بازگشت به خانه

دوشنبه 28 شهريور 1390 ـ  19 سپتامبر 2011

 

کنگره ملی‌ یا کنگره محفلی؟

امین موحدی

آنها که روزی، هرچه می توانستند، ظواهر و سمبل های ملی‌ را نابود کردند و حداقل خدمتگزار سیستمی‌ بودند که چنین کرد، چه شده است که از واژهء «ملی»‌ استفاده می کنند؟

تلاش برای تشکیل کنگرهء ملی‌ توسط مجتبی واحدی من را به یاد استفاده ابزاری احمدی نژاد و مشایی از نام کوروش می اندازد .

ایشان خود را در نقش رهبر "کء هنوز تشکیل نشده" گذاشته و می فرمایند: «من آماده هستم با هر آنکه به اشتباهاتش اعتراف نماید مذاکره نمایم!» عجبا آقای واحدی، شما کی‌ قرار است به اشتباهاتتان اعتراف فرمایید؟ چرا کسی  برای صحبت و مذاکره با شما شرط و شروط تعیین نمی کند؟ شما کی‌ قرار است به اشتباهات عمدی خود، در سلب بهترین فرصت از ملت ایران برای  تغییر قانون اساسی باسمه ای‌ جمهوری اسلامی که در دوران هشت سال دولت خاتمی‌، پیش آمده بود، از ملت ایران عذر خواهی فرمایید؟ شما کی‌ قرار است بابت سرخورده کردن ملت ایران از بزرگترین خیزش ملت ايران، موسوم به جنبش سبز، از مردم عذر خواهی کنید؟ آيا شما نبودید که با واژه‌هایی‌ نظیر دوران طلایی‌ امام راحل و اجرای بدون تنازل قانون اساسی، حتا شعار‌های مردم را در همان رسانه‌‌هایی‌ که روزی رسانه‌‌های استکباری شان می نامیدید، تحریف فرمودید؟ شما و آقای کدیور کی می خواهید از مردم ایران و اپوزیسیون عذر خواهی کنید؟ این شما هستید که باید برادری تان با ملت و ملیّت را ثابت کنید نه اپوزیسیونی که برایش شرط و شروط می گذارید.

بهتر است به جای اپوزیسیون ملی‌، بر روی شرکت افرادی نظیر مشایی و احمدی نژاد در این کنگره به اصطلاح ملی‌تان حساب و از هم اکنون، برای احمدی نژاد هم یک کرسی در آن رزرو فرمایید.

 نام "ملی‌" زیبندهء جلسات محفلی عده ای‌ نیست که زمانی برای نابودی هر آنچه که نشانی از ملیّت و ملی‌ گرايی داشت همت گذاشتند.

بهتر است به جای کنگره ملی‌ نام کنگره محفلی بر آن بگذارید ،چرا که کنگره ملی‌ با آدم های غیر ملی‌ قابل تشکیل نيست.

تشکیل  کنگرهء ملی‌ امری محتوم است اما نه به امر و همت "امّت گویان"مخالف ملت.

به قول دوست نادیده و گرمی‌‌ام آقای نوری علا، گویا همه چیز باسمه ای‌ شده است. آنها که در مکتب اسلام و نظام اسلامی بزرگ شده اند، حتا بریدگان  آنها نیز، تمایل شدیدی به باسمه کاری و تفسیر به رای تمامی تعاریف در دنیای سیاست دارند.

آنها که زمانی همهء خارج نشینان را مزدور آمریکا و  اسرايیل می‌دانستند چه شده است که اینک  که خود خارج نشین شده اند برای جلب نظر آنهائی که روزی استکبار جهانی‌ اش می‌نامیدند، حاضر به هر نوع شعبده بازی و لفاظي  شده اند؟

آنها که زمانی اپوزیسیون خارج را بی‌ اثر و متوهّم می خواندند چه شده است که اینک، همان اپوزیسیون بی‌ اثر(!) را برای تشکیل کنگره ملی‌دعوت می کنند؟

تا اينجاي کار مشکلي نيست و میتوان با اندکی اغماض  چنین استدلال کرد که آنها متحول شده و به آدم های ملی‌ تبدیل گشته اند. اما مشکل آنجا آغاز مي شود که حضرات متحول شده، براي ديگراني که از ابتدا ملي بوده اند، شرط و شروط می گذارند و آمادگی‌ خود رابرای مذاکره با آنها اعلام می کنند، مشروط بر اینکه ابتد ا" پوزیسیون" اعتراف به اشتباهات گذشته  خود بنمایند .

آقای واحدی گویا تلويزیون جمهوری اسلامی را با کنگره ملی‌ اشتباه گرفته اند و بسیار علاقمند به اعتراف گیری م باشند.

اعتراف گیری، مچچ گیری، توّاب سازی، همان سیاق جمهوری اسلامی است که اکنون خدمتگزاران و پرورش یافتگان حتي متحول شده آن نظام، قادر به ترک آن عادت زشت نیستند؛ چرا که ترک عادت موجب مرض است.

تشکیل کنگره ملی‌ ایده بسیار خوبی‌ است و هر ایرانی معتقد به آزادی از آن حمایت می‌کند اما اولا  این ایده، ایده  جدیدی نیست که مثلا آقای واحدی آنرا کشف کرده باشد و به دیگران برای حضور در آن شرط و شروط تعیین نماید، و دوما اینکه این ما هستیم که باید از آقای واحدی برای شرکت و حضور در جایی‌ که نام ملی‌ را با خود یدک می‌کشد بخواهیم ملی‌ بودن خود را ثابت نماید نه اينکه ايشان امتحان ورودي براي اپوزيسيون بگذارند.

اقدام آقای واحدی و اصلاح طلبان غیر ملی‌ برای تشکیل کنگره ملی‌ و تعیین شرط و شروط برای اپوزیسیون سابقه‌ دار و ملی‌ ایران در خارج، مصداق ضرب المثل "مرده، مرده شور را می‌شوید"  است و بس.

جنازهء متعفن نظام اسلامی حاکم بر ایران، شسته شده و کفن پیچ، آماده دفن است؛ آنگاه آقای واحدی می خواهند به جای کمک به دفن این جنازهء متعفن، حاضرین در مراسم دفن نظام را بشورند و کفن کرده، دفن فرمايند.         

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com