|
جمعه 14 مرداد 1390 ـ 5 اگوست 2011 |
طرحی برای احیاء جنبش سبز
امین موحدی
با یاد آوری این نکته که در عصر گلوبالیزه شدن، «هویتطلبی» یک واکنش طبیعی از سوی اقوام و ملتها نسبت به پدیدهء جهانی شدن (گلوبالیزاسیون) بوده و به خودی خود نه تنها نمیتواند منفی باشد بلکه میتواند در جهت حفظ خرده فرهنگها و زبانهای بومی آ که ثروت این کرهء خاکی محسوب میشوند ـ مثبت و موثر هم باشد، میتوان با تعریف مرز «هویت طلبی» و «تجزیه طلبی»، ضمن بها دادن به هویتطلبان و جلب حمایت آنان، علاوه بر جلوگیری از سوء استفادهء تجزیه طلبان از اين مقوله، با استفاده از پتانسیل پر قدرت «هویتطلبی» جنبش سبز را جانی دوباره بخشید و خونی تازه در رگهای جنبش به جریان انداخت.
در صورت عینیت چنین تعریفی و توجه به بحث هویت طلبی به عنوان یک نکته مثبت و نه منفی، میتوان طرح فدراتیو کردن جنبش سبز را پيش کشيد. یکی از نکات مثبت و قابل اتکا و در تعریف کشور ايران دارا بودن تنوع قومي وزباني آن است که مجموعهاي بينظير ازاقوام کرد و ترک و فارس وعرب وبلوچ و... در کنار هم و در دفاع از تماميت ارضي ايران و عليه مستبدين زمان همواره يار و ياور هم بودهاند.
با ذکر اين مقدمه، در جهت همگرايي اقوام ايراني در راستاي تداوم مبارزات دموکراسی خواهی ملت ایران ضروري مينمايد براي فراگير شدن جنبش سبز طرحی نو در اندازیم و آنرا از خطر سکون و شکست دور نگهداريم.
براي ادامه حيات جنبشي که بيش از هر حرکتي پايههاي استبداد ديني را لرزانده است وبراي بهره بردن از اين لرزش بيسابقهاي که ارکان رژيم را فرا گرفته، در مسير به سقوط کشاندن رژيم، نيازمند همراهي تمامي اقوام ساکن در فلات ايران زمين هستيم.
آنچنانکه طی وقایع بعد از انتخابات ۱۳۸۸ ریاست جمهوری در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی شاهد بودیم حضور ميليوني در چند شهر نظير تهران وشيراز واصفهان، گرچه براي بلرزه انداختن رژيم لازم است اما براي ساقط کردن آن کافي نبوده و نخواهد بود . دادن شعارهاي محدود و شعارهايي که تنها در برگيرنده منافع بخشي از اقوام ساکن ايران ويا بخش کوچکي از گرايشات سياسي باشد هرگز ضامن پويايي ودوام هیچ جنبش آزادی خواهی نخواهد بود.بنابر اینبایسته است که درها را برای طرح شعارهاي اقوامي نظير کرد و ترک وبلوچ که به يقين علاوه بر مطالبات مشترک مطالبات خصوصي قومي و زباني مربوط به خود را دارند،باز نمود و باز گذاشت، تا آنها نيز بعنوان صاحبخانه در ايران، بهحساب آمده و نسبت به تحقق مطالباتشان، در آينده اميدوار گردند.
عدم توجه به فاکتور اقوام در ايران موجب واگرايي بيشتر آنها از همديگر و همراه نشدن آنها با جنبشهايي نظير جنبش سبز خواهد بود که ادعاي سراسري بودن را دارند اما به مطالبات خصوصي اقوام ايراني توجهي ندارند.
فراگيري عنصري نيست که با تنگ نظري بدست آيد براي احیاء مجدد حرکت اعتراضی مردمی موسوم به جنبش سبز و فراگير شدن آن ؛ بايد فضايي فراهم شود تا تمامي اقوام ايراني، علاوه بر مطالبات کلان ميهني، امکان طرح آزادانه مطالبات خصوصي خود را هم داشته باشند تا نسبت به آينده جنبش و تحقق مطالباتشان در سايه نه تنها جنبش سبز بلکه هر جنبش آزادی خواهی دیگر و تحت هر نام دیگر اميدوار باشند، نه اينکه هر شعار و طرحي را با اتهاماتي نظير تجزيه طلبي يا اتهامات ديگري سرکوب کرد. البته در اين مسير بايد مرز بين تجزيهطلبي وهويت طلبي بصورت روشن تعريف گردد تا زمينه چنين اتهاماتي يکبار براي هميشه از بين برود.
به هر شکل جنبش های موضعی و مقطعی ؛ زماني سراسري خواهد شد که در درون خود معتقد به مباني دموکراسي بوده و در مواجه بااقوام ايراني بهنوعي قائل به روش فدرالي باشد منظور از بکار بردن واژه فدرال در اينجااستقرار نظام فدراتيو در ايران آينده نيست که اين برعهده ملت ايران است که بايد بعد از آزادي ايران در اين مورد تصميم بگيرند، بلکه ايجاد روشي فدرالي در دادن آزادي عمل به اقوام در طرح شعارهايشان علاوه بر شعارهاي اصلي چنین جنبش هایی ميباشد.
چهارشنبه 27 جولای 2011
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |