بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 9 بهمن ماه 1391 ـ  28 ژانويه 2012

 

مکاتبهء جالبی ميان طرفداران شورای ملی در حال تشکيل

ای ميل واصله

From: Parviz Haddadizadeh

To: phsos114@yahoo.com

Sent: Tuesday, 22 January 2013, 18:54

با درود دوستان،

جناب پهلوی امروز با تلویزیون بی بی سی گفتگویی داشته اند که این نشست در رابطه با "شورای ملی ایران" صورت گرفت. شورایی که متعلق به شما و من و هر کسی دیگری که منشور "شورا ملی ایران" را امضاء و حمایت کرده است می باشد. متاًسفانه ایشان از جایگاه سخنگوی "شورای ملی ایران" سخن می گویند که هنوز این شورا وجود خارجی ندارد. بنظر من عملکرد ایشان بسیار انحصاری و باعث نگرانی شده است. ایشان از انتخابات آزاد سخن دارند که هنوز از طرف بیش از 12 هزار حمایت کننده منشور "شورای ملی ایران" انتخابات آزادی صورت نگرفته است که بتواند نمایندگان خودشان را انتخاب و پروسه تدارکات نشست برای تشکیل "شورای ملی ایران" را تهیه و هر چه زودتر به خواسته اکثریت مردم ایران که آرزوی انحلال این رژیم را در سر دارند برسند. با انتخابات آزاد برای داشتن این شورا است که "شورای ملی ایران" می تواند اعتماد سازی کند و ایشان را رسماً بعنوان سخنگو انتخاب کند.

متاًسفانه تا وقتی که انتخابات آزاد برای داشتن "شورای ملی ایران" و تشکیل این شورا، وجود نداشته باشد و گروهی به نام کمیته موفت هماهنگی که تا بحال بسیار انحصاری هم کار کرده است وجود داشته باشد، تمام زحمات جناب رضا پهلوی نقش بر آب خواهد شد و نگرانی من در این است که ایشان با این عملکردشان ممکن است که اعتبار خودشان را هم از دست بدهند.

به امید آن روزی که مبارزان طرفدار انحلال رژیم ددمنش اسلامی سکوت خودشان را بشکنند و قبل از اینکه اپوزیسیون برانداز یکی از مهمترین اعضای خودش را از دست بدهد، با سئوال کردن از ایشان، جریان تشکیل "شورای ملی ایران" را از طریق یک انتخابات آزاد در مسیر درست و دمکراتیک خودش قرار دهند، تا این شورا اعتبار جهانی پیدا کند و با این مشروعیت است که عوامل رژیم اسلامی نخواهند توانست از شعار "انتخابات آزاد" برای نظام ضد ایرانی بشری خودشان سوء استفاده کنند.

پاینده ایران

پرویز حدادی زاده

https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=5d_4JR2xrJE

 

 

From: Farokh Pirnia

To: Parviz Haddadizadeh

Sent: Tuesday, January 22, 2013 9:26 PM

با درود به شما (بجای سلام و نه برای مقاله تان)

لازم میدانم مواردی را تذکر دهم : ایشان جناب پهلوی نیستند و شاهزاده رضا پهلوی هستند ، آیا هنوز شک دارید؟ پس از 55 سال ؟

شورای ملی به ابتکار ایشان بوجود آمده، با طرح ایشان، با نظر ایشان و پشتیبانی ایشان.

از آنجائی که شاهزاده رضا پهلوی یک چهرهء بین المللی و شناخته شده هستند و برای ما یک سرمایه ملی، چه بهتر که ایشان در معرفی شورا ی ملی به دنیا پیشقدم شوند، آیا شما در آن حد هستید که دولت ها شما را برای شنیدن طرح تان بپذیرند؟

ما از ایشان تمنا کرده ایم که سخنگوی ملت در بند ایران باشند، چگونه است که شما فکر می کنید سخنگوی شورای ملی هستند؟ شورائی که هنوز تشکیل نشده ؟ حد ایشان بسیار یسیار بالاتر از این هاست.

این شورا و حرکت ملی آن صد در صد به پیروزی می رسد و هیچ نقطهء شکی در آن نیست مگر مغرض باشیم. دلتان برای آزادی ایران بسوزد و پر پر بزند ...

این عین دمکراسی است که هر کس آزادانه خواست با این شورا بیاید و انتخاب شود، هر کس هم نخواست نیاید ...

ما اجازه نمی دهیم این بار  دشمنان دوست نمای ایران و ایرانی شیطنت کنند و با نام شاهزاده ایران بازی و مسائل انحرافی را با واقعیت ها مخلوط نمایند و بخورد ملت دهند.

تمنا می شود در نوشتن  مطالب نسبت به شاهزاده رضا پهلوی از غلو گوئی و الغاء افکار خود به دیگران بپرهیزید .

سپاس گزارم – فرخ پیرنیا

 

From: Parviz Haddadizadeh

To: Farokh Pirnia

جناب فرخ پیرنیا، 

شما که بطور کلی با این نوشته تان، خودتان را صاحب و سخنگو جناب پهلوی دانسته اید. برادر! آیا شما سخنگوی ایشان هستید که بخود اجازه می دهید که من را به خود سانسوری بکشانید؟ یا فکر می کنید که ایشان دیکتاتور هستند؟ آیا شما فکر می کنید که با اینگونه عملکردتان می توانید قلم انتقادی من را بشکنید؟  مگر جناب پهلوی نیاز دارند که فردی همچون شما بخواهد خود سانسوری را از همین حالا رواج دهد! آیا اگر من این نوشتهء شما را برای ایشان و طرفداران شان ایمیل کنم، فکر می کنید چه عکس العملی از خودشان نشان خواهند داد؟ آیا فکر می کنید که ایشان شما را  طرفدار خودشان خواهند دانست؟ واقعاً چه فکر می کنید؟

انگیزهء شما از اینکه از من می خواهید که همچون شما ایشان را "شاهزاده" خطاب کنم چیست؟ شاید شما فکر می کنید که اگر ایشان را "شاهزاده" خطاب نکنم، به ایشان بی احترامی کرده ام! آیا شما با این ایمیلتان به جناب پهلوی بی احترامی کرده اید یا نه؟

اگر شما فکر می کنید که این ابتکار ایشان بوده که "شورای ملی ایران" را بوجود آورند، پس چرا ایشان می گویند که این پیشنهاد از طرف مخالفین داخل کشور آمده است؟ آیا ایشان درست می گویند یا شما؟!

هیچ شکی نیست که ایشان یک سرمایه ملی برای اپوزیسیون هستند و بهمین دلیل هم هست، که من نگران عملکرد ایشان هستم. بخاطر اینکه در وحلهء اول تمام هم خودم را برای آزادی ایران گذارده ام و در این راستا، احترام بدون شرط و شروط خودم را با کسی که بخواهد کشورم را به آزادی هدایت کند تقدیم خواهم کرد. حال اینکه شما نگرانی من را دشمنی با ایشان فرض کرده اید که این نوع تفکر شما بسیار سئوال انگیز است که به خودتان مربوط است نه من و یا کسان دیگر! 

آخر دوست گرامی، شما و یا دوستان تان که از آنها "ما" خطاب می کنید، مگر می توانید با تمنا و خواهش از ایشان سخنگو بسازید؟ ایشان بر حسب مسئولیتی که بر دوش شان دارند انتخاب کرده اند که اپوزیسیون برانداز را حمایت کنند. این شورا است که بعد از اینکه تشکیل شد قانوناً از طرف نمایندگان خودش اگر مناسب بداند، ایشان را برای سخنگویی انتخاب خواهد کرد نه من و یا شما.

شما می فرمائید افرادی که نقد و یا سئوال می کنند، مغرض هستند. بعبارت دیگر من را مغرض دانسته اید. باید به شما گفت، دوست آن است که اگر مشکلی را مشاهد کند سریعاً به اطلاع برساند. دشمن آن است که مشکل را ببیند ولی عنوان نکند، تا مطمئن شود که هدف با شکست روبرو گردد. برای آگاهی شما، در جهان غرب برای پیشبرد کارها و رسیدن به هدف مورد نظرشان به افرادی که نقد و انتقاد می کنند دستمزد پرداخت می کند. ولی در ضمیر شما بنظر می رسد، قلم ها باید شکسته شوند! واقعاً که فکر می کردم روی شما می توانم حساب باز کنم! اگر طرفداران این شورا مثل شما فکر کنند من شکی ندارم که این حرکت با شکست روبرو خواهد شد و من با تمام قدرت سعی خودم را خواهم کرد که با نقد و انتقادات سازنده خودم از این شکست جلوگیری کنم.

می فرمائید که این عین دمکراسی است! چه دمکراسی؟ دوست من که از انتخابات آزاد سخن می رانید و هنوز از طرف بیش از 12 هزار نفر حمایت کننده این فراخوان انتخابات آزاد برگذار نکرده اید؟ آیا شما معنی داشتن کار شورایی را می دانید؟ آیا شما معنی ملی بودن را می دانید؟ آیا این کمیته موقت هماهنگی بطور شورایی و یا ملی تا این لحظه کار کرده است؟ آیا شما فکر می کنید که از تمام ایرانیان ایرانی تر هستید و هر کسی که سئوالی و نقدی از جناب پهلوی و یا "شاهزاده" شما می کند آن کس دشمنان دوست نمايند و شیطنیت می کنند؟ 

من به شما و شاهزاده تان این قول را خواهم داد که اگر در مسیر درست و دمکراسی که لازمه موفقیت این حرکت است قدم برندارید،  با تمام قدرت همچون یک مبارز راستین ایرانی به مخالفت و اعتراض خودم ادامه خواهم داد و شما و تمام افرادی که باعث شکست این حرکت شوند را مسئول خواهم دانست و نخواهم بخشید. 

همچنین به آگاهی شما می رسانم که برای شفافیت کار مبارزاتی خودم و همچنین برای جلوگیری از ساختن یک دیکتاتوری دیگری در کشورم، این مکالمه را به لیست خودم خواهم فرستاد تا شاید مبارزان راستین ایرانی دیگر که طرفدار حاکمیت ملی  با داشتن یک  "شورای ملی ایران" هستند سکوت خودشان را شکسته و با سعی و کوشش خود، از شکست این حرکت جلوگیری نمایند.

با احترام

پرویز حدادی زاده

نظر خوانندگان

کاوه یزدانی: تشکیل شورای ملی روزنه امید و حرکتیست بسوی رهایی ایران و ایرانی انتقاد و نقد درست و منطقی و بدور از هر گونه کینه ای نه تنها به زیان شورای ملی نیست و به زیان مردم نیست بلکه در جهت منافع مردم ایران می تواند باشد. جناب پرویز حدادیزاده! من یک شهروند عادی امضاء کننده اصول منشور پیشنهادی هستم و امضائم نه به مفهوم تایید شخص یا گروه یا طیف خاصی است بلکه فقط در تایید اصولیس که در منشور مندرج می باشند و طرفدار هیچیک از دو طیف پادشاهی خواه یا جمهوریخواه نیستم بلکه مهمتر برایم محتوای قانونی اداره کشور و قانونمندی می باشد. در اصل طرفدار قانونی مبتنی بر اصول منشور جهانی حقوق بشر در ایران هستم. بعد از سی و چهار سال برای اولین بار قرار است شورایی بدور از هیچ گونه تعلق به طیف خاصی و حزبی و سازمانی و ایدئولژیکی در تشکیل شود، هیچ عقل سلیمی که خواهان آزادی ایران باشد نمی کوشد چ.ب لای چرخ این حرکت ملی بگذارد. درستش این است که چهار چشمی مراقب باشیم تا به بیراهه کشیده نشود. تاکنون در اپوزیسیون چنین حرکتی ندیدم. دیگه از هر چی سیاسی و سیاسی نما، روشنفکر نما، استاد دانشگاه، تئوری پرداز، نظریه پرداز و تحلیل و تفسیر اقایان و خانمهای محترم به تنگ آمدیم و از دیدن ویران شدن ایران در سه دهه گذشته و اعدامها و نقض آشکار شرافت انسانی مان خسته شدیم. عقل و منطق و خرد آدم حکم میکند که باید در برابر رژیم خونریز اسلامی قدرتی متشکل بوجود آید تا صدای مردم درون کشور را به گوش کرر قدرتهای جهانی برساند و یک تشکل مدافع حقوق مردم را در مقابل جهانیان قرار دهد. سی و چهار ساله که ما ایرانیان در سراسر جهان چه در داخل و چه در خارج کشور حق هیچ دفاعی از حقوق مان نداریم و مرکزی نیز برای دفاع از حقوق مان وجود ندارد دقیقا مثل بچه یتیم های بی سرپرستی که هر جایی می رود مثل توپ به اینو و آنور پاسش می دهند. من فکر می کنم زمانی که شورای ملی تشکیل شود مسئولیتهای افراد مشخص خواهند شد و بیشتر نگرانیهای بعضی از هم میهنان دلسوز ایران برطرف خواهند شد. امید دارم شورای ملی که در شرف تشکیل می باشد بتواند در جهت محقق شدن اصول منشور حرکت نماید. با نقد و انتقاد منطقی موافقم چونکه در چند ماه گذشته نقد و انتقادات عجیب و غریبی خوانده ام که اصلاً نمی توان نامشان را انتقاد یا نقد نامید. فقط می توان گفت که هدف شان تخریب و چوب لای چرخ گذاشتن بود.

 

بیژن: دوست نازنین سی وچهارسال با برچسب زدن و انگشت اتهام بسوی یکدگر دراز کردن، هر حرکتی را در نقطهء شروع بازداشتیم, باید بخاطر انسانیت دست از اینگونه حرکت های بازدارنده بردارید و شاهد خود فروشی خواهرانمان و اعتیاد برادرانمان و در نهایت مرگ آنان نباشیم, وجهت اطلاع شما: شاهزاده هیچگاه خود را سخن گوی هیچ جریانی معرفی نکرده اند. و سپس شورای ملی همانگونه که از نام آن مشخص است متعلق به ملت ایران است, و اگر در جای شاهزاده در جمعی باشند و کسی خواهان مصاحبه با آن جمع باشد طبیعی خواهد بود که فرد مصاحبه کننده ترجیح خواهد داد تا با شاهزاده مصاحبه کنند. در پایان اگر شما خود هوس شاه شدن دارید و خواهان برکناری شاهزاده حتی بعنوان یک فرد را دارید رک و پوست کنده بفرمائید. تا ایشان دیگر در هیچ جمعی حضور نیابند.          

 

بورزوم: با درود .معلوم نیست بر ما ایرانیان چه گذشت که اینطور درمانده شدیم و حتی در تشکیل یک شورای ملی‌ هم این طور در حال درجا زدن هستیم و اینجا هم منافع شخصی‌ را به منافع ملی‌ ترجیح میدهیم.آخر تا کی‌ ؟ اگر ارجحیت دادن به منافع شخصی‌ و حزبی به منافع ملی‌ ، جواب میداد که در این 34 سال باید چیزی نصیبمان میشد.بهتر است اندکی‌ تنها و تنها به ایران و منافع آن فکر کنیم و از خود بپرسیم در این 34 سال برای ایران چه کردیم؟ و حالا هم که می‌خواهد کاری انجام بشود این طور بهانهٔ میتراشیم .بهتر است تمامی‌ افرادی که به دمکراسی اعتقاد دارند از تمامی‌ گروه‌ها و دستجات سیاسی با هم متحد شوند شاید این طور پتانسیل بیشتری در اجرای کار‌ها بدست بیاورند .(در رابطه با منشور شورا هم باید بگویم که به شخصه فکر می‌کنم بند يازده منشور چیز اضافی است و به نوعی بیانگر حکومت فدرلی است). پاینده ایران و ایرانی.‌

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه