|
جمعه 7 مهر ماه 1391 ـ 28 ماه سپتامبر 2011 |
آزادی هزاران جلوه برای عرضه دارد
محمد سلماسی زاده
آمارتیا کومار سن[1] استاد دانشگاه کمبریج و برندهء جایزه نوبل در رشتهء اقتصاد سال 1998 و متخصص مباحث مربوط به توسعهء اقتصادی با اتکاء به درآمد، فقر و رفاه است. او در بخشی از دوران حیات علمی اش ریاست انجمن اقتصادی آمریکا و انجمن اقتصادی هند را هم به عهده داشته است. "سن" کتابی دارد به نام "توسعه به مثابه آزادی" [2] که به این شعر ویلیام کوپر، شاعر قرن 18 آراسته شده است:
آزادی هزاران جلوه برای عرضه دارد
که بردگانء هر چند راضی، هرگز از آن با خبر نخواهند شد. [3]
از نظر او "توسعه عصارهء امکان های آزادی است"[4]. و تعبیر دقیق تر این مفهوم از نظر من چنین می شود: هر جامعه ای به همان میزان توسعه یافته است که آزاد است.
همراهی با چنین باوری منجر خواهد شد که توسعهء اقتصادی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر، بعنوان مفاهیمی سازگار با آزادی، و به عبارت بهتر، از الزامات آن تلقی گردند. در این تئوری هدف اصلی ِ "توسعه" ارتقای سطح و کیفیت زندگی انسان هاست و این امر در صورتی محقق خواهد شد که آدمیان امکان انتخاب داشته باشند؛ یعنی آزاد باشند آنچه را که از نظر ایشان کیفیت برتری از زندگی و حیات را ارایه می دهد انتخاب نمایند.
از این رو، بهبود وضعیت اقتصادی، پیشرفت های فن آورانه، تحرکات اجتماعی، افزایش سطح رفاه و حقوق سیاسی عموم مردم، همه و همه، ابزارهای رسیدن به مقصود نهایی است که همان آزادی باشند.
از نظر "سن" توسعه هنگامی محقق می شود که عوامل اساسی ضد آزادی از بین بروند؛ عواملی چون فقر و ظلم، فرصت های کم اقتصادی، عدم تسامح، دولت های سرکوب گر، کمبود امکانات بهداشتی و آموزشی و، در یک کلام، ایجاد محدودیت برای مشارکت آزاد مردم در فعالیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی.[5]
وی هوشیارانه این باور نادرست را هم به چالش می کشد که در تعارض میان توسعهء اقتصادی و حفظ آزادی های مردمی می بایست دامنهء این آزادی ها را محدود کرد!
"سن" با اشاره به یک تحقیق تاریخی می نویسد: با استناد به پژوهش روبرت فوگل و استنلی انگرمن[6] دربارهء اقتصاد برده داری آمریکا، اثبات می شود که بردگان با وجودی که به لحاظ درآمد و امید به زندگی، وضعیت بهتری نسبت به کشاورزان و کارگران آزاد داشتند باز فرار می کردند!؟ چرا !؟ چون آزادی نداشتند. تاریخ نشان می دهد که این کارگران پس از لغو نظام برده داری حتی با حقوقی پیش از دو برابر زمان بردگی حاضر به کار برای اربابان سابق خود نشدند!![7]
چنین نگاهی به توسعه، و تاریخ آن، یک نکتهء با اهمیت دیگر را هم مشخص می سازد و آن اینکه: چون توسعه = آزادی می شود، پس، تاریخ توسعه = تاریخ آزادی خواهد بود و، در نتیجه، اهمیت دانش تاریخ بعنوان تحلیل گر و تبیین کنندهء این فرآیند آنقدر افزایش می یابد که خود یکی از ارکان توسعه به حساب آید!
چنین تاریخی در عین حال تبیین کنندهء فرایند رشد اقتصادی و انباشت فیزیکی و انسانی سرمایه هم خواهد بود که خود یکی دیگر از پیش شرط های توسعه می باشد.
با چنین رویکردی تاریخ جزء تفکیک ناپذیر فرایند توسعهء همه جانبه، درون زا و پایدار محسوب می شود..
-----------------
[1] - Sen,Amartya kumar
[2] - سن ، آمارتیا کومار ، 1382 ، توسعه به مثابه آزادی ، ترجمه وحید محمودی ، انتشارات دانشگاه تهران ، تهران
[3] - ( سن ، 1382: 6 )
[4] - همان : 7
[5] - همان : 18-17
[6] - Robert Fogel and Stanley Engerman
[7] - همان : 44-43
http://irancpi.net/digran/matn_5753_0.html
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.