بازگشت به خانه

 

مکتوبات فدوی

طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی

دوشنبه 28 فروردين 1391 ـ  16 آوريل 2012

 

خلط مبحث

تلاش مقام معظم رهبری، ادامه الله علوّه و توابع، دائر بر مصادره یا دستکم استحالهء "بهار عربی" به "بیداری اسلامی" با شدت تمام همچنان ادامه دارد .هم فدوی و هم اعلیحضرت العظما سید علی(ع) خامنه ای،خلدالله ملکه و سلطنة، از مقاومت برادران عرب (س-ع- ل- عج) در این استحاله، شدیداً در حیرتیم . باری - بیش از این لکن بر این نکته نمی توان پای فشرد؛ فلذا برادر مهمان پرست با اذن معظم له قدری کوتاه آمد و به "بیداری انسانی!" بجای "بیداری اسلامی" و  "بهار عربی" عجالتاً رضایت داد و فرمود:

«بين اين دو واژه مغايرتي وجود ندارد!» (روز نامهء خراسان بنقل از پارسینه)

 حال باید حوصله کرد و دید که از "بیداری انسانی" به کجا می رسیم؟ بهر روی، بقول عوام  credit جنبش های مردم خاورمیانهء دیکتاتور خیز، هر نامی که کودتا چیان بر آن بگذارند، همانگونه که فدوی پیش از همه به آن اشارت داشت، به آغاز گر این جنبش ها،که همانا مردم دلیر ایران باشد، می رسد؛ گیرم که مقام معظم رهبری، ادامه الله وجوده و توابع، آنرا با تمام قوائی که قرار بوده است ناشی از ملت باشد سرکوب، و به خاک و خون کشیده باشند...

 

مشت نمونهء خروار!

برخی از اوقات، فدوی سر از کار ملت در نمی آورد؛ بویژه آنگاه که  دوغ و دوشاب برایش یکی ست. در توضیح بیشتر عرض می کند که در مرور خبرهای جراید شریفهء دارالخُرافه، به این خبر میمنت اثر برخورد که:

«حيدري‌فر، مشاور قاضي سعيد مرتضوي در ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز  به اتهام  استفادهء غیر مجاز از سلاح  بازداشت شد». (ملت آنلاین بنقل از مردم ریپورت)

فدوی البته از برخورد ملت با برادر مذکور حیرت می کند؛ زیرا بگزارش همان منبع، آن زبان بسته فقط می خواسته است خارج از نوبت بنزین بزند که با اعتراض ملت بجان آمده مواجه شده و چاره ای نداشته  جز اینکه بروی ملت اسلحه بکشد!..

خب، کجای این حرکت خداپسندانه عجیب است؟.. تا آنجا که ادامه ی گزارش می گوید، برادر حیدری فر، نسبت به سایر ِ برادران، آنقدر بزرگوار بوده که عجالتا ً کسی را به قتل نرسانده است!:

«حيدري‌فر،  مشاور قاضي سعيد مرتضوي در ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز در اصفهان دستگير شد. مشاور سعيد مرتضوي در ستاد مبارزه با قاچاق كشور به اتهام استفاده غيرمجاز از سلاح دستگير شد. بر اساس اين گزارش روز سوم فروردين‌ماه سال جاري مردمي كه در صف طولاني پمپ بنزين بهارستان اصفهان حضور داشتند متوجه شدند فردي بدون در نظر گرفتن نوبت وارد پمپ بنزين شده و قصد پر كردن باك خودروی خود را دارد. وقتي شاهدان به اين موضوع اعتراض كردند مشاجره بالا گرفت و ناگهان راننده خودرو خاطي يك قبضه سلاح كمري از زير كت خود خارج و در پمپ بنزين اقدام به تير اندازي هوايي كرد».

شاید هم برادرحیدر فر، وابسته به مخالفان است و با این حرکت خودجوش! خواسته است بگوید که ملتی که در دریای نفت و گاز شناور است، چرا باید 32 سال توی صف بایستد!..والله العالم.

  

تغییر شعار

معروف است که در روزگار پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی، می گفتند "به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد". تا همین امشب، که فدوی خبرهای دارالخُرافه را بر می رسید، این شعار هنوز جایگزینی نداشت، چرا که از نظرحضرات آیات عظام و حجج اسلام کثرالله امثالهم، رساندن چیزی به ملت، منع شرعی دارد!، مگر امشب که فدوی در مرور خبرها دید که حجت الاسلام قرائتی که بنیانگزار استندآپ کمدی در جامعه ی شکوهمند اسلامی ست، تنها کسی ست که یاد ملت افتاد و شدیداً بدنبال آن است که هر ایرانی یک مسجد داشته باشد!...

باری- این آرزو را فدوی، از آن بخش از فرمایشات ایشان استنباط و استخراج کرد که فرمود:

«بودجهء فرهنگی کشور کجا خرج شده که متناسب با جمعیت کشور مسجد نداریم؟!»

و در ادامه و با استعانت از روحیه ی طنز خود افزود:

«فردا که بميريم، شاه عباس در آن دنيا به ما ميگويد که من به عنوان يک شاه طاغوتي در کاروانسراهايم مسجد مي ساختم که مردم در آن نماز بخوانند و در راه کربلا، مسجد ساختم آن وقت شما بعد از 32 سال از انقلاب، با اين همه پول نفت، نتوانستيد به تناسب جمعيتتان، مسجد بسازيد؟!» (پارسینه)

 

ارزش طنز!

 

فدوی در مرور جراید شریفه ی دارالخرافه، با ملاحظه ی تیتر خبر میمنت اثر "دومین همایش طنز نویسان ارزشی" در رجانیوز کلی ذوق کرد که به همکاران او، مبالغی اضافه شده است؛ و از این پس می تواند با ایشان نیز قدری اختلاط کند؛ لکن با رؤیت لوگوی آنان به شرح زیر، دریافت که آن بزرگواران ،اصلاً اهل شوخی نیستند!...

 

تتمه

فدوی مدتی ست که دارد فکر می کند که بقول اهل حقوق، از احوال شخصیهء ملت با نشاط! دیگر چه چیزی باقی مانده است که بدهد برادران سرشان گرم شده، رویش کارکرده، و آن را نیز یونیفورم فرمایند...!

باری- برادران که بحمدالله والمنة ترتیب کلاًقیافه و وضع ظاهر ملت حیران را داده اند، فقط کفش و کیف مانده بود که باز فدوی طبق معمول دیر رسید یعنی، برادرشاه آبادی، معاون هنری! وزارت ارشاد، از او فرزتر بود و بقول عوام فرمود که:  I will take care of it

به فارسی سره هم بخوانید، شاید باورتان شود :

«شاه‌آبادی در مورد پوشاک آقایان توضیح داد: برای آقایان هم برنامه‌ریزی داریم! ما حتی کیف و کفش و کلاه مردم را هم ساماندهی می‌کنیم! حتی ساماندهی آرایش و مدل شهری را هم در برنامه داریم! (پارسینه)

فدوی خوانندگان چموش ضد انقلاب را نمی داند، لکن خود شخصاً از برادر شاه آبادی شدیداً سپاسگزار است که هوای او را دارد و البسه ی فدوی را بگونه ای طراحی می کند که گزمگان راه را بر او نبندند.در اين مورد برادر شاه آبادی به فدوی قول داده است، ملاحظه کنید:

«وی در پاسخ به خبرنگار مهر در مورد ضمانت وزارت ارشاد مبنی ‌بر اینکه این مدل‌ها و لباس‌ها در جامعه با برخورد نیروی انتظامی مواجه نشوند، گفت: برآیند آیندهء ماست که با نیروی انتظامی هماهنگ شویم. هر مدلی که پروانه گرفت به وزارت بازرگانی برای حمایت برود، در اختیار صدا و سیما و معاونت سینمایی ارشاد برای ترویج قرار می‌گیرد و سپس طرح مورد تائید به نیروهای انتظامی و امنیتی هم ارسال می‌شود!

 

مراقبت

فدوی نمی داند که چرا از برخی خبرهای جرایدشریفه ی دارالخرافه، با آنکه فی نفسه ایرادی به آن وارد نیست، معذالک،خنده اش می گیرد! از شما خوانندگان محترم ضد انقلاب چه پنهان که فدوی، در تبیین این حالت، قدری کم می آورد و نمی داندکه مطلب را چگونه باید توضیح دهد؛  مگر با استعانت از مثالی از این دست که مثلاً، یکی شدیداً گرفتار نابینائی ست، و ما تخته گاز دنبال این باشیم که از کجا بهترین عینک آفتابی موجود در بازار را برای او، دست وپا کنیم!...

حالا حکایت قائم مقام سازمان گرامی محیط زیست، برادر علی(ع)محمد(ص) شاعری است که "از آزبستی بودن لنت های ترمز قطارهای مترو خبرداد" که سرطان زاست!...

فدوی نمی داند، شاید آنچه که در زندان های حکومت شکوهمند اسلامی (دانشگاه – م) می گذرد، به او اجازه نمی دهد که به لنت ترمز واگن های مترو فکر کند؛ که در این ارتباط اشکال، بدون تردید از فدوی ست، نه برادر علی(ع)محمد(ص) شاعری ،که تازه در اظهار نظر خود، قافیه را نیز، به اقتضای نامش، رعایت کرده است!..

 

گاف دوم!

فدوی در مرور جراید شریفهء دارالخرافه، به خبری به این شرح برخورد:

«یک جراح سعودی در جریان عمل جراحی یک دختر جوان به جای خارج کردن لوزه، هموروئید او را تحت عمل جراحی قرار داد! / بازتاب

همان منبع، در  تیتر خبر از آن بعنوان "گاف جالب پزشک عربستانی" یاد کرده است .فدوی با آنکه عالم علوم پزشکی نیست، لکن می داند که هموروئید، همان "بواسیر" کار خودمان است که از ابتلائات ناحیه ی مخرج است و بعید می داند که پزشکی حتا در عربستان پیدا شود که همزمان، هم حساب و هم جغرافیایش تا این حد خراب باشد،که فرق صورت و مخرج را نداند!

باری- بگمان فدوی، منبع مذکور، گاف دوم را در نقل خبر مرتکب شده است!

فدوی می پندارد که تا بین علما اختلاف نیفتاده، احوط آن است که مراتب برای رفع شبهه، از محضر حضرات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، استفتا شود.

 

معجزه در بلاد کفر

قدرت خدا را می بینی؟.. بنقل از منابع خبری، بانوئی سعودی، که در وطن اسلامی خود، از رانندگی محروم بود، به اذن الله جل جلاله، به عضویت سازمان فضائی ناسا در آمد!

منبع خبر: خبرگزاری زنان به نقل از جذاب نیوز به نقل از روزنامه  الوطن چاپ ریاض بنقل از پارسینه

 

 

غفلت

بنظر می رسد که فدوی،افزون بر جغرافی، تاریخ را نیز گم کرده است، و گرنه چگونه ممکن است که شخصیت مورد علاقه ی او، یعنی علامه مصباح یزدی* تاکنون چندین بار به شهادت رسیده، و او به منظور مشایعت او به بهشت موعود، جشن نگرفته باشد!؟..

این بقول عوام  error را فدوی، در گزارشی از یکی از جراید شریفهء دارالخرافه بدین مضمون دریافت :

«دانشمند فرزانه؛ حضرت آیت الله مصباح یزدی

«سلام علیکم؛

«این روزها که عده ای از مدعیان! با بی اخلاقی و تخریب های گسترده در پی مسموم سازی فضای سیاسی کشور هستند و عزم خود را جزم کرده اند تا این بار با ابزار تخریب و تمسک به بی اخلاقی ، عماره های رهبری را از صحنه به در کنند، بر آن شدیم تا با نگاشتن نامه ای خدمت جنابعالی حداقل وظیفه ی انقلابی و شرعی خود را انجام داده و از پایداری مثال زدنی حضرت عالی که تاکنون نه یک بار بلکه چندین بار در این راه به شهادت رسیده اید، تجلیل و قدر دانی کنیم….»/رجانیوز

 

 

گاف!

تا آنجا که فدوی بیاد دارد،"تک تیراندازان" از عوامل محترم برونمرزی حکومت شکوهمندی اسلامی نیز هستند که پس از فتنه 88 (جنبش مردم ایران- م) قرار بوده است که بمنظور اشاعه ی بیش از پیش اسلام عزیز توسط عجم، در سرزمین های عربی (سوریه – م)! بکار گرفته شوند، و مأموریت دارند تا مخالفان را با شلیک های تک  تیری تا حد مرگ ارشاد فرمایند.

بر این پایه، فدوی از مصرف این واژه که قرار بوده است که دیگر مصرف داخلی نداشته باشد، توسط کیهان برادر حسین(ع) شریعتمداری که "سر بریده می دارد دوست" ، حیرت می کند ؛ ملاحظه کنید:

«تك تيراندازان به صف! (يادداشت روز) سرنوشت مجلس نهم فردا با رأي ملت رقم مي خورد».(پنجشنبه 11 اسفند 1390- شماره 20157)

 

 

تفاوت

فدوی یک لا قبا را با فدوی زیر مقایسه کنید تا دریابید که تفاوت، از زمین دستکم تا پشت بامست!:

«با حضور سردار فدوي انجام گرفت. تحويل ناوچه هاي موشك انداز تندر به نيروي دريايي سپاه. با حضور فرمانده نيروي دريايي سپاه، ناوچه هاي موشك انداز تندر پس از بازسازي به ناوگان اين نيرو در بوشهر تحويل شد. (پنجشنبه 11 اسفند 1390- شماره 20157)

 

سنجش

فدوی نمی دانست که در زندان گواتمالا نیز فارسی تدریس می شود، در غیر این صورت به حکم وظیفه ی شرعی شال وکلاه می کرد که در آن خطه نیز حق خود را ادا، و در حد وسع ناچیز خود، انجام وظیفه کند.

آموزش زبان پارسی در زندان

افزون بر این، فدوی مدتها بود که به موجب گزارشات برادران، از شنیدن نام زندان گواتمالا، موی براندامش راست می شد و تا امشب که سعادت مرور جراید شریفه ی دارالخـُرافه نداشت، می پنداشت که زندان های برادران نسبت به آن شرف دارد؛ لکن امشب که زندان مذکور را با زندان برادران، بویژه بند 209 مقایسه کرد، و ضمن فراموش کردن تدریس در آن، به نتایجی دیگر رسید، که شما خوانندگان محترم ضد انقلاب نیز به آن خواهید رسید، ملاحظه کنید:

این هم نظر یکی از بینندگان گرامی در این مورد:

«عجب جای تر تمیزیه! مثل هتل سه ستاره ست!»

رونوشت: مقام معظم رهبری دام اقباله، جهت اطلاع و اقدام لازم در زندان های تحت امر!

 

حیرت

...عجب !. پس فدوی هم با آن همه هوش و ذکاوتش! سال ها در میان شیطان پرستان، لعنة الله علیهم اجمعین، زندگی می کرده و خبر نداشته است!..

بیت

ایکه پنجاه رفت و در خوابی

مگر این پنج روزه دریابی

این آگاهی را فدوی البته، مدیون همتایان عزیز برادران یعنی، "افراط گرایان مذهبی"  گرامی در عراق است. برای این که یک وقت خدای نخواسته حق برادران مذکور در این رابطه ضایع نشود، همین جا به عرض می رساند که این، تنها آگاهی ای نیست که فدوی از آن برخوردار شده است، بلکه آشنائی با نوع دیگری از سنگسار، که به فتوای برادر جواد لاریجانی رئیس حقوق بشر اسلامی هم، شکنجه نیست، برای جوری جنس، به آن اضافه می شود.

باری - این برادران، نوجوانان 14 تا 18 ساله ای را که حامل علائم شیطان پرستی باشند ربوده و به اظهار یک شاهد عینی، به شرح زیر ارشاد می کنند:

«یکی از نوجوانان که خود از  ربوده شدگان این گروه افراطی بوده و از دست آنها گریخته است، به "الاخبار" گفت: گروه مسلح، نوجوانانی که به نظر آنها لباس هایشان مناسب نیست را می ربایند و برای قتل آنها، نخست یک بلوک سیمانی روی دست های آنان و یک بلوک سیمانی بزرگ روی پاهایشان می اندازند و در مرحله آخر یک بلوک سیمانی بر سر آنها می کوبند و آن قدر این کار را تکرار می کنند تا فرد بمیرد. آنها پس از کشتن نوجوانان، جسدشان را در سطل های زباله بغداد می اندازند.» (شیعه آنلاین به نقل از عصر ایران)

همان منبع در ادامه ی گزارش می افزاید که:

 « در ماه گذشته بیش از 90 نوجوان عراقی به بهانهء استفاده از نمادهای شیطان پرستی توسط گروه های مسلح افراطی سنگسار شده اند».

کوتاه سخن، خوانندگان محترم ضدانقلاب، اگر به منظور زیارت عتبات عالیات(س - ع - ص - عج) به عراق تشریف می برند، به توصیهء وزارت کشور عراق و البته فدوی، لطفاً از داشتن "موهای بلند، علامت هائی از اسکلت و نیز الصاق حلقه و دیگر زیور آلات به زبان یا بینی ِ خود جداً احتراز کنند و گرنه فدوی مسؤل آن نخواهد بود"!

 

علی الله التکلان و هوُالمُستعان فی جمع امور

14 آپریل المذبذب سنه ی 2012 ترسائی

کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی

تا درودی دیگر، بدرود

 

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

 

محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630