بازگشت به خانه

چهارشنبه 20 ارديبهشت 1391 ـ  9 ماه مه 2011

 

مطالبات مردم ایران در مسلخ فراموشی دیپلماسی غرب

مهران امير احمدی

میهمان برنامه "به عبارت دیگر "در شبکه بی بی سی فارسی در حالیکه یک تن قند در دلش آب گشته بود از موفقیت مذاکرات هسته ای بین جمهوری اسلامی  و قدرت های جهانی خبر می داد و با حسی که رضایت از آن فوران می کرد اذعان داشت: "در صورت موفقیت کامل مذاکرات هسته ای، غرب مشوق های غیر قابل انتظاری در پیش روی جمهوری اسلامی خواهد گذاشت." جای تعجب نیست او مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا ست نه مردم ایران! این روزها دل خوشی چندش آور میهمانان شبکه های پر مخاطب فارسی زبان، از این رویکرد ریاکارانه، قلب هر ایرانی درمندی را می آزارد. گویا همه وهمه از غربی ها  گرفته تا  برخی دیگر از ایرانیان خارج از کشور! آن قدر ذوق زده گشته اند که  بی هیچ پروایی،  نمی توانند شادمانی خویش  را  از این رویکرد، حداقل درانظار عمومی پنهان کنند.گویا ایشان سمپاتی عجیبی به حفظ منافع استراتژیک غرب دارند تا مطالبات سی و اند ساله  مردم ایران! این در حالی است که احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر در مسایل ایران همین ماه قبل، با چشمانی تیزبین  شیطنت بدنی دو بازیکن فوتبال را  با آب و تا ب در گزارش ناقص خویش گزارش می کند  ولی هزاران اعدامی دهه شصت و مصیبت هایی که در آن دوران بر مردم ایران رفته را اصلا ندیده و همچون کوری عصا کش و متکی بر برخی کوتوله های شهرت طلب از کنار این نسل کشی  مذبو حانه می گذرد.( رجوع کنید به نامه رضا معینی به احمد شهید) خب شاید  بر احمد شهید نتوان بیش از این خرده گرفت چراکه او نماینده سازمان دول است نه سازمان ملل ! براستی همه دولت های عضو در سازمان ملل همچون جمهوری اسلامی !نماینده واقعی ملت شان هستند؟ باری باز هم جای تعجب نیست چرا که هیچگاه رییس جمهوراسبق برزیل  برای جلوگیری از اعدام فرزاد کمانگر ( به تعبیر برخی ماهی سیاه کوچولوی صمد) هیچ بیانیه ای نداد و شاید اصلا اسم او را تاکنون شنیده نباشد ویا همسر گرامی  سارکوزی نیز هیچگاه از او یادی نکرد ولی تا دلتان بخواهد سکینه آشتیانی ...و شهلا جاهد حمایت  جامعه جهانی، حتی بزرگان عرصه سیاست بین الملل  را با خود همراه داشتند. تعجب نکنید عایق های صوتی یعنی شهرت طلبان نان به نرخ روزخور،هیچگاه نمی گذارند  تا  به سادگی صدای واقعی ملت ایران در سطح جهان پخش گردد و هچنان در صدد مطرح کردن  تمایلات فرعی به جای مطالبات  اصلی مردم ایران هستند.جای شکرش باقی است که خانم عبادی برنده صلح نوبل  در اقدامی غیر منتظره !ولی بجا از نادیده گرفتن حقوق بشر در طول مذاکرات هسته ای دست به گلایه گشودند.دست مریزاد خانم عبادی! در تعجبم که چرا تعریف با نوی صلح! از حقوق بشر هیچگاه در مختصات دهه شصت نمی گنجد.

تمام این وقایع نه تنها عجیب نیست بلکه  در سطح روابط بین الملل بسیار معمول است.کدام وجدان آگاهی است که نداند جمهوری اسلامی محصول  ناقص الخلقه ای است که از رحم ناپاک جنگ سرد در دهه 70 میلادی متولد گشت؟ آنقدر اسناد و مدارک مستند در  این باره وجود دارد که خوشبین ترین آدم ها با مطالعه بی طرفانه این اسناد در حیرت فرو خواهند رفت که چگونه انقلاب مردم ایران به سوی یک جریان واپسگرایانه هدایت گشت.قطعا تداوم این رویکرد ریاکارانه هنوز که هنوز است بر دوش مردم ایران سنگینی خواهد کرد و جمهوری اسلامی با فراغ بال دریافته که چطور برای بقا و ماندگاری باید بار دیگر به بازی چندش آور قدرت های جهانی تن دهد. و اما این مقدمه را از این جهت بیان کردم که یاد آور شوم : مگر تحت همین فشارها ی اخیر نبود که حاکمان ایرانی از خط قرمز خویش یعنی انرژی هسته ای در حال گذر هستند تا بقای خویش را تضمین نمایند؟ براستی چه می شد که همین فشارها برای  تحقق مطالبات سی واند ساله مردم ایران اعمال می گشت؟ آیا فشار  برای دستیابی مردم ایران به مطالبات خویش که مبتنی بر استانداردهای  حقوق بشری است ،از مشروعیت بیشتری برای مطرح شدن در سطح جهانی، نسبت به توقف غنی سازی اورانیوم، برخوردار نبود؟!  افزون بر آن کوتاه آمدن جمهوری اسلامی در این شرایط، خود نمایانگر این واقعیت است که می توان امتیازهای دیگری که به مناسبات سیاست داخلی کشور مربوط می گردد ،بدست آورد .اما گویا این بازی ادامه دارد  و قدرت های جهانی و برخی کوتوله های نان به نرخ روز که به خوبی رگ خواب غربی ها را برای تداوم  روند شهرت طلبی خویش فهمیده اند، مردم ایران را همچنان بسان موش های آزمایشگاهی در بسط مناسبات ژئوپولیتیکی خاورمایانه در قربانگاه جمهوری اسلامی به بازی گرفته  و به مسلخی دیگر هدایت می کنند  .هنوز یادمان نرفته که کاتر رئیس جمهور اسبق آمریکا به صراحت گفت :"ما انتظار داشتیم خمینی یک گاندی دیگر شود"

نه خیر آقای کارتر شما اصلا  نمی خواستید  تا یک گاندی دیگر در خاورمیانه ظهور کند ،شما همان خمینی با همان مختصات واقعی خودش را می خواستید تا با ترویج پوپولیسم مذهبی مانع از گسترش کمونسیم در منطقه گردد و فرزندان تان هم هنوز بر سیاست های جنابعالی به عنوان یک وحدت رویه  دائمی می نگرند.

باری ! غرب این بار نیز از مطالبات مردم ایران  خواهد گذشت و نشان خواهد داد که حقوق بشر تنها تا آن جایی قابلیت مطرح شدن را دارد که  منافع شان تامین گردد در غیر اینصورت مصائب و رنج های بیشمار ایرانیان هیچگاه در مختصات ذهنی و عینی ایشان نمی گنجد.

و اما حرف آخر:

اگر بعد ها خامنه ای و یا احمدی نژاد را در قالب برنده جایزه صلح نوبل دیدید چندان تعجب نکنید ! به قولی: "در سیاست هیچ چیز عجیب نسیت!" بنابراین مردم ایران باید بیش از پیش بر استعداد های خویش درجهت برهم زدن معادلات سیاسی حاکم بر ایران تاکید ورزند  چرا که از این امام زاده ها  و کوتوله های نان بروز خور و شهرت طلب، هیچ شفایی بر ملت ایران مترتب نیست!

دوشنبه ۷ مهء ۲۰۱۲

http://ghalamerooz.blogspot.com/2012/05/blog-post_07.html

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه