|
پنج منبع خطاهای راهبردی در نظام تصمیم گیری جمهوری اسلامی
خطاهایی که در تصمیم گیریهای مقامات جمهوری اسلامی به چشم می خورد راهبردیاند؛ به این معنا که چنان که انتظار می رود تصمیمات کلان گرفته شده برای رسیدن به اهدافی خاص منتج به نتیجهء مورد انتظار نمی شوند و این نحوهء رفتار تاثیرات مخرب بلند مدت در حوزههای مختلف هم برای جامعه و هم برای بقای حکومت دارند. منبع این خطاها نه در محاسبات هزینه و فائده (که هیچگاه انجام نمی شوند) و نه در انتخاب وسایل مربوطه برای رسیدن به اهداف (که در برخی موارد رخ می دهند)، بلکه در نگرشها، روالها و فرایندهایی است که به بخشی از هویت نظام جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. از همین جهت است که این نظام اصلاح ناپذیر شده است. اصلاح ناپذیری یک نظام و ترس آن از هر گونه اصلاح، نقطهی شروع و زرادخانهی فرایند فروپاشی است که البته ممکن است دههها طول بکشد.
ذیلا به پنج منبع این خطاهای راهبردی اشاره می کنم:
زندگی کردن تاریخ اسلام
مقامات جمهوری اسلامی بر این باورند که دارند تاریخ اسلام را دوباره زندگی می کنند و هر اتفاقی بیفتد تلاش می کنند نمونهی آن را در تاریخ صدر اسلام پیدا کنند (با قرار دادن خود به جای شخصیتهای خوب داستان) و این دو را با هم به ارادهی الهی نسبت می دهند. آنها عین حق هستند و مخالفان آنها ناکثین و مارقین و قاسطین، و صحنههای رقابت بر سر قدرت سیاسی جنگهای جمل و صفین. این نحوهی نگاه آنها را از درس گرفتن از تاریخ و رویدادها کاملا باز داشته و اصولا اصلاح را غیر ممکن ساخته است. اصلاحات برای این نوع نگرش سم مهلک است.
شما اگر دارید توسط خداوند هدایت می شوید و تاریخ صدر اسلام در شما در حال تکرار شدن است دیگر نیازی به مدیریت و برنامه ریزی وجود ندارد. جای خالی مدیریت را نیز منابع بادآورده پر می کند. همان طور که در صدر اسلام اموال غارت شده از کاروانها و بعد غنائم جنگی منبع اصلی پیشرفت و گسترش حکومت مدینه به حساب می آمد در دوران جمهوری اسلامی نیز منابع نفتی چنین نقشی دارند.
فقدان چشم انداز
فقدان نگاه به آینده از ویژگیهای بارز سیاستگزاری و تصمیم گیری در جمهوری اسلامی است. نظامی- امنیتیها که امروز بر کشور حاکم هستند صرفا به حفظ نظم مستقر تا هفته یا ماه آینده می اندیشند. هیچ سناریویی برای دراز مدت در کشور وجود ندارد. با توجه به فقدان چشم انداز و غریزی عمل کردن مقامات، در صورت بروز بحران سیاسی همان اتفاقهایی که در سوریه افتاد در ایران نیز تکرار خواهد شد: کودکان شکنجه و کشته خواهند شد، کشتارهای جمعی در مناطق دور افتاده تر صورت خواهد گرفت، تک تیراندازان انصار و لباس شخصی مخالفان را هدف قرار خواهند داد، و بدن کشته شدگان منفجر خواهد شد تا مخالفان شوکه شده و دست از مبارزه بردارند. رفتارهای رژیم اسد آینهی تمام نمای جمهوری اسلامی در صورت بروز بحرانهای سیاسی است.
در چنین رژیمی هیچ برنامهی اصلاحی نمی تواند وجود داشته باشد و هیچ پیشنهادی برای بهبود شرایط به چشم نمی خورد. تصور مقامات آن است که بدون اصلاح می توانند به “خدا و اسلحه و نفت” اتکا کنند. اما هر سه ممکن است به سرعت آنها را تنها بگذارند. مقامات تصور می کنند که با حذف “اصلاح طلبان” از عرصهی سیاست، “اصلاح” را نیز باید کلا نادیده بگیرند. حذف اصلاح با اصلاح طلبان از نقاط بسیار شکنندهی حکومت است.
از نگاه دیگری
هیچ کس در طبقهی حاکم مسائل و موضوعات را از چشم مخالفان یا دشمنان متصور یا دولتهای مخالف یا رقیب نمی نگرد. هیچ کس نمی خواهد قبول کند که طرف مقابل نیز ممکن است مطالبات و خواستههای مشروع داشته باشد. هیچ کس نمی خواهد منافع طرف مقابل را به رسمیت بشناسد. از این جهت است که مصالحه کاملا منتفی است چون برای مصالحه باید طرفین دنیا را از چشم دیگری نیز نگاه کنند. از همین جهت است که مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی فعالیتی عبث و بیهوده بوده است. آنها فقط خود را می بینند و بس.
قفل شدن اذهان بر امریکا
مقامات ایرانی خواه بر اساس نظریهی توطئه و خواه بر اساس جاه طلبیهای امپریالیستی بر ایالات متحده تمرکز دارند: می خواهند ایالات متحده را نابود کنند تا خود جایگزین آن شوند. چون چنین چیزی غیر ممکن است، رفتارهای متوجه به این هدف به رفتارهایی نابهنجار و مرضی تبدیل می شود. این قفل شدن بر ایالات متحده موجب نادیدن نقائص خود و جدی نگرفتن مشکلات درونی شده است. دیدگاه های علی خامنهای تجسم این کوری سیاسی است: “هرجا امریکا، صهیونیسم و سردمداران رژیمهای جبار حرکتی را آغاز می کنند آن حرکت و آن جهت، بی تردید غلط و باطل است و دقت در این واقعیت، مانع از اشتباه و خطا در تحلیل می شود.” (الف، ۲۹ مرداد ۱۳۹۱)
این سخن بدین معناست که براندازی رژیم صدام که به نفع جمهوری اسلامی تمام شده است، ایفای نقش محوری در خلاصی دنیا از فاشیسم و کمونیسم، ارائهی کلیدی ترین تکنولوژیهای قرن بیستم به جهانیان (خدمات هوایی، کامپیوتر و اینترنت، تلفن و هزاران اختراع دیگر)، کمک ایالات متحده به مبارزه با ایدز در آفریقا یا بازداشتن اسرائیل از حملهی نظامی به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی همه اقداماتی نادرست هستند. همین دیدگاه بر ساختن حق و باطل است که چشمان مقامات جمهوری اسلامی را بر خطاهای خود می بندد. رژیمی که نهادهایی برای دیدن نقائص و رفع نقائص نداشته باشد در سرشیبی سقوط قرار می گیرد. با قوای قهریه و صدقه دهی نمی توان در دراز مدت مخالفان و معترضان را ساکت کرد و برای خود حامی خرید.
سواری مجانی
دوگانگیهای رفتارها و گفتارهای مقامات جمهوری اسلامی که برخی از آنها به سیاست تبدیل شده ناشی است از نگاهی که آنها به عالم امکان دارند: همه چیز برای آنها خلق شده و همه باید در خدمت آنها باشند. در داخل کشور بر روی امواج ماهواره پارازیت می فرستند و در خارج از کشور با استفاده از آزادی رسانهها در دنیای لیبرال دهها کانال ماهواره ای را اداره می کنند؛ در همه جای دنیا مسجد می سازند اما سنیان کشور حق ندارند در تهران مسجد داشته باشند؛ در همه جای دنیا تبلیغ دینی می کنند اما اهل دیگر ادیان و مذاهب به اتهام تبلیغ سلاخی می شوند؛ در همه جای دنیا مدرسه تاسیس می کنند اما مانع از فعالیت آموزشی دیگر کشورها در داخل کشور می شوند.
این سواری مجانی و معیارهای دوگانه منبع اصلی ریزش در درون نیروهای اهل فکر و سیاستگذار و برنامه ریز در کشور و سوق دهندهی آنها به مهاجرت به خارج کشور بوده است. همچنین به محض آن که نیروهای وفادار پا از مرز بیرون بگذارند و ببینند که در نیویورک و پاریس و لندن مرکز اسلامی تحت نظر ولایت فقیه وجود دارد اما چند مسیحی که در خانهی خود در تهران و کرج گرد هم بیایند بازداشت می شوند به تهی بودن و سوگناک بودن شرایط در ایران پی می برند. کمتر مدیری از مدیران جمهوری اسلامی که به خارج از کشور رفت و آمد داشته به ایدئولوژی رژیم وفادار مانده است، بالاخص آنها که حقوق ماهانهی آنها دیگر به دلار پرداخت نمی شود.
***
رهبر جمهوری اسلامی در شرایطی که کشور در معرض تهدید حملهی نظامی و تحت فشارهای تحریم هاست برای آن که اوضاع را به هواداران نظام امیدوار کننده نشان دهد از “تغییر هندسهی سیاسی اجتماعی جهان به نفع اسلام” (کیهان، ۲۳ مرداد ۱۳۹۱) یا “تغییر اساسی آرایش سیاسی دنیا” (تابناک، ۷ شهریور ۱۳۹۱) سخن می گوید. او دو دهه است به جای برداشتن گامی برای اصلاح نظام سیاسی از درون به فروپاشی دشمنان خارجی و توطئههای در حال کاهش آنها نوید می دهد. هنگامی که موج نارضاییها به درخانهی وی یا جانشینانش برسد نیز ممکن است همچنان پنج نگرش فوق مانع از دیدن حقایق و واقعیات شود اما پیش از آن روز بسیاری از طرفداران نظام چشمهایشان را باز خواهند کرد و بعد بطریهای آب و سنگ به طرف آنها پرتاب خواهد شد.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |