|
جمعه 27 مرداد 1391 ـ 17 ماه اگوست 2011 |
اتحاد خودی جمهوری اسلامی برای خنثی سازی اتحاد برانداز
رضا حسین بر
کمپین سفارت سبز یک سند محرمانه را منتشر کرد که گویای نگرانی شدید خامنه ای و رفسنجانی از اجماع جامعه بین المللی برای تغییر جمهوری اسلامی است. خلاصه محتوای این سند به شرح زیر است:
خامنه ای: « اکنون برای اولین بار پس از انقلاب، اجماع آنها علیه ما شکل گرفته. حتی بعد از فتنهء 88 نیز چنین اجماعی نشد و نبود. طوری که اگر راه فعلی دوستان مان در سوریه را در پیش می گرفتیم [کشتار 13000 نفر در سوریه توسط رژیم بشار اسد!] باز اجماع نبود و نمی شد،چون منافع شان اقتضی نمی کرد. اما اکنون هست و اقتضی می کند. من در این رابطه با دلسوزان نظام مشورت هایی داشتم. برادر بزرگ مان، مجاهد نستوه امام و انقلاب و نظام، آقای هاشمی، حرف آخر را زدند. من کاملاً موافقم، گفتم شما بزرگواران، برادران و خواهران ارزشی نظام نیز بیائید، بشنوید، تصمیم گیری نهایی و تقسیم وظایف بشود. بعضی فداکاری ها باید بشود، عده ای موقتاً کنار می روند. آن عده ای هم که می آیند امیدوارم به آن شکلی که لازم هست، بخاطر مصلحت نظام عمل نمایند. چاره ای هم غیر از این نیست، و الا همه می بازیم. ».
هاشمی رفسنجانی: «پس از مشورت با مقام معظم رهبری، بنا به امر ایشان، من با دوستان، از جمله اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، از جمله السابقون، مشاوره های زیادی برای خروج از این بن بست تحمیلی استکبار داشتیم. خلاصه اش این بود که می گویم؛ نظر رهبری هم بر اجرای اکمل و تمام آن است: در دوران ما و سازندگی، دوستانی رسمی و غیر رسمی، اعم از آشکار و نهان در خارج از کشور داشتیم [دول خارجی- محافل موثر خارجی- بنیانگذاران انقلاب 57 که اکنون مقیم خارج بوده و خواهان اصلاح و رفورم در چهارچوب همین قانون اساسی فعلی اند!] که گاهاً در مراحلی و دشواری هایی کمک نظام بوده اند و هستند. بعد از جریانات 88 و مشکلاتی که پیش آمد تماس هایی با آنها داشتیم که این اواخر قول هایی بما دادند. البته شروطی هم داشتند. اما منافع شان اقتضی می کند [که] ما باشیم. ضد انقلاب در حال تشکیل بساطی برانداز، حول محور اتحاد و آشتی ملی گروه های معاند نظام در چهارچوب شورایی هستند. نفوذ هایی هم در محافل و مجامع مخالف ما داشته اند. این دوستان که در فروپاشی بساط شاه ید واحده با ما بودند، این فتنهء بزرگ را گزارش کردند و، برای مقابله با عوامل برانداز، خواستار همکاری با ما شدند. تماس هایی گرفتیم، خرج های متعارفی شد و مأمورینی فرستادیم. خوشبختانه کارهایی در حال انجام است. می توان به کمک آنها این اجماع استکبار و ضد انقلاب را علیه انقلاب و نظام خنثی نمود. قرار است این دوستان با تشکیل اتحادی خودی در مقابل بساط اتحاد یا شورای ضد انقلاب، با تماس ها و اقداماتی، زمینه را برای رفع معضل اتمی، بشرط لغو کامل تحریم ها و اینکه امتیازی به نیروهای معاندی که در پی براندازی نظام هستند داده نشود، فراهم نمایند.».
بنا بر این اکنون فقط و فقط دو نوع اتحاد در خارج از مملکت در حال شکل گیری است: اتحاد خودی های طرفدار جمهوری اسلامی و اتحاد برندازان جمهوری اسلامی. اتحاد دیگری نه مطرح است و نه می تواند مطرح باشد. اگر کس دیگری بخواهد اتحادی با هدف مبهمی تشکیل دهد، این ابهام فقط در خدمت جمهوری اسلامی خواهد بود.
اما چه کسانی در چه اتحادی قرار می گیرند؟ آقای نوری علا مخالفان را به دو قسمت تقسیم می کند: مخالفان دولت، یعنی آن دستگاهی که احمدی نژاد رییس آن است، و مخالفان حکومت، یعنی کل نظام جمهوری اسلامی. مخالفان دولت احمدی نژاد در اتحاد خودی جمع می شوند و خواستار «انتخابات آزاد» هستند؛ زیرا فکر می کنند در یک انتخابات آزاد امکان تصرف مقام احمدی نژاد را خواهند داشت. در اتحاد دومی، مخالفان کل نظام با هم متحد می شوند تا نظام را در کلیت و تمامیت آن منحل و یا برندازی نمایند. این نیروها شامل چند دسته می شوند:
1. نیروهایی که از همان آغاز مخالف جمهوری اسلامی بودند، مثل طرفداران سلطنت، احزاب قومی- منطقه ای، و برخی شخصیت های ليبرال و چپ.
2. نیروهای کمونیست مستقل
3. نیروهایی که همراه انقلاب بودند و پس از دوره کوتاهی راه خود را جدا کردند، مثل پیکار، اقلیت و مجاهدین.
4. سنی ها و دیگر اقلیت های مذهبی.
5. اکثریت زنان ایران
6. دکتر بختیار و گروهی از همکاران اش
اما آنهایی که با رژیم در دوره های متفاوت همکاری کردند و رفسنجانی از آنها به عنوان «ید واحده با انقلاب» یاد می کند عبارتند از:
1. حزب توده
2. اکثریت
3. روشنفکران مستقل و چپ
4. نهضت آزادی
5. جبهه ملی
6. بخشی از گروه های کوچک چپ
7. بخشی از ارتش به فرماندهی قره باغی
حال اجازه دهید که بخشی از سخنان رفسنجانی را در اینجا تکرار و تحلیل کنم.
و دشواری هایی کمک نظام بوده اند و هستند. بعد از جریانات 88 و مشکلاتی که پیش آمد تماس هایی با آنها داشتیم که این اواخر قول هایی بما دادند. البته شروطی هم داشتند. اما منافع شان اقتضی می کند [که] ما باشیم. ضد انقلاب در حال تشکیل بساطی برانداز، حول محور اتحاد و آشتی ملی گروه های معاند نظام در چهارچوب شورایی هستند. نفوذ هایی هم در محافل و مجامع مخالف ما داشته اند. این دوستان که در فروپاشی بساط شاه ید واحده با ما بودند، این فتنهء بزرگ را گزارش کردند و، برای مقابله با عوامل برانداز، خواستار همکاری با ما شدند. تماس هایی گرفتیم، خرج های متعارفی شد و مأمورینی فرستادیم. خوشبختانه کارهایی در حال انجام است. می توان به کمک آنها این اجماع استکبار و ضد انقلاب را علیه انقلاب و نظام خنثی نمود."
راستی «این دوستان» که، بقول رفسنجانی، «در فروپاشی بساط شاه ید واحده با ما بودند، این فتنهء بزرگ را گزارش کردند و، برای مقابله با عوامل برانداز، خواستار همکاری با ما شدند» چه کسانی هستند؟ کدام یک از هفت گروه بالا خواستار همکاری به منظور ایجاد یک اتحاد خودی برای خنثی کردن اتحاد برانداز هستند؟
همکاران سابق انقلاب و جمهوری اسلامی، در برابر اين پرسش اساسی، و برای آنکه تکلیف خود را با مردم ایران روشن بکنند و نشان بدهند که دیگر در جنایات جمهوری اسلامی شریک نیستند، لازم است که موضع خود را بروشنی بیان کنند. در غیر این صورت ، مردم همچنان فکر خواهند کرد که آنها هنوز در خدمت رژیم هستند و علیه مردم ایران همچنان فعالیت خواهند کرد.
راستی، آیا این فقط جمهوری اسلامی است که باعث تخریب ایران و بدبختی ایرانیان است؟ و یا برخی از نخبگان ایران هنوز هم راهنمای آخوند ها و همکاران آنها هستند؟
یک مملکت زمانی فرو می پاشد که نخبگان آن فاسد شوند و مردم، با پیروی کردن از آنان، راه فساد در پیش گیرند.
آیا آنچه نخبگان و آخوندان بر سر مردم آورده اند مقدمهء فروپاشی ایران نیست؟
لندن ـ چهاردهم ماه اوت دوهزار و دوازده میلادی
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.