|
دوشنبه 26 دی 1390 ـ 16 ژانويه 2011 |
جغد جنگ؛ فرایند و پیامد های آن
شاهین فاطمی
فرایند را لغتنامه دهخدا چنین تعریف می کند:" روش انجام کار، رشته ای از کارها که پشت سر هم و با چیدمانی ویژه برای رسیدن به هدفی مشخص انجام می شود". اقدامات تحریک آمیز رژیم، بیش از همیشه، با چیدمانی ویژه برای رسیدن به هدف آغاز جنگی دیگر درشرف تکوین است.
جنگی مهلک و خانمانسوز میهنمان را تهدید می کند. همان رژیمی که به علت نادانی و اشتباهات پیاپی جنگ هشت ساله را به ملت ایران تحمیل کرد امروز هم با پشت پا زدن و بی اعتنایی به اصول و موازین کشور داری وروابط بین المللی، کشور را بیش از همیشه به پرتگاه جنگ نزدیک کرده است.
در حالی که دنیا کم و بیش به رجز خوانی های احمدی نژاد و دیگر پاسداران یاوه گو تا حدود زیادی عادت کرده بود و توجه چندانی به سخنان آنها نمی کرد، رویدادهای جدید از گردشی بس خطرناک تر را خبر می دهند. گفتار و رفتار سران رژیم از سویی موجبات تحیر و تعجب ناظران بین المللی شده و از سوی دیگر، چنین می نماید که سران و مسؤولان رژیم تعمد خاصی در تحریک و تشویق بیگانگان علیه ایران دارند.
پاره ای از ناظران رفتار غیر معقول رژیم را کلاً ناشی ازعکس العمل به فشار تحریم ها می دانند. اما برای آن هایی که کم و بیش با روش و منش این حکومت آشنا هستند کمتر شکی باقی مانده است که رژیم هرچه بیشتر در بهبود اوضاع کشور و ایجاد رفاه برای شهروندان احساس ناتوانی می کند، متقابلاً بر آشوبگری و تحریکات بین المللی می افزاید. با این همه آنچه که هم اکنون می گذرد در شرایطی کاملا استثنائی است. این بار احتمال برخورد جدی با پاره ای از کشورهای غربی بیش از پیش افزایش یافته است. این نکته جالب است که تاکنون لااقل در صحنه رویارویی سیاسی،این جمهوری اسلامی است که بی پروا و بدون احساس هیچگونه مسؤولیتی عربده هل من مبارز را در منطقه تکرار می کند. یک مرور سریع و سطحی به اتفاقات هفته های اخیر می تواند خود گواهی بر این روش جنگ طلبانه رژیم باشد.
در پی انتشار اخبار و تبلیغات پر سرو صدا در مورد آزمایش های موشکی چنین و چنانی احتمالا دست دوم از کره شمالی وچین هر بار شاهد رجز خوانی های سران پاسداران و دیگر مقام های نظامی بوده ایم . روزی نبوده است که یکی از این پهلوان پنبه های نظام، آمریکا، اروپا و متحدان آن ها در منطقه را مورد تجاوز لفظی و تهدید های نظامی قرار ندهد. در چنین محیط پُرتشنج ناگهان اعلام می کنند که به مدت ده روز در خلیج فارس به "رزمایش های دریایی" خواهند پرداخت. امروز همه کس می داند که خلیج فارس همانند دریاچه ای کوچک مملو شده است از ناوگان ها و دیگر تجهیزات دریایی کشورهای مختلف. از بدیهیات است که خلیج فارس و تنگه هرمز آبراه های بین المللی هستند و هر کشوری که اراده کند از حق تردد آزاد و کشتیرانی برخوردار است. بنابراین در چنین محوطهِ محدود دریایی انجام یک مانور ده روزه با هدف فرعی انسداد تنگه هرمز به عنوان آزمایش جز یک عمل تحریک آمیز خطرناک توصیف دیگری ندارد. همزمان با این به اصطلاح "رزمایش دریایی" مقامات مسئوول و غیر مسؤول پاسدار و غیر پاسدار هرروز به شیوه ای جهان را به مسدود کردن تنگه هرمز که یک آبراه بین المللی آزاد برای همه ملل است تهدید می کنند. زمانی که دیگر این تهدید های تو خالی از رنگ و آب افتاده است و حتی مفسرهای متمایل به رژیم هم اذعان می کنند که چنین اقداماتی بیش از دیگران اقتصاد و حکومت ایران را در مضیقه خواهد گذاشت. از سوی دیگر از نظر فنی هم توفیق در چنین نقشه ای از بخت بالایی برخوردار نیست. در پیآمد این تهدید پاسداران سیاست زده و سیاستمداران چکمه پوش یک بند بالاتر گرفته ناوگان پنجم آمریکا را از بازگشت به خلیج فارس منع می کنند. این سخنان نابخردانه نه تنها خطرناک است بلکه مبین عدم درایت و هوشمندی سران نظام است.
تهدید یا تشویق؟
اعلام چنین تهدیدی موجب خواهد شد که حتی اگر ناو هواپیمابر «یو اس اس جان سی استینس» و دیگر کشتی های وابسته به این ناوگان خیال برگشت مستعجل به منطقه را نداشتند، اکنون مجبور خواهندشد در برابر این زیاده گویی و بلند پروازی رژیم عکس العمل نشان دهند. دقیقاً همانگونه که انتظار می رفت متحدین آمریکا نیز در این مسیر اعلام هماهنگی کردند، نخست نیروی دریایی انگلستان اعلام کرد که کشتی های جنگی خود را به منطقه اعزام داشته است و سپس وزارت دفاع فرانسه نیز با اعلام مشابهی ای به این بلندپروازی نابخردانه رژیم اسلامی پاسخ داد. حداقل ماحصل این اقدام نسنجیده و اعلام نابخردانه بی آبرویی و فضاحت برای نیروی دریایی پاسداران و نظام اسلامی است. از آنجا که شکی نیست که این کشتی ها بی توجه به تهدیدهای جمهوری اسلامی بازخواهند گشت آن وقت دیگرجزشرمساری برای نظام جمهوری اسلامی نتیجه ای حاصل نخواهد شد. اما همین قدر که احتمال چنین پیآمدی وجود دارد این خطر نیز نباید از نظر دور باشد که هرنوع برخورد نظامی در ارتباط با این حادثه اگر به طور موضعی و با سرعت منتفی نشود می تواند موجب همان سرانجامی شود که دلخواه جمهوری اسلامی است.
آیا باز هم "جنگ برکت است؟"
حکومتی در مسیر صلح و آرامش و دوری جستن از جنگ و جدال کوشا است که نماینده واقعی ملت خود باشد و منافع ملتش را بالاترین هدف ملی بشناسد. متأسفانه چنین توصیفی در مورد جمهوری اسلامی بسیار از واقعیت دور است. این نظام نشان داده است که درحل بسیاری از مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مملکت ناتوان و شکست خورده است. بسیارند کسانی که معتقدند در شرایط کنونی، نظام اسلامی یکبار دیگر جنگ را همچنان که آقای خمینی گفت برکتی الهی می داند، و همانگونه که جنگ با عراق با آن همه صدمات جبران ناپذیر که بر ملت و کشور ایران وارد آمد موجب نجات نظام حاکم شد، این بار هم حضرات نجات خود را در یک جنگ محدود و بی خطر احساس می کنند.
به شهادت تاریخ همه جنگ افروزان گذشته موجب چنین اشتباهی شده اند. همه گمان می کردند که با کشاندن مملکت به جنگ با بیگانه خواهند توانست مردم را با خود متحد سازند و در کوتاه مدت مسائل و مشکلات کشور را نادیده بگیرند. و همه جنگ افروزان تاریخ زمانی به اشتباه خود پی برده اند که دیگر کار از کار گذشته است. آن هایی که گمان می کنند آغاز جنگ و تهاجم به ایران مشکلی را حل خواهد کرد جملگی در اشتباهند. زمانی که آتش جنگ افروخته شد کسی قادربه پیشبینی نهایت و سرانجام آن نخواهد بود. اگر در جنگ ایران و عراق پس از هشت سال رنج و مصیبت سرانجام تمامیت ارضی کشور به جا ماند شرایط با امروز بسیار متفاوت بود. در مرحله اول بیش از چند ماهی از انقلاب منحوس نگذشته بود و آمادگی مملکت در برابر هجوم اجنبی با آنچه امروز وجود دارد قابل مقایسه نبود. آن جنگ مقطعی بود و به جز چند روزی که تهران و دیگر شهرها مورد حمله هوایی قرار گرفتند بیشترین حوادث در یک بخش از ایران به وقوع پیوست. اما امروز با التهابی که در خاورمیانه وجود دارد، با تاریخچه جنگهای امریکاوعراق و بحران افغانستان هرکسی مدعی شود که آغاز جنگ و هرنوع کشمکش بین المللی بر سر ایران قابل پیشبینی است در خطا و اشتباه است.
نباید به سران نظام این فرصت را داد که پس از سی سال ویرانگری این بار هم برای باقی ماندن خود سرمایه ملی، تمامیت ارضی و آینده میهنمان را وجه المعامله کنند. از آن جا که کشاندن ایران به یک کشمکش نظامی بین المللی از اهداف جمهوری اسلامی است و همه رفتار و سیاست های این نظام شاهد و گواه براین مدعی است نباید به گمان آن که حمله خارجی موجب سقوط نظام خواهد شد در مسیر منافع نظام عمل و اقدام کرد. ملت ایران با هیچ کشور و ملتی در دنیا دشمنی و عناد ندارد و منافع ملی ایران تنها در پناه صلح و آرامش در منطقه می تواند میسر شود. رفاه و سعادت ملت ایران نیز تنها در سایه دمکراسی، صلح و آرامش میسر است.
پاریس ـ 2012/01/11
http://www.iranpressnews.com/source/115506.htm
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |