|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
دوشنبه 30 ارديبهشت ماه 1392 ـ 20 ماه مه 2013 |
ملی مذهبیها «معمار وضعيت کنونی و عامل تداوم جنگ و...» را دعوت کردهاند!
در روزهای اخیر موج دعوت و اصرار و ابرام از هاشمی رفسنجانی بالا گرفت تا عاقبت وی در دقایق پایانی با حضور در وزارت کشور و ثبت نام، آمادگی خود را برای ایجاد تغییر و مرمت خرابیها اعلام کرد. پیشتر هاشمی در پاسخ به دعوت کنندگانش گفته بود تنها در صورتی وارد عرصه خواهد شد که رهبری موافق باشد و در بازسازی کشور همراهی کند.
در این میان، گذشته از دعوت گروههای اصلاح طلب و میانهروها و برخی از اصولگرایان، نیروهای موسوم به ملیمذهبی که در چندسال گذشته همواره زیر تیغ اتهام ضدیت با نظام بوده و تعدادی از آنها همچنان زندانی هستند هم حمایت خود را از کاندیداتوری هاشمی اعلام کردهاند.
ملی مذهبیها در توضیح این رویکرد تازهء خود مدعی شدهاند که مسالهء اصلی برای آنها «ایران و مردم ایران» است. از یک سو کشور در معرض انواع تهدیدها و خطرات خارجی قرار دارد و دامنهء تحریمها روز به روز گستردهتر میشود و، از سوی دیگر، عرصه بر مردم چنان تنگ شده که ناگفتنی است و طبقهء متوسط و ضعیف جامعه در معیشت روزمرهء خود مستاصل هستند: «از همین رو وطیفه داریم که با دفاع و حمایت از نامزدی آیت الله هاشمی به برون رفت کشور از این مصائب و مشکلات کمک کنیم.»
در همین ارتباط به سراغ ابوالحسن بنیصدر رفتیم. ابولحسن بنی صدر اولین رییس جمهوری بعد از پیروزی انقلاب است. وی همچنین اولین و آخرین رییس قوه مجریه در ایران بود که توسط مجلس به واسطهء طرح عدم کفایت سیاسی عزل شد و مدتی بعد ایران را برای حفظ جان اش ترک کرد. بنیصدر به واسطه ارتباط نزدیکی که با آیتالله خمینی داشت در جریان بسیاری از رخدادها، عزل و نصبها و شخصیت سازیهای آن دوران قرار داشت و به واقع تاریخ زندهای است که بازگو کردن خاطرات اش بخش عمدهای از تاریخ مه آلود روزها و ماههای نخست انقلاب را شفاف خواهد ساخت.
نیک آهنگ کوثر در تماسی تلفنی با دکتر بنی صدر نظرش را در ارتباط با چرخش گروهی از ملی مذهبیها به سمت آیتالله هاشمی جویا شده است. بنیصدر در پاسخ به دلیل این تغییر موضع گفته است: «این چرخش و تغییر موضع به سمت معمار وضعیت کنونی ایران، کسی که کودتای خرداد شصت، ادامهء جنگ به مدت هشت سال و بعد نوشاندن جام زهر، بازنگری در قانون اساسی و وارد کردن اصل ولایت مطلقه فقیه، رهبر کردن آقای خامنهای و همینطور در دوران به اصطلاح سازندگی که در واقع اقتصاد مصرف محور بوده و مافیای نظامی در آن درست شده و شخص آقای هاشمی هم معترف است که سپاه به کمتر از کل کشور رضایت نمیدهد، همه و همه کار آقای رفسنجانی بود است.»
بنیصدر در ادامه میگوید: «زمانی آقای خاتمی با شعار اصلاحات وارد عرصه شد، اگر دقت کنیم معنایش این بوده که دورهء قبل از خاتمی یعنی زمانی که هاشمی در راس کار بود، دورهی "افسادات" بوده و ایشان به عنوان اصلاح طلب آمدند تا وضعیت را تغییر دهند، اگر وضعیت آنگونه است که آقای خامنه ای قبول کرده که واقعاً وضعیت خراب است، چرا آقای خاتمی و دیگر اصلاح طلبها خودشان نامزد نشدند؟ و باز نوبت به معمار این وضعیت رسیده؟ اما آقای خامنهای به هیچ عنوان نمیتواند عمق این ویرانی را با توجه به ولایت مطلقهای که در اختیار دارد، قبول کند. در صورت پذیرش معنایش این است که ولایت مطلقه باید جایش را بدهد به کسی به اسم رییس جمهوری که او بتواند وضعیت خراب را اصلاح کند.»
بنیصدر همچنین گفت: «این نکته را هم باید توجه داشت که زمانی که کسی نامزد میشود و میگوید به من رأی بدهید، حداقل حق مردم آن است که از برنامهها و آنچه که میگذرد آگاه باشند. آقای هاشمی پیش از ثبت نام گفته بود بی نظر و حمایت رهبری ترمیم این خرابی ها ممکن نیست، سوال این است که آیا رهبری پذیرفته که وضعیت خراب است و اصلاح لازم دارد؟ و اگر هم قبول کرده که شما بیایید و وضعیت را درست کنید، مردم حق دارند که بدانند که شما با چه پشتوانهای وارد عمل شدید.»
«اگر رهبری قبول نداشته باشد که در جامعه خرابی هست و آقای هاشمی اسم نویسی کرده است، معنایش آن است که آقای هاشمی با علم به اینکه آقای خامنهای منکر وضعیت موجود و ویرانیهاست، کشور را در خطر دیده و به عنوان منجی کشور و نظام وارد صحنه شده. با این وجود آیا حق مردم نیست که در جریان باشند؟ همه میدانیم که چنین حرفی از طرف هاشمی زده نخواهد شد. در غیر این صورت و به محض اینکه چنین جملهای از طرف هاشمی گفته شود، با این عنوان که با ولایت مطلقه مساله دارد رد صلاحیت خواهد شد.»
در ادامهء این گفت و گو از بنی صدر سوال شد «اگر کسی عامل شکنجه، ترور، زندان و بسیاری از مشکلات باشد بعد از او خواسته شود که وارد صحنه شود و در انتخابات شرکت کند، از لحاظ پرنسیب سیاسی این عمل چه نامی دارد؟» و او در پاسخ گفت: «این مساله فقط زمانی اتفاق می افتد که ملتی متاسفانه برای خودش شخصیت سیاسی و ضوابط اخلاقی قایل نباشد و گر تمام دنیا را جستجو کنید تنها در ایران این موضوع رخ داده است، و معنایش هم این است که من خود را ناتوان مطلق می دانم و وضعیت چنان خراب است که به تصدی تو راضی شدهام.»
سوال بعدی خودنویس این بود: «آیا این افراد که از آقای هاشمی درخواست کردهاند که وارد عرصه بشود برای نجات کشور این درخواست را مطرح کردهاند یا از روی دغدغه ای که برای نظام جمهوری اسلامی دارند؟»
بنی صدردر پاسخ گفت: «به اعتقاد من ملی مذهبیها فکر نمیکنند که برای نجات جمهوری اسلامی باید از هاشمی دعوت کرد که بیاید و امور را در دست بگیرد و سرو سامانی به اوضاع بدهد. آنها بر این باورند وقتی رژیم در بن بست قرار میگیرد در درون آن یک عواملی میتوانند پیدا بکنند که آنها فضای بسته سیاسی را به سمت دموکراتیزه شدن و حرکت های اجتماعی - مردمی هدایت کنند، درست مثل کاری که گورباچف کرد. در زمان خانمی هم گفته شد که ایشان گورباچف ایران هستند که بعداً، به گفتهء خودش، معلوم شد که تنها یک تدارکچی بوده است.»
منبع: سايت خودنويس
https://www.khodnevis.org/article/51544
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.