|
چهارشنبه 1 شهريور 1391 ـ 22 ماه اگوست 2011 |
«میدوند». بسیار سریع هم میدوند!
فرهاد جعفری
«آ. جنتی»؛ «امامجمعهی تهران» و «عضو فقهای شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی» گفته است: [فقط سرما و گرما کار خدا نیست. گرانی هم کار خداست].
چنانچه پذیرای چنین استدلالی باشیم [که روشن است نیستیم]؛ آنگاه میتوان نتیجه گرفت: «رشوه و اختلاس هم خواست خداست!»؛ «فساد و فحشا هم خواست خداست!»؛ «مشروب و مشروبخواری هم خواست خداست!»؛ «صهیونیزم بینالملل هم خواست و کار خداست!»، «تشکیل دولت اسرائیل هم کار خداست!» و... نباید با هیچیک از آن امور به سبب آنکه از ارادهی او ناشی میشود؛ مخالفت، یا به آن اعتراض کرد!
.
چندی پیش، «هاشمی رفسنجانی»، بهمنظور رفع برخی تنگناهای ایدئولوژیکِ حکومتی [و گوئی که با یکی از مسائل حکومتی در مجمع تشخیص مصلحت روبروست که برای حل آن میتواند احکام اولیه و ثانویه را نادیده بگیرد] «مقام امامتِ امامان شیعه» را [که روزگاری توسط روحانیون شیعه، از مقام «نبوت» هم بالاتر خوانده میشد!] تا حدِ «اجتهاد در امور دینی / مجتهد» تنزل داد و بدینترتیب [و بهویژه با تاکیدِ موکد بر «خاتمیت پیامبر»] تلویحاً منکر ارتباط وحیانی آنان با خداوند شد.
متقابلاً؛ «محمود احمدینژاد»، در کوششی در جهت مخالف؛ «قرآن» را «درغیاب امام/ امام دوازدهم شیعیان»، «بیمعنا» خواند و گفت: «قرآن منهای امام بیمعناست»! [که چنانچه پذیرای این استدلال هم باشیم (که نیستیم)؛ آنوقت باید نتیجه بگیریم که: در حضور و با حضور امام که، دیگر کاملاً بیمعنا خواهد شد و بود و نبودش یکیست!].
و اینک؛ «علیاکبر ناطقنوری» (و البته در سطحی پائینتر) در گفتگوئی با یک نشریهی داخلی؛ علاوه بر اینکه اظهاراتِ «آ.سعیدی امامجمعهی قم» درخصوص «یاعلیگفتن آ.خامنهای در هنگام تولد» را «مزخرفات» خوانده؛ این را هم متذکر شده که برخی ادعاهای اشخاص یا اطرافیانشان درخصوص «ارتباط مستقیم و حضوری برخی افراد با امام دوازدهم شیعیان» (: در اینجا گویا «آ.بهجت») از بنیاد دروغ است و مردمان نباید چنین دروغهایی را باور کنند.
.
گویا که: «دین پس از انقلاب» [که در تمام دوران حکمرانی خود، قاعدهی «حفظ نظام، اوجب واجبات است» را ملاک عمل خود قرار داده است (در خوشبینانهترین حالت:) بدون آنکه به پیامدهایش بیندیشد]؛ احساس دوندهای را دارد که بسیار عقب مانده است و میبایست بههرترتیب که شده، خود را به «جامعهی دستپروردهی خود» (:برآیندِ افکارعمومی) برساند که بسیار از او پیش افتاده است.
از اینروست که، «میدود». بسیار سریع هم میدود!
آنقدر که هر ناظری را از «سرعتِ دودیدنش» و «چگونگی پشتِ سر گذاشتن یکایکِ آن چیزهایی که خود ساخته بود تا مانع دویدن دیگران شود»، شگفتزده میکند!
http://www.goftamgoft.com/?Pn=view&id=1095
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.