|
چهارشنبه 6 دی ماه 1391 ـ 26 دسامبر 2012 |
نظام شکست بخورد هیچ کس هیچی نخواهد بود
گفتگو با آيت الله حسن ممدوحي
گفتگوگر: ثمینا رستگاری
اعتماد، هفتم آذر: چند روز پيش خبري با اين عنوان منتشر شد «مجمع روحانيون حق فعاليت در انتخابات را ندارد». گويندهء اين جمله، مطابق خبر فارس، آيت الله حسن ممدوحي، يكي از اعضاي مجلس خبرگان، است. به همين دليل با وي گفت و گو كرديم و و او ضمن تكذيب خبر فارس در مورد انتخابات سال 88 و حوادث بعد از آن نكات جالبي را مطرح كرد. گفت و گوي تلفني ما با ايشان را بخوانيد:
پرسش: حاج آقا در آخرين موضع گيريتان فرموده ايد مجمع روحانيون مبارز حق فعاليت در انتخابات ندارد چرا؟
پاسخ: به خاطر اينكه اينها در فتنه 88 در خيابانها با مردم درگير شدند
پرسش: يعني اعضاي مجمع روحانيون با مردم درگيري فيزيكي پيدا كردند؟
پاسخ: بله. برخي از افرادشان درگير شدند.
پرسش: يعني مردم را ضرب و شتم كردند؟
پاسخ: بله فيلم آن هم وجود دارد.
پرسش: تحليل شما به عنوان يكي از اعضاي مجلس خبرگان رهبري از اتفاقات بعد از انتخابات 88 چيست؟
پاسخ: من به اين مساله كاري ندارم اما در طول فتنه اينها اكثرشان آن وري بودند. يعني عليه خط مستقيم صحبتهايي ميكردند. حرف من اين نيست كه آنها حق ندارند بيايند من ميگويم آنها قهرا اگر بيايند شكست ميخورند. نمي گويم نيايند. مردم ديگر به اينها رغبتي ندارند
پرسش: اينكه تاييد صلاحيت شوند و راي مردم را كسب نكنند بهتر است يا اينكه اصلا اجازه ورود به صحنه را پيدا نكنند؟
پاسخ: بيايند. اما فايده ندارد به نظرم نيايند بهتر است. شما توجه كن ما با كسي عناد نداريم. توجه كرديد؟ (بله) فقط مساله سر اين است كه ما بايد در چه راهي فكر كنيم كه در اين اوضاعي كه همه دنيا برعليه ما هستند روي پاي خودمان بايستيم ايجاد اختلاف در دورن، بيني و بين الله براي كشور مضر است. اينها يك مقداري از آن حد روحانيت تجاوز كردند. روحانيت بايد در پي مديريت مردم باشد نه اينكه طرف مقابل مردم بايستد و در خيابان با آنها درگير شود. من خودم فيلمش را ديده ام. اين كارها براي روحاني درست نيست. اين كارها روحاني را از وجهه مي اندازد. حرف من اين است؛ والا ما باكسي عناد نداريم ما دلمان مي خواهد همه با هم يكدست باشند
پرسش: اين نقشي كه شما براي روحانيت قايليد شايد تا 30 سال پيش درست باشد اما بعد از انقلاب هر كدام از تشكل هاي روحاني سوگيري سياسي خاصي را اتخاذ كرده اند و گرايش هاي سياسي آنها با هم تفاوت دارد...
پاسخ: گرايش اشكال ندارد اما در مرحله عمل وقتي كه همه بايد موافق عمل كنند مهم است. خيلي ها موافق عمل كردند. مثلا جامعه مدرسين. اختلاف سليقه هست اما روزي كه گرفتاري براي كشور ايجاد ميشو. اينها بايد با هم باشند. عرض كردم ما عناد با كسي نداريم اينجور هم نيست كه بگوييم حزب ما و حزب آنها. ما دست ميگذاريم روي شاهين ترازو ميگوييم همه بايد باهم باشند. مقابل هم ايستادن غلط است. شما قبول نداريد؟
پرسش: اما ميخواستم بدانم تصوير شما از اتفاقات سال 88 چيست چون من دقيقاً نفهميدم اينكه مي گوييد اعضاي مجمع با مردم درگير ميشدند يعني چه؟
پاسخ: نشد! اعضا نه. شما حرف من را همين الان داريد تحريف مي كنيد.
پرسش: اگر ميخواستم اين كار را كنم كه سوالم را تكرار نمي كردم.
پاسخ: بعضي از اعضاي آنها. اعضاي اصلي هم نه. اعضاي منتسب. شما اگر حرف من را عوض كني تكذيب مي كنم. حرف من را عوض نكن.
پرسش: به روي چشم حاج آقا. فقط به من بگوييد درگيري بعضي اعضاي منتسب به مجمع روحانيون با مردم يعني چه؟
پاسخ: بعضي از اين افرار در خيابان با مردم زد و خورد كردند من فيلمش را ديده ام الان هم فيلمش هست. اين كار نيايد بشود. آدم نبايد وقتي اقليت شد در مقابل اكثريت بايستد. واقعا اين كار براي روحاني با لباس روحاني خيلي بد است. چقدر بد بود. ! علي ايحال من عرضم اين است كه من فرد دلسوخته اي هستم براي آنها هم دلسوزي ميكنم ميگويم اين كار واقعا درست نبوده و اين باعث ميشود مردم حالت مربيگري و استادي را نسبت به آنها نداشته باشند،همه بيايند و همه با هم باشيم همه يك كلام را بگوييم از خدا اين را ميخواهم. خدا كند به حق امام زمان اينطوري باشد ولي ما با هيچ كس عناد نداريم. من به عنوان يك فرد سياسي اين حرف را نزدم به عنوان يك ناصح مشفق زدم.
پرسش: حاج آقا وظيفهء شما در مجلس خبرگان دقيقا چيست؟
پاسخ: همان وظيفه اي كه مجلس خبرگان دارد ما هم همان وظيفه را داريم.
پرسش: امكان دارد يك كمي درباره آن وظايف توضيح بدهيد؟
پاسخ: يك سلسسله مسايل درون گروهي است كه معمولاً رسانه اي نيست.
پرسش: يعني اصلا نمي توانيد بخشي از اين وظايف را براي مخاطبان روزنامه ما توضيح دهيد؟ همهء آن درون گروهي است؟
پاسخ: خيلي هاي آن را نمي توانم توضيح دهم.
پرسش: به هر حال وظايف مجلس مهمي مثل خبرگان توضيح دادني بايد باشد...
پاسخ: خيلي هاي آن نه. بعضي از آنها را چرا مي شود گفت. به هر حال مصالح كشوردر آنجا بحث مي شود دو نفر از شخصيت هاي درجه يك كشور دعوت مي شوند سخنراني می كنند 8 نفر اجازه انتقاد دارند. آنها هم به انتقادها جواب ميدهند. در آخر نظريه خودشان را در قالب منشوري بين خبرگان پخش ميكنند. اما يكسري كارها هم مخصوص خود مجلس خبرگان است و رسانه اي نيست.
پرسش: رهنمود شما براي بهتر شدن اوضاع كشور چيست؟
پاسخ: خانم شما اگر به حرف من درست گوش بدهي درست مي شود. من يك آدم مصلحي هستم. گوش به حرف من بده حرف من را عوض نكن. بنشينيم فكر بكنيم به اينكه با هم كار كنيم نه مقابل هم. شما الان ملاحظه ميكنيد كه تهاجم بين گروهها چطوري است. آدم ميداند برخي از اين تهاجم ها غرض ورزي است. نميخواهند وحدتي درست شود. مدام دنبال عيب مي گردند مدام دنبال اينند كه يك چيزي را بزنند توي سر ديگري. من مي گويم اين كار غلط است. آدم بايد ملحق به عموم شود و تنها راهش هم تبعيت از رهبري است. و لاغير. رهبري چقدر فرياد زد كه راجع به اين انتخابات ديگر اينقدر داد و بيداد نكنيد آتش به كشور نزنيد آب به آسياب دشمن نريزيد گفت يا نه؟ شما را به خدا رهبري گفتند يا نه؟ اما اينها به حرف رهبري عمل كردند يا نه؟
پرسش: به هر حال اعتراضاتي داشتند
پاسخ: شما را به خدا راست بگو به حرف رهبري عمل كردند؟
پرسش: به دلايل مختلف اعتراضات ادامه پيدا كرد...
پاسخ: اين شد. من هم همين را مي گويم. مي گويم اين كار غلط است. شما نمي گويي غلط است؟
پرسش: من خبرنگارم. نظرم اهميتي ندارد...
پاسخ: شما سياسي هستيد. درس خوانده ايد. خيلي چيزها را زير و رو كرده اي. واقعاً مي دانيد. من كار ندارم شما خبرنگار كجا هستيد. جايي كه كار مي كني ممكن است شخصيت خاصي به شما بدهد كه دست از خواسته شخصيت تان بكشيد. من اين احتمال را مي دهم. من اين را مي گويم كه كشور وضعيت خاصي دارد كه اين وضعيت ايجاب مي كند همه با هم پشت رهبري بايستيم. يك جمعيت 75 ميليوني با مشت گره كرده پشت رهبري باشيم كه پشت ما را خم نكنند. خانم، اعتقاد من اين است يك كلام به شما بگويم عرضم تمام است و آن اين است كه يك مو از اين انقلاب بيفتد والله هيچ كس، هيچي نيست. اگر اين انقلاب صدمه اي بخورد و راه به دشمن بدهيم وضعيتي خواهد شد سيلي كشور مي خورد كه هيچ كس هيچ كس نيست.
پرسش: هيچ كس هيچي نيست به چه معنا؟
پاسخ: يعني نه من منم، نه شما شمايي، نه فلاني بالاست نه بهماني پايين است. همه بايد زير لگد دشمن له و لورده شويم. ما به آنها سيلي زديم اگر موفق شوند ديگر به ما رحم نمي كنند يك سقف بالاي سر ما نمي گذارند. ما در چنين وضعيتي هستيم. شما را به خدا قسم آيا صلاح هست در چنين وضعيتي رو در روي هم قرار بگيرم و پشت سر رهبري نرويم؟ حرف من اين است.
پرسش: در اين 33 سال شما سالي را به خاطر داريد كه ما وضعيت ويژه اي نداشته باشيم؟
پاسخ: همينطور است. فلذا ما فقط به درصدي از آنچه كه تلاش كرديم رسيديم آن هم به خاطر همين اختلافات. اختلافات داخلي كشنده تر از اقدامات صهيونيزم است. خانم ما از اقدامات صهيونيزم نميترسيم از اختلافات داخلي مي ترسيم.
پرسش: اين جملهء شما كه فلان گروه حق فعاليت دارد در راستاي وحدت است يا نه؟
پاسخ: ببينيد من نگفتم حق ندارند و مي گوييم اينها با كاري كه كردند آن وجهه خودشان را از دست داده اند. اصلاً من از شما سوال ميكنم تو را به خدا اين را درست جواب بده. آيا اينها آن وجههء قبلي را كه زمان امام داشتند الان دارند؟
پرسش: برخي از شخصيت هاي آن محبوب تر هم شده اند…
پاسخ: حرف من را جواب بده. شما حرف من را جواب نمي دهي. من دارم سوال مي كنم وجداناً، بيني و بين الله قضاوت كن اينها آن شخصيتي كه زمان امام داشتند- به هر حال شخصيت هاي والايي بودند به فرمايش شما شخصيت هاي محبوبي در بين آنها بودند- الان در نظر عامه مردم آن شخصيت را دارند؟
پرسش: يك راه فهميدن اين نكته اين است كه بگذاريم در انتخابات شركت كنند بفهميم چقدر رأي مياورند
پاسخ: شما جواب من را نمي دهي خانم. شما هرچي سوال مي كني من جواب مي دهم اما شما جواب من را نمي دهي. من وقتي سوال مي كنم شما در مي روي.
پرسش: من اگر بگويم آنها شخصيت هاي محبوبي هستند عصباني نمي شويد؟
پاسخ: نخير عصباني نمي شوم اما مي دانم اشتباه مي كني. بر حسب شركتي كه با آن كار مي كني داري جواب مي دهي.
پرسشگر: به هر حال آنها در هر انتخاباتي كه تاييد صلاحيت شدند و اجازهء حضور به آنها داده ايد از رقيب شان بيشتر راي آورده اند.
پاسخ: همين الان دوباره شانس شان را امتحان كنند…
پرسشگر: رد صلاحيت نميشوند؟
پاسخ: معلوم هم نيست. خيلي هاي آنها رد صلاحيت هم نمي شوند. بيايند شانس شان را امتحان كنند. اما اگر من جاي آنها باشم اين كار را نمي كنم. شانس را آدم يكبار بيشتر امتحان نمي كند.
پرسشگر: البته پشتكار در سياست صفت پسنديده اي است.
پاسخ: براي رآي دو سه مييليون آوردن عقل به آدم اجازه مي دهد دوباره امتحان كنند؟ يك خواهش از شما دارم؛ همهء حرف هاي من دلسوزانه است. كسي كه ميليون ها تومان خرج كرده – حالا من نمي خواهم عدد بگويم – بعد يك تعدادكمي رأي آورده عقل حكم مي كند دوباره شركت كند؟ اصلاً رد صلاحيت هم نشود عقل حكم مي كند بيايد؟
پرسشگر: شما اگر يك دوره مجلس خبرگان رأي نياوريد ديگر كانديدا نمي شويد؟
پاسخ: اينجوري باشد بله. من در شهر خودم 300 هزار رأي آورده ام اما من حرف ديگري با شما مي زنم مي گويم اگر من بدانم كه يك بار شانسم را امتحان كردم با آن وضع كذا مواجه شدم - خودت مي داني من كه را مي گويم - من نمي گويم رد مي شود مي گم فايده ندارد. به قول حافظ «من جرب المجرب حلت به الندامت» ميداني يعني چه؟
پرسشگر: شما بفرماييد…
پاسخ: يعني هر چه آزمودم از وي نبود سودم... من همنوع دوستم، دلم مي خواهد همه با هم باشند، ولي وقتي مي بينيم برخي از برادرهاي ما اتفاقاتي برايشان افتاده صلاح شان نيست دوباره شركت كنند.
پرسشگر: اين حرف ديگري ست. اما تيتر صحبت شما در فارس دقيقا اين است: "آيت الله ممدوحي: مجمع روحانيون حق فعاليت ندارد".
پاسخ: شما اين را از قول من تكذيب كنيد. من نگفتم حق فعاليت ندارند. من همين حرف هايي را كه به شما گفتم به آنها گفتم. خانم اگر شما حرف هاي من را عوض كنيد تكذيب مي كنم و شكايت مي كنم.
پرسشگر: من قول ميدهم عين جملات شما را پياده كنم…
پاسخ: اسم شما چه بود؟
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.