بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

جمعه 1 دی ماه 1391 ـ  21 دسامبر 2012

 

در نقد ناسیونالیسم ایرانی

موسی غنی نژاد*

سايت پارسینه: نشست تبیین اندیشه دکتر موسی غنی نژاد پیرامون «توسعه و ناسیونالیسم ایرانی» در موسسهء فرهنگی پرسش بعد از ظهر روز پنجشنبه 25 آبان ماه برگزار گردید. این نشست که با شرکت تعداد بسیار زیادی از علاقه مندان به این موضوع برگزار شده بود در حالی آغاز گردید که همه صندلی های سالن برگزاری و راهروهای موسسه مملو از علاقه مندانی بود که منتظر برگزاری سخنرانی ها بودند. جوی سنگین بر نشست حاکم بود و به نظر می رسد مسئولان برگزاری و سخنران ها تا اندازه زیادی حالت عصبی و مضطرب دارند. این وضعیت در گشایش نشست از سوی مجریان و نحوه برخورد آنان با حاضرین و حتی سخنان آغازین موسی غنی نژاد مشهود بود.

دکتر عنی نژاد (اقتصاد دان) سخنان خود را با تعریض و کنایه به دکتر همایون کاتوزیان آغاز کرد و با اشاره به مقاله دکتر کاتوزیان در پاسخ به نوشته ای از او در اوایل دهه هفتاد اشاره کرد که مقاله همایون کاتوزیان در حدی نبود که بتوان عنوان پاسخ به آن داد و اگر این مقاله را به عنوان پاسخی توصیف کنیم اندکی "کم لطفی" کرده ایم.

دکتر غنی نژاد هم چنین با اشاره به این مسئله که عده ای ممکن است از اظهارات وی خشنود نباشد و همین طور اشاره به این موضوع که شاید کسانی باشند که بخواهند ایشان را "ترور" کنند سعی کرد به یک بحثی که گویا قرار بود در چارچوب علمی قرار بگیرد ورود نماید.

وی اظهار داشت که به صورت جدی منتقد ناسیونالیسم ایرانی است و با اشاره به سابقه تشکیل دولت-ملت در اروپا مدعی شد که تزی جدید پیرامون چرایی تشکیل دولت-ملت ها در قرن شانزدهم کشف نموده است. وی با اشاره به انگیزه های اقتصادی بیان نمود که تمایل به تجارت و بازرگانی بین کشورها بود زمینه تشکیل دولت-ملت های جدید را فراهم آورد.

ابتدا وی ضمن بررسی مفهوم ملت از دیدگاه خود گفت "مفهوم ملت چه در زبان فارسی و چه در زبان های اروپایی در ابتدا در معانی دیگری مستعمل بود. مثلا در زبان های اروپایی به معنی زایش و نژاد و در زبان فارسی در معنای پیروان یک دین متداول بود."

او با انتقاد از ناسیونالیسم بیان داشت که ناسیونالیسم به واسطه این که خود را در برابر دیگری تعریف می کند گفت "کسی که بگوید من ملی گرای ایرانی هستم یعنی اینکه من با دیگری فرق می کند و این فرق مهم است".

وی گفت: "ناسیونالیست ها در ایران خودشان را خیلی مدرن می دانند حال شما بگردید در کشورهای دیگر مثلا در فرانسه،انگلیس،آلمان یک حزبی آبرومندی پیدا نمی کنید که بگوید من ناسیونالیست ام ولی در ایران هر حزبی که بگوید من ناسیونالیست نیستم بی آبرو می شود".

وی گفت "معنی اول ملت در اروپا به معنی نژاد و قوم بود که یک مفهوم غیر سیاسی بود. در ایران هم به معنای شریعت و پیروانش بود. معنی امروزی آن هم در ایران در اوایل دوران ناصری مطرح شد."

وی با اشاره به برخی مبانی ابتدایی که ممکن است در پیداش ملت تاثیر داشته باشد به مشترکات فرهنگی و تاریخی در کنار حاکمیت ملی اشاره کرده و گفت که این عوامل می توانند یک دولت-ملت را بسازند. غنی نژاد در ادامه گفت با این تفاسیر ملت ها پدیده های جدیدی در جهان هستند و پیش از دوران مدرن وجود نداشتند. دکتر غنی نژاد با اشاره به این وضعیت به استهزای کسانی پرداخت که فکر می کنند "ملت ایران دارای سابقه تاریخی است و گفت کسانی هستند که فکر می کنند ملت امریکا دویست سال عمر دارد و ملت ایران دوهزار سال. ملت در هیچ جای دنیا بیش از دویست سال عمر ندارد.

ناسیونالیسم متاثر از رمانتیسم که یک نهضت ادبی بود نمی پذیرفت که در همه انسان ها برابر اند و این دستاورد عصر روشنفگری را بر نمی تابید. از نظر رماتیک ها انسان به معنی فردی که دارای حقوق است معنی ندارد و انسان جزیی از ملت است و بدون ملت تعریف نمی شود. نهضت روشنگری مبتنی بر عقل است ولی رمانتیسم مبتنی بر احساس. چیزی خطرناک تر از این نیست که احساسات را شما وارد سیاست بکنید ولی رمانتیسم وارد کرد...بخش بزرگی از اعتراض مارکس به اقتصاددان ها در همین زمینه بود و می گفت انسان را از تاریخیت خودش می آورید بیرون و راست هم می گفت چون عصر روشنگری انسان را از تاریخیت اش بیرون آورد و گفت انسان ها برابر اند. در ناسیونالیسم ارزش و شایستگی نه در اشتراکات بلکه در تمایزات است. بنابراین جمع گرایی یکی از ویژگی های ناسیونالیسم در برابر فردگرایی است. بنابراین در ایدلوژی ناسیونالیسم اقتصاد دولتی خواه یا ناخواه شکل می گیرد. چون همه افراد باید در خدمت ملت باشند و حمایت گرایی به این معنی است که ملت بیاید بالا. افراد مهم نیستند افراد باید از بین بروند تا ملت بیاید بالا .

ناسیونالیسم در واقع یک مرتبه بالا تر از مرحله ملت است و اصل قرار دادن ان واحد سیاسی بر منافع فردی. پس در ایدئولوژی ناسیونالیسم فرد وسیله است برای جمع. در حالی که در ایدئولوژی حقوق بشری  حالا نمی گویم لیبرالیسم چون بعضی ها حساسیت دارند ممکنه کهیر بکنند بر عکس است. هر چیزی در معنای خدمت منافع بشر یعنی من و شما هستیم. هدف نباید موهوم باشد باید عینی و مشخص باشد."

غنی نژاد با اشاره به مسائل اقتصادی گفت در جهان امروز مرزهای ملی در حال کمرنگ شدن هستند. نگاه کنید مرزهای ملی در چه جهت می روند. در همان جهتی که من عرض کردم. در جهت برداشتن مرزهای گمرکی.کم کردن هزینه های معاملاتی. آسان کردن تجارت.جهان دارد یک پارچه می شود در جهت یک بازار بزرگ. این کابوسی هست برای بعضی ها [از میان حضار: برای من]. بله عرض کردم برای بعضی ها. ولی یک واقعیت است.

جهانی شدن هم مثل پدیدهء دولت- ملت یک وسیله ای است برای تولید ثروت و رفاه بیشتر. در سایه همین جهانی شدن است که چهارصد میلیون نفر در فقر مطلق در چین به رفاه نسبی رسیده اند و بشریت در این جهت حرکت می کند و منافع سلطه طلبانه دولت ها می کشند. به همین دلیل همه امروز مدعی حقوق بشر شده اند و می گویند ما بهترش را داریم.  می گویند ما از زمان کورش حقوق بشر داریم. من آنم که رستم بود پهلوان. 2500 سال قبل یک حرفی زده. حالا معلوم نیست خودش نوشته یا... این ها مغلطه ها است...

آفت های ملی گرایی در ایران آفت های دولت- ملت شدن است. در دورهء رضاشاه عده ای از روشنفکران تن دادند ... بعضی از کارکردها ناسیونالیسم بعضی هاش مثبت بود. در زمان رضاشاه گمرکات، ارتش، قانون، بورکراسی و... همه خوب و نشانهء حاکمیت ملی بود. ولی آزادی های فردی و آزادی های مدنی تعطیل می شود.به بهانه منافع ملی. مثلا می گویند چه بلایی سر فلانی آوردیدف می گویند منافع ملی ایجاب می کرد. البته در دوران های مختلف اصطلاح های عوض می شود.

تمرکز گرایی اقتصادی در دولت های آن زمان ایجاب می کرد که سیاست های حمایتی رشد کند. تاثر مهم این ناسیونالیسم و ویژگی مهم آن شکل گیری تئوری توطئه برای توجیه کمبودها است. این در دوره رضاشاه بود، در دوره مصدق بود، در دوره محمدرضا شاه بود در دوره جمهوری اسلامی هم هست. یعنی چی؟ یعنی ما گرفتار ایدئولوژی ناسیونالیسم رمانتیک هستیم هم چنان. و کی توطئه می کند؟ همان کسی از بقیه قدرتمند تر است. دشمنان ما هم آدم های بزرگی هستند. هشت سال ما با عراق جنگ می کنیم ولی دشمن اصلی ما امریکا است. یا شوروی. الان که البته شوروی نیست. الان رفیق شدند و فکر می کنیم آن ها علیه ما توطئه می کنند [از میان حضار: قرار داد 1907 را حتماً در خواب دیدم پس]. البته چون آن ها دنبال منافع خودشان بودند در ایران من هیچ شکی ندارم .

امریکا دنبال منافع ملی خودش بوده و الانم هست. دکتر مصدق به ترومن گفته بود که همه مشکلات ما از زمان همان «یونانی« آغاز شد؛ ترومن گفت از کدام یونانی؟ مصدق گفت «اسکندر». [خنده  برخی حضار]. خلاصه فکر می کنند از زمان اسکندر خارجی ها در کار ما گذاشته اند[!]  هی می خواهیم مستقل بشیم نمی گذارند. [با حالت استهزاء] امروز هم همین است. می گویند توطئه است، ما باید این توطئه ها را خنثی بکنیم. همش در حال خنثی کردن توطئه هستیم. پایداری ِ [با حالت استهزاء] نهضت ملی کردن صنعت نفت یک خاطره رمانتیک وحشتناک برای ماست . یک گرفتاری بزرگ. من ممکن است یک روز اصلاً زندگی ام رو سر این بگذارم. یک عده ای  من را ترور کنند به خاطر این حرف ها.

 

* موسی غنی‌نژاد اهری (متولد ۱۳۳۰ در تبریز) اقتصاددان ایرانی‌ست. او هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت و استاد مدعو دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف است. از غنی نژاد تاکنون ۷ جلد کتاب منتشر شده‌است از جمله تجددطلبی و توسعه در ایران، آزادی‌خواهی نافرجام (مشترک با دکتر طبیبیان)، دربارهٔ هایک و جامعهٔ مدنی، آزادی، اقتصاد و سیاست. زمینه علمی مورد علاقه او فلسفه، معرفت‌شناسی علم اقتصاد و تاریخ عقاید اقتصادی است.

 

برگرفته از سايت «پارسينه»>>>

منبع اصلی پارسينه: سایت آذری ها، با کمی تلخیص

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه