|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
چهارشنبه 4 ارديبهشت ماه 1392 ـ 24 آوريل 2013 |
آیتاللههای اخته!
تیم خلیج فارس در سايت خليج فارس
سال 1377 که اراکی، یکی از مراجع تقلید درگذشت، جامعه مدرسین قم تشکیل جلسه داد و هفت نفر مرجع تقلید تعیین کرد. یکی از آنان علی خامنهای بود که با زور اطلاعاتیهایی که از تهران به قم رفته بودند نام او در فهرست گنجانده شد. این موضوع البته با انتقادهای روحانیونی روبرو شد که میدیدند فردی کم مایه به این منصب رسیده است. البته آیتاللههای قم جرات ابراز علنی این واقعیت را نداشتند و فقط این آیتالله منتظری بود که با شجاعت آمد و اعلام کرد که «خامنهای در حد مرجعیت نیست و حق هم ندارد فتوا بدهد.»
میدانیم که پس از این سخن منتظری چه بر سر او آمد، اما دیگر مراجع و روحانیون ارشد قم نیز در پشت پرده به انتقاد از انتصاب خامنهای به مرجعیت پرداختند. اطلاعاتیها که در بیوت این روحانیون انواع و اقسام شنود را کار گذاشته بودند، به گوش خامنهای رساندند که دیگران نیز مخالف مرجعیت شما هستند، اما خامنهای پاپس نکشید و پروژه اختهسازی آیتاللهها و نیز مرجعسازی را پی ریزی کرد.
در این راه چند روحانیون هیچ ندانی مثل نوری همدانی و مکارم شیرازی به مرجعیت برکشیده شدند تا خامنهای در این نوع مرجعیت پوشالی تنها نباشد و نیز به مراجع و دیگر روحانیون ارشد هم پیام داده شد که ساکت باشند و الا بلایی بر سر آنان میرود که بر سر منتظری و صانعی رفت.
این پروژه اختهسازی آیتاللهها (با استفاده از اهرمهای فشاری همچون تجمع و تخریب منازل و حسینیههای مراجع و نیز ثبت فساد گستردهی آقازادههای آنها) و نیز مرجعسازی حکومتی موفق از آب درآمد و تا سال 84 تقریبا سکوتی گورستانی بر قم و روحانیون آن حاکم بود و اگر یکی دو مورد انتقادی هم دیده میشد با وحشیانهترین نوع سرکوبها روبرو میشد.
با روی کار آمدن احمدینژاد در سال 84، مجددا صدای انتقادهای اندکی از روحانیون قم شنیده شد؛ همچون صانعی که در یک سخنرانی تلویحا احمدینژاد را «حرامزاده» خواند؛ اما مجددا دستگاه سرکوب به حرکت درآمد و نهتنها صانعی را ساکت کردند؛ بلکه دیگر آیتاللهها هم وادار به سکوت شدند و فقط تنها کاری که کردند احمدینژاد را به خانههای خود راه نمیدادند.
کودتای انتخاباتی 88 و متعاقب آن سرکوب خونین مردم، مرجعیت را در یک دو راهی آشکار قرار داد، آنان یا باید علیه خامنه ای و حاکمیت موضع میگرفتند و یا باید به حمایت از رژیم میپرداختند. اما تنها کاری که آنها کردند سکوتی گورستانی در برابر آن همه جنایت بود که البته وضعیت این آیتاللهها را در برابر تاریخ کاملا روشن کرد.
این سکوت بیش از هر چیز بهدلیل برخورد حاکمیت و نیز فساد گستردهی آقازادههای آنها بود. اما اکنون که ستاره بخت احمدینژاد افول کرده؛ این آیتاللههای اخته مجددا به میدان آمده و با لگد زدن به رییس دولت؛ به حمایت از مردم میپردازند! حمایتی که بیش از هر چیز بوی منفعت از آن برمیخیزد.
در این خصوص امروز دو تن از روحانیونی که مخالف سرسخت احمدینژاد هستند و پس از کودتای 88 تنها کاری که کردند از امامت جمعه قم استعفا دادند؛ در اظهارنظرهایی به انتقاد از وضعیت و شرایط جامعه پرداختند.
ابتدا این عبدالله جوادی آملی بود که امروز با انتقاد از شرایط کشور گفت که نباید مردم را «کمیته امدادی» اداره کرد.
وی گفت: «با مردم درست سخن بگوییم، نیاز مردم را تشخیص بدهیم و نیاز مردم را برابر با فهم و شعور آنها به آنها بدهیم، کار مردم را به دست مردم بدهیم، مردم را کمیته امدادی اداره نکنیم، مردم با آزادی میخواهند زندگی کنند؛ با کرامت زندگی کنند نه با صدقه. کاری که از دست مردم میآید از آنها کمک بگیریم، نگوییم ما برای آنها کار میکنیم بگوییم شما چه کار دارید، ما پیشنهاد میدهیم شما پیشنهاد بدهید با هم کار بکنیم. مردم آبرو میخواهند حیثیت میخواهند حرمت میخواهند کریمانه اداره کردن، حرمت هر کسی را داشتن، با آبرو مردم را تأمین کردن، صدقه ندادن این مردم را بالا میآورد…»
و سپس نوبت به ابراهیم امینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رسید که وی با اشاره به مواضع اخیر عسگراولادی بگوید: «من از این مواضع قلبا تشکر میکنم.»
امینی امروز طی سخنانی با اشاره به مواضع اخیر عسکراولادی پیرامون موسوی و کروبی که وی از آنها تلویحا دفاع کرده بود گفت: «من از مواضع ایشان تشکر میکنم و میتوانم بگویم که جانا سخن از زبان ما میگویی.»
وی گفت: «اینکه ایشان توانست حریم موجود را بشکند نشان از ایمان قوی وی دارد که مشکلات را احساس و وارد میدان شده است. کاش همه بتوانند به گونهای رفتار کنند جامعه به وحدتی که باید داشته باشد بازگردد.»
باری باید به این دو آیتالله اخته گفت آن زمان که در شهر تهران و دیگر شهرهای ایران جنایتها صورت میگرفت، جسارت و شهامت شما کجا بود؟ آن زمان که با ماشین نیروی انتظامی از روی فرزندان این مرز و بوم رد میشدند و با گلوله مردم را هدف قرار میدادند کجا بودید؟ و چرا حالا که بخت احمدینژاد نزد ولی فقیه جائر افول کرده هر روز شما هم به میدان میآیید و به انتقاد از مشایی و احمدینژاد و شرایط اقتصادی و سیاسی میپردازید!
باری! اکنون نیز به این آیتاللههای اخته باید گفت، شجاعت و جسارت با منافع در تضاد است و هم اینک نیز اگر میخواهید شجاعانه به حمایت از مردم بپردازید صریح باشید و لااقل صریحاللهجه و رک به حمایت قاطع از زندانیان سیاسی که حکومت با داغ و درفش به سراغ خود و خانوادههایشان رفته بپردازید، نه اینکه از قبل شرایط بوجود آمده و با حفظ تمامی منافع لگدی حواله احمدینژاد کنید.
http://www.khalije-fars.com/item/17145
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.