بازگشت به خانه

دوشنبه 12 دی 1390 ـ  2 ژانويه 2011

 

مرگ اصلاح طلبی در ایران

علی شیرازی نسب

از انتخابات دوم خرداد 76 که منجر به روی کار آمدن گروهی موسوم به «اصلاح طلب» در نظام جمهوری اسلامی گردید قریب به چهارده سال می گذرد. در این مدت در برخی برهه های زمانی این گروه در حاکمیت و قدرت ایفای نقش کردند و در پاره ای از مواقع مورد خشم و غضب قرار گرفته و حتی به زندان های طویل المدت محکوم شدند؛ اما همواره بر این اصل اعتقاد داشتند که می توان این نظام را اصلاح کرد و از دل آن نظامی مردم سالار مبتنی بر آرا و خواست مردم برآورد. اما پس از گذشت چهارده سال پر فراز و نشیب که استارت آن از زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و با تدارک دیدن هر 9 روز یک بحران برای دولت وی زده شد تاکنون، که بسیاری از معتقدان به اصلاح و اصلاح طلبی در زندان های رژیم جمهوری اسلامی به سر می برند، تقریباً تمامی افراد شاخص در این جریان به این نکته ظریف و قابل تأمل رسیده اند که، با توجه به سیر اتفاقات به وقوع پیوسته، بخصوص پس از انتخابات خرداد هشتاد و هشت، دیگر فاتحهء اصلاح طلبی در ایران خوانده شده و امیدی به آن نیست؛ اما چرا؟

پاسخ به این سوال واضح و روشن است: در کشوری که پول، قدرت، اسلحه و اجازهء سرکوب وسیع مردم در دست عده ای معدود از نیروهای نظامی در سپاه پاسداران قرار دارد، که به قول معروف هیچ خدایی را بنده نیستند، دیگر امکان اصلاح امور از طرق قانونی و با تکیه به قانون وجود ندارد. چرا که هر کس دیگر هم که جای اینها بود وقتی اقتصاد، سیاست، قدرت بلامنازع ولایت فقیه و … را در اختیار خود می دید و به هیچ نهاد قانونی در کشور هم پاسخگو نبود و، علاوه بر آن، هر کسی را هم که اشاره ای به عملکرد غیرقانونی آنها داشت بلافاصله با استفاده از قدرت نیروهای امنیتی خود بر سرجایش می نشاند معلوم است که خود را خداوندگار روی زمین می دانست و به کسی اجازهء کوچک ترین تعرضی به این حریم قدرت را نمی داد.

اما بعد از انتخابات گذشته و حوادثی که پس از آن رخ داد، بسیاری از مسائل برای مردم از پرده برون افتاده و عریان گردید. مردم متوجه شدند که در این رژیم آنان خس و خاشاکی هستند که تنها برای نمایش در عرصه های بین المللی، آن هم برای نشان دادن مشروعیت خود و اینکه بگویند در ایران هم دموکراسی وجود دارد و مردم سرنوشت خود را در پای صندوق های رای تعیین می کنند، مورد سوء استفاده قرار می گیرند که این موضوع خشم آنان را به حدی برانگیخت که تا ماه ها پس از انتخابات علیرغم سرکوب های وحشیانه رژیم و کشتار آنان، در خیابان ها ماندند و صدای خود را به جهانیان رساندند که مردم ایران اینانی هستند که اکنون در کف خیابان ها کشته می شوند ولی دست از آرمان های خود بر نمی دارند و ملت با تمدن سه هزار ساله دموکراسی و حق تعیین سرنوشت برای خود را از حقوق اساسی و اولیه خود می دانند و برای به دست آوردن آن حتی از بذل جان خویش نیز دریغ نخواهند کرد.

نکتهء دیگری که در این مقال اشاره به آن خالی از لطف نیست موضع گیری واضح و روشن گروه های موسوم به اصلاح طلب در قبال انتخابات آتی مجلس است. گروه های شناسنامه دار و معروف اصلاح طلب از جمله جبههء مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع ادوار مجلس و گروهی از اصلاح طلبان زندانی و مهمتر از همه شیخ مهدی کروبی با انتشار بیانیه هایی اعلام نموده اند که با توجه به جمیع جهات این انتخابات را نمایشی و فرمایشی دانسته و در آن شرکت نمی کنند و تعبیری دیگر آن را تحریم می کنند. از طرفی دیگر سید محمد خاتمی نیز اعلام کرد با توجه به اینکه شروط حداقلی مورد درخواست وی برای شرکت در انتخابات برای گروه های موسوم به اصلاح طلب فراهم نشده حضور در این انتخابات را بی معنا دانسته و در آن شرکت نمی کنند.

به نظر می رسد با توجه به جمیع جهات و تبری جویی کسانی که زمانی خود از این نظام بودند و به عنوان نخست وزیر، رئیس مجلس، وزیر، وکیل و … در آن کار می کردند و اکنون امکان هیچ گونه فعالیت ندارند و از آن بالاتر در حبس و حصر بسر می برند تکلیف مردم دیگر روشن است و مطمئنا در این انتخابات حضور نخواهند یافت اما به نظر نگارنده می توان از این فرصت برای رسوایی بیشتر نظام بهره برد همانگونه که دانشجویان در مراسم سخنرانی حسین شریعتمداری عمل کردند مردم می توانند در دیگر مراسمی که از این پس کاندیداهای مجلس برگزار خواهند کرد حضور یافته و جواب سوال های بی پاسخ خود را از آنان بخواهند و آنان را مجبور کنند تا به هزاران چرایی که در اذهان مردم وجود دارد و کسی به آنها پاسخ نداده است جواب دهند و این فرصتی است که ملت ایران مطمئنا از دست نخواهند داد و به نحو احسن از آن استفاده خواهند نمود.

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com