|
دوشنبه 18 مهر 1390 ـ 10 اکتبر 2011 |
کنگره ملی، چه زمانی و چگونه؟
سخنی کوتاه با دکتر اسماعیل نوری علا
فرهاد خ. ـ ايران
رفتم ز پا خاری کشم، محمل ز چشمم شد نهان
یک لحظه غافل گشتم و صد سال راهم دور شد
آقای دکتر نوری علا
همانطور که خود میدانید برنامه ایجاد کنگره ملی با شرکت نیروهای سکولار - دموکرات کندتر و بطئیتر از برنامه زمانبندی شده در ابتدای کار به پیش میرود. چنانکه مقرر بود «کمیته تدارکات» در اردیبهشت ماه سال جاری اعلام موجودیت نماید و پس از آن وعده مهر ماه ( چند روز دیگر ) داده شد که آن هم بعید به نظر میرسد که منجر به اعلام موجودیت این کمیته گردد.
در مکاتبهای که در این رابطه حدود سه ماه قبل با جنابعالی داشتم، دلیل تاخیر در اعلام موجودیت «کمیته تدارکات» و بهطریق اولی دلیل تاخیر در ایجاد «کنگره ملی»، تلاش برای جلب حمایت افراد معتمد مردم به منظور خنثی نمودن سمپراکنی مخالفان ايجاد این آلترناتيو در خارج کشور عنوان شد. در این رابطه دو نکته را به عرض میرسانم:
نخست اینکه تا آنجایی که من میدانم ماهیت، برنامه، روش و هدف شبکه سکولارهای سبز و کنگره ملی، کاملا مشخص و بدیهی است و افراد و شخصیتهای سیاسی با آگاهی از این برنامهها و روشها و اهداف جنابعالی و همکارانتان ، یا له و یا علیه این پروژه اقدام به اتخاذ مواضع خود نمودهاند. حال چگونه میشود افرادی که با آگاهی از کلیات و جزعیات این طرح علیه این پروژه موضع گرفتند را با مذاکره و چانه زنی و خواهش و تمنا راضی به تغییر صد و هشتاد درجهای نمود، مسئلهای است که من درنیافتم!
آیا باید همچنان وقت را (که اخیرا متوجه شدهایم نامحدود نیست) برای مذاکرات بدون سرانجام به بطالت گذراند؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که قطار را حرکت دهید و روی شیشه آن بنویسید توقف فقط در ایستگاه؟ و در زمان توقف در ایستگاه بیش از مدت زمان مشخص برای ورود افراد جدید وقت را مصروف ننمایید؟
و دوم اینکه آیا مشروعیت این طرح وابسته به شخصیتهای سیاسی شرکت کننده در آن است و یا به تعداد آراء مأخوذه به آن توسط مردم و یا هر دو؟
تا آنجایی که من میدانم نام تعدادی از افرادی که هم اکنون از این پروژه حمایت نمودند، برای مشروعیت بخشیدن به این طرح و جلب حمایت مردم کفایت میکند و بعید میدانم افرادی را که جنابعالی و همکارانتان مدتی است که با آنها مشغول مذاکره و چانه زنی میباشید آنچنان محبوبیت و مقبولیتی را دارا باشند که باعث تغییر محسوسی در حمایت عامه مردم از این پروژه گردند. بلکه حتی ممکن است یکی از دلایلی که این افراد بر علیه این طرح اقدام به مخالفت میکنند این باشد که خود میدانند در یک پروسه رای گیری موفق به کسب آراء قابل توجهی نخواهند بود. بهطریق اولی اگر مشروعیت این طرح وابسته به افراد و شخصیتهای شرکت کننده در آن باشد، ورود افراد جدید منجر به تغییر محسوس در میزان مشروعیت این طرح نخواهد شد و نیز اگر مشروعیت این طرح وابسته به میزان مشارکت عامه مردم باشد، باز هم ورود افراد جدید منجر به ازدیاد آراء ماخوذه توسط مردم به گونهای چشمگیر نخواهد بود. معهذا تنها چیزی که در این میان به رایگان از دست می رود زمان است.
این از دست رفتن رایگان زمان تا آنجا پیش رفته است که اخیرا اصلاح طلبان در صدد ایجاد دقیقا همین طرح تنها با حذف تبصره «سکولار » آن شدهاند و عجالتا به دو دلیل که در ذیل میآورم متاسفانه مجبورم عنوان نمایم که بخت موفقیت آنها بیش از نیروهای سکولار است.
نخست اینکه پرواضح است که نیروهای اصلاح طلب بر خلاف نیروهای پراکنده سکولار دارای اتحاد و یکپارچگی و روابط حسنه با یکدیگر می باشند. شوربختانه در اثر ایجاد مرزبندی بین نیروهای مشروطه خواه و جمهوری خواه ، عملا مشارکت آنها در یک پروسه همکاری اگر نگوییم بعید ، باری بسیار دشوار به نظر میآید. در مقابل اصلاح طلبان هم در کلیات و هم در جزییات با یکدیگر توافق و تفاهم کامل دارند و دقیقا میدانند که چه میخواهند، و قیاس این دو نیرو ( اصلاح طلبان و سکولارها ) به مثابه قیاس نیروی شمشیر در برابر نیروی توپ شربنل میماند.
دوم اینکه اصلاح طلبان علاوه بر انسجام و اتحاد دارای دو وسیله دیگر نیز میباشند که شوربختانه نیروهای سکولار اگر نگوییم فاقد آنها هستند، باری به حد کفایت از آنها بهرهمند نمیباشند. اولی رسانه و دومی پول است.
ناگفته معلوم است که اصلاح طلبان بنا به دلایلی که ذکر آن در اینجا باعث اطاله کلام میگردد (چون همه میدانند) مورد توجه رسانههای تصویری فارسی زبان پرمخاطب در امریکا و انگلستان هستند و علاوه بر آن در دنیای مجازی و وب نیز رسانههای آنها از رقیب سکولارشان پر تعدادتر و پرمخاطب تر است. (چنانچه میدانیم اساس این طرح بر استفاده از نفوذ اینترنت استوار است) و اصلا جای تعجب و شگفت نیست که اگر اپوزیسیون سکولار پس از 33 سال زندگی در تبعید «فقیر» شده باشد و در مقابل اصلاح طلبان (وزرا و وکلای سابق) بحمدلله با جیبهای پر از پول (پول حلال) در این زمینه نیز گوی سبقت را از رقیب سکولار خود ربودهاند.
آقای دکتر نوری علا
ضرب المثل معروفی است که میگوید : کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد. با این شواهد و قرائن، آیا شما اطمینان دارید که میتوانید کاری را که آغاز نمودهاید به پایان برده و در «مبارزه زمان» مغلوب رقیب اصلاح طلب نشوید؟
به تجربه سی و سه ساله دریافتهایم که افواه مردم ایران همیشه به دنبال جریانهای واقعی و موجود حتی در قالب نظام سیاسی کنونی به راه افتاده و با شعار «کاچی به از هیچ» سعی در بهبود روز و حالشان برآمدهاند. بنا بر همین تجربه سی و سه ساله ، آنها اگر «نادری» را نیابند به ناچار به دنبال «اسکندر» به راه میافتند. آیا شما فکر نمیکنید که پیش دستی اصلاحطلبان در تشکیل کنگره ملی باعث پیدایش یک آلترناتیو اسکندر مآبانه در پیش روی مردم ایران خواهد شد؟
و سخن آخر اینکه هیچ فردی ذاتا و فطرتا دارای مسئولیت برای فعالیت سیاسی به طور اعم و آلترناتیو سازی به صورت اخص نمیباشد، معهذا چنانچه بصورت خودآگاه و خودخواسته بار آنرا به دوش کشد، خودبهخود دارای مسئولیت و پاسخگویی در قبال آن و در برابر مردم میگردد. از این رو امروز چه بخواهید و چه نخواهید باورمندان سکولار - دموکراسی از شما و همکارانتان انتظار دارند با درک محدودیتهای زمانی و مقتضیات جامعه، پیش از آنکه ایده تشکیل کنگره ملی سکورلارها به دلیل برخورد با بن بست فکری از درون متلاشی گردد، آن را به مرحله عمل در آورده و بیش از این میدان را برای اسلامگرایان خالی نگذارید.
01 مهر 1390
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |