بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

چهارشنبه 1 شهريور 1391 ـ  22 ماه اگوست 2011

 

خارش حکومت اسلامی و قمپز در کردن سيد حسن نصرالله

والله ما هم بودیم همین ها را می گفتیم. یکی خرج مان را می داد، نان مان را می داد، آب مان را می داد، اسلحه مان را می داد، پول تو جیبی مان را می داد، محافظ برای مان می گذاشت، مخفی گاه برای مان تدارک می دید، انواع و اقسام وسایل نظامی و اطلاعاتی در اختیارمان می گذاشت که در امنیت کامل از این سوراخ به آن سوراخ بخزیم، نه تنها دست ناقص اش را می بوسیدیم و پای خون آلودش را می بوییدیم، بل که از این حرف های قشنگ قشنگ -و البته صد تا یک قازِ صحاف‌وار- هم می زدیم و آن وسط مسط ها قمپزی هم در می کردیم که آی اِلِه و آی بِلِه.

سید حسن جان! نصرالله جان! حتما همین طور است که می گویی. بخصوص آن خارش سی و دو سال پیش حاکمیت ایران مرا کشته که انگار با دسته ی کورها طرفی یا آن ها که سی و دو سال پیش در ایران زندگی می کردند همگی مرده اند و یا مغزهایشان از خاطرات آن روزهای طلایی پاک پاک شده است. ماشاءالله ماشاءالله سید حسن جان، دروغگویی در ذات همگی شما عزیزان وابسته به جمهوری اسلامی ست و این ویروس، در رگ و پی تان دائما در حال تکثیر است و شما آقایان اولاد راستین پیامبر سخت به آن گرفتارید.

یکی نیست به تو کوچولوی تُپُل مُپُل بگوید که سی دو سال پیش (حالا آن دو سال اول را چرا حذف کرده ای من نمی دانم؛ شاید در دو سال اول بعد از انقلاب خارش حاکمیت هنوز شروع نشده بوده و چیزی برای خاراندن لازم نداشته. الله اعلم) باری یکی نیست به شما سید اولاد پیامبر بگوید که حاکمیت ایران اگر بلد بود، جلوی هم‌زبان های شما در عراق را می گرفت که خاک ما را، خرمشهر ما را، مناطق مرزی ما را اشغال نکنند. بعد اگر این غول نظامی -آن طور که شما در خیالات ات پرورده ای- بلد بود، می رفت همان بصره را که چند کیلومتر بیش‌تر با مرز ایران فاصله نداشت می گرفت تا خارش حاکمیت اسلامی تسکین پیدا کند. نه تنها نگرفت، بل که دست آخر با دو تا تو سری که از امریکا خورد و البته بهایش را مردم بی گناه و بخصوص مسافرین هواپیمای ارباس پرداختند، جام زهر را سر کشید و مکان خارش تبدیل به مکان سوزش شد. چند صد هزار کشته و زخمی و شیمیایی شده و معلول هم ماند روی دست پدر مادر ها و زنان ایرانی، چرا که دست حاکمیت می خارید.

حالا حاکمیت ایران -بخوان حاکمیت غاصب ایران- یک نماینده و سخنگوی عرب پیدا کرده که دوباره از خارش سخن بگوید و همان حرف های تهدید آمیزی را که در سال های پنجاه وهشت و پنجاه و نه خطاب به عراق می زد، خطاب به اسرائیل بزند.

سید حسن! این خارش، خارش تو و حاکمیت اسلامی است نه مردم ایران. مردم ایران نه با اسرائیل جنگ دارند، نه مایل به ریخته شدن خون از دماغ اسرائیلی و فلسطینی و هر کس دیگر هستند. مردم ایران دنبال صلح و دوستی هستند. دنبال آرامش و رفاه هستند. دنبال حل مسالمت آمیز اختلافات هستند. شما انگل هایی که به اسم حکومت اسلامی و حزب الله به جان ملت افتاده اید، فکری برای درمان خارش خودتان بکنید. شما که در سوراخ چپیده ای و دست کم پنجاه محافظ، بیست و چهار ساعته از تو محافظت می کند و سر بزنگاه هم ریش ات را می زنی و در یکی از ده ها خانه ی امنی که در کشورهای همسایه برای خودت تدارک دیده ای قایم می شوی تا روزی که اسرائیلی ها مثل آیشمن گیرت بیندازند و به محاکمه ات بکشند چه فرقی برایت می کند که در مقابل ده ها هزار نفری که از اسرائیلی ها کشته شوند، آن ها هم به مقابله به مثل برخیزند و ده ها هزار از ما ایرانی ها را بکشند. اتفاقا برای شما، هر چه عجم کم تر، بهتر. احتمالا خوشحال هم می شوی.

حالا شما قمپزت را در کن. ایران را به همراهی اربابان ات در تهران به وسط جنگ و خون بکش. بالاخره روزی خواهد رسید که مردم جان به لب رسیده، در مقابل شما بایستند و خارش تان را به شکلی اساسی بهبود بخشند.

 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه