جانب بی بی سی

بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو

سه شنبه 23 مهر ماه 1392 ـ 15 ماه اکتبر 2013

هر ایرانیان در خصوص بی بی سی نظر خودش را دارد، اما اکثر آن عده از ایرانیان که سال منحوس 57 و نقش مخرب بی بی سی را بخاطر دارند، خاطرشان هست که این دستگاه تبلیغاتی انگلستان، با چه سرعت وبا چه اشتیاق و حرارتی، تمام امکانات تبلیغاتی خود را بناگاه در اختیار آخوندها، مکلاهای فرصت طلب و رهبر خدعه گر آنها، یعنی روح الله خمینی نهاد.

به اعتقاد راقم این سطور، اگر روزی قرار باشد که اعمال خصمانه و ضد ایرانی این دستگاه تبلیغاتی انگلستان را برشماریم، یقیناً نیازمند کمسیونی از محققین ایرانی مستقل خواهیم بود، اما تا آن زمان هم روا نخواهد بود که دست روی دست بگذاریم و با سکوت خود از کنار دسیسه های این بنگاه ضد ایرانی رد بشویم.

اگر از لاپوشی ها و دفاعیات و حمایت های پی در پی و مرسوم این سازمان، در خصوص خانواده های فاسد و تبهکاری نظیر باند رفسنجانی و فرزند او و مثلاً افتضاح رشوه دهی توتال به این خانواده، مسکوت گذاردن دادگاه مهدی رفسنجانی و ماستمالی افتضاح مدرک تحصیلی او و همچنین مدارک جعلی و سوال برانگیز دیگر مسئولین رژیم، از علی کردان گرفته تا حسن فریدن بگذریم، اهانت اخیر کارمند این سازمان و جعلی خواندن کشور ایران از جانب او را نمیتوانیم و نباید که نادیده بگیریم. لذا از دید راقم این سطور، توهین اخیر بی بی سی به کشور و ملت ایران و زیر سوال بردن تمامیت ارضی کشورمان از جانب این سازمان تبلیغاتی انگلستان، باید که مورد توجه ایرانیان متعهد به وطن، بخصوص شخصیتها و چهره های شناخته شده کشورمان قرار بگیرد.

کارمند بنگاه سخن پراکنی بریتانیا ، نادر سلطان پور، در جریان مصاحبه ای با وزیر سابق ارشاد رژیم حاکم بر ایران، به تاریخ 06 اکتبر 2013 - 14 مهر 1392، رسماً کشور ایران را یک کشور جعلی می خواند (به لینک الحاقی توجه کنید). نکته ای که ایرانیان و بخصوص الیت ایرانی باید به آن توجه کند این است که این کارمند بی بی سی، نه تنها این توهین و این حمله را در مقابل دوربین این سازمان متوجه ما ایرانیان و منافع ملی مان می کند، بلکه تا پایان برنامه نیز اقدامی برای تصحیح این توهین خود به عمل نمی آورد. همچنین، تا آنجا که راقم تحقیق کرده و می داند، تا لحظه ای که این سطورنوشته می شوند، یعنی 4 روز بعد از این اهانت بزرگ، نه از جانب کارمند این سازمان و نه از جانب بی بی سی هیچگونه عکس العملی که دال بر پشیمانی و طلب پوزش این سازمان و مسئولانش باشد منتشر و صادر نشده است؛ امری که در وحلهء اول اصرار و پافشاری بی بی سی را بر سر این موضع خصمانه و توهین آمیز تایید کرده، در وحله دیگر هر گونه شک و تردیدی را در خصوص سهوی بودن این اتفاق منتفی میکند.

در این میان ایرانی باخرد و با تجربه حتما تا به امروز به این نتیجه رسیده است که این قبیل رسانه ها و کارمندان فارسی زبانش، فقط و فقط در پی منافع کشورها و سازمان های مطبوع خودشان هستند و منافع ما ایرانیان را هرگز در نظر نخواهند گرفت و به آن احترامی هم نخواهند گذاشت، مگر آنکه بنفعشان باشد و یا مجبور بشوند. بزبان دیگر، انتظار بیش از این از گروه نامبرده داشتن، غلط و توهمی بیش نیست. این مطلب که گفته شد، میماند نقش خود ایرانیان و بخصوص شخصیت های مطرح ایرانی و مسئولیتی که بر دوش آنها قرار می گیرد. همین نکته آخر نگارنده را بر این داشت که لیستی از شخصیت های سرشناس تهیه کرده و پرسش هایی را در خصوص این ماجرا برای این عزیزان مطرح کند و از آنها صریحا بپرسد که:

یک، آیا این حرکت بی بی سی را توهین و تعرضی به منافع ملی ایران می دانید یا خیر؟

دو، اگر آری، آیا عزم و تصمیمی برای اعتراض به این توهین دارید یا خیر؟

سه، اگرنه، دلیلتان برای مسکوت گذاشتن و اعتراض نکردن به این جریان چیست و آیا برای اذهان عمومی ایرانیان این حق را قائل هستید که دلیل مسکوت گذاشتن این واقعه را توضیح بدهید؟

چهار، اگر آری، آیا با اعتراض جمعی موافقید و یا با اعتراض های انفرادی؟

پنج، اگر آری، کی و چگونه تصمیم دارید که اعتراض خودتان را به این اهانت بیان کنید؟

قبل از اتمام این سطور مایلم که اضافه کنم که نظر به اینکه عده ای همواره نگارنده را متهم به «طرفداری / جانبداری» از آقای اسماعیل نوری علا کرده اند، مایلم که این لیست را با نام ایشان شروع کنم و همزمان از ایشان و سایت سکولاریسم نو که ایشان آن را مدیریت می کنند، و همچنین سایت هایی نظیر سایت خودنویس و لیبرال دمکرات های ایران، و جبههء ملی و دیگر سایت های ایرانی تقاضا کنم که اگر حقیقتی در این نوشته می بینند، شجاعانه این نوشته را در سایت های خودشان قرار بدهند و پیگیر مطلب آن باشند، تا شاید از این راه بتوانیم که هم محکی زده باشیم بر میزان شفافیت و قبول مسئولیت در میان اپوزیسیون آزادیخواه و هم پروسه آزادی و دمکراسی کشورمان را قدمی به جلو سوق داده باشیم.

عزیزانی که در وحله اول این پنج پرسش برایشان تهیه شده از این قرار اند:

همچنان که در بالا رفت، نامبردگان این لیست از شخصیتها و چهره های مطرح و شناخته شده کشورمان در خارج کشورو داخل کشورهستند. در میان این شخصیتها، هستند عزیزانی که خود با بی بی سی مصاحبه نموده و یا در سایت آن نوشته ای درج کرده اند. لذا و از این منظر، پرواضح است که مسئولیت و وظیفه این عزیزان در قبال این مسئله دوچندان و بمراتب بیشتراز دیگران است. چرا که نمیشود که با سازمانی که کشور ما را جعلی میخواند مصاحبه کرد و در آن مقاله منتشر نمود، اما در مقابل زیر سوال بردن حاکمیت ملی کشور از جانب آن سکوت اختیار کرد، و همزمان ادعای دلسوزی برای ایران را نیز داشت.

در پایان مایلم که بر این نکته تاکیید کنم که از آنجایی که این لیست به هیچ وجه کامل نبوده و تنها به مدد حافظه تدوین شده است، از تمام عزیزانی که نامشان در این لیست نیامده پوزش خواسته، همزمان از آنها تقاضا میکنم که در صورت تمایل و البته بنام آزادی، پاسخ شفاف و علنی خود را بیان کنند تا در خصوص انتشار آن اقدام شود. همچنین، از همه هم میهنان عزیزهم تقاضا میکنم که در صورت موافق بودن با محتوای این نوشته در جهت تکثیر آن بکوشند و به هر ترتیبی که مایلند و میتوانند، پاسخ به سوالات مطرح شده را پیگیری کنند، که پاسخ خواهی نیز جزو حقوق حقه هر ایرانی محسوب میشود.

لینک کلیپی از برنامه بی بی سی و توهین کارمند آن آقای سلطانپور به کشور ایران

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.