بازگشت به خانه   مکتوبات فدوی طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی   دوشنبه 10 مرداد 1390 ـ  1 آگوست 2011

شهر اول ـ بی دقتی

فدوی نمی داند که چرا برخی از شهروندان، بعضی نکته های باریک تر از مو (به شرطی که زیر روسری باشد) را در نمی یابند و توجه ندارند که مثلاً گذشت زمان و پیشرفت های شگفت انگیز تکنولوژی، در کاربرد ابزار زندگی، دگرگونی هائی رابناگزیر سبب می شوند؛ فی المثل، جرثقیل که تعهد نکرده است که در همه ی زمان ها کاربرد یکسان و مشابهی داشته باشد! خب، زمانی اقتضا می کرد که منحصراً در کارهای خسته کنندهء آبادانی و ساختمان سازی بکار رود لکن امروزه، در ظلّ توجهات حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا روحی فداه و نایب برحق اش، اعلیحضرت الُعظما سید علی(ع) خامنه ای دامّ الذله و نیروهای تحت فرمان او، کاربرد مترقی اعدام را هم، پیدا کرده است.

این نیز گفتنی ست که کاربرد اعدام، مطلقاً تقصیر برادران نیست بلکه بدان علت است که جرثقیل، در این راستا فی نفسه موجود با استعدادی ست و، بقول دانشمندان هسته ای اسلامی، یک چیزی ش می شود! یعنی، چنین اقداماتی را، به سبک نیروهای خود جوش حکومتی (بسیج، لباس شخصی - م)، خود بخود، سبب می شوند و روح پر فتوح حضرت امام (ل) و جانشین خلف او، مقام معطم رهبری، صدمه الله تعالی، از آن بکلی بیخبر بوده و هستند!..

باری؛ در باب موارد استعمال جرثقیل گرامی، همچنان می شود گفت و نوشت که فدوی، برای احتراز از اطاله ی کلام، از موارد آن ابزار اسلامی، عجالتاً بشرح زير بسنده می کند:

«تیتر: "انتقاد نماينده سنندج: با جرثقیل ماهواره ها را جمع می کنند!" وی در توضیح بیشتر افزود: نيروي انتظامي هر هفته در يك محل از استان با يك جرثقيل به سراغ خانه هاي مردم مي رود و ماهواره و ديش را با استفاده از آن به كوچه ها و خيابان ها پرتاب مي كند! (پارسینه)

زیاده جسارت است ..

شهر دوم ـ این همانی

حادثهء اقدام تروریستی یک شهروند مجنون و متعصب نروژی، که بیش از 90 قربانی بجا گذشت، افزون بر مردم  نروژ، حس خشم و همدردی سایر کشورها را نیز برانگیخت و از آن بعنوان حادثه ای بزرگ یاد کردند. فدوی نیز با  همگان در این راستا با اندوه بسیار همراه است لکن این پرسش سمج و آزار دهنده را نیز نمی تواند پاسخ گوید که «چرا قتل عمد دستکم پنجهزار نفر شهروند ایرانی ِ عمدتاً جوان در دهه ی 60 و بویژه تابستان خونین 67 که بدستور حضرت امام (ل)  صورت گرفت *، چنین بازتابی در جهان نداشته است؟»

----------------------------

* در حاشیه، بعنوان مشق شب، پیدا کنید دوران طلائی حضرت امام (ل)  را که برادران اصلاح طلب، تخته گاز حسرتش را می خورند!

شهر سوم ـ گزینهء پنجم

فدوی در مرور جراید شریفه ی دارالخُرافه، به یک نظر خواهی در سايت فردا بشرح زیر برخورد که:

به نظر شما کدام نام برای واحد پول ملی کشور مناسب است؟

- تومان

- ریال

- پارسی

- دریک

فدوی چون افزون برحوصله، جان اضافه نیز ندارد که بعدها لنگ لنگان دنبال برادران راه بیفتد که: "رأی من کجاست؟"!، فلذا برای سلامتی امام زمان(عج) هم که شده! از دادن رأی خود صرف نظر می کند! البته یکوقت سوء تفاهم، و به تبع آن نیز، در مراتب صراحت و شجاعت فدوی تردید نشود که وی بهمین سادگی از حق رأی سرنوشت ساز خود گذشته؛ بلکه منظورش اینست که هرچه اعلیحضرت العظما بن علی(ع) خامنه ای دامّ الذله بگوید! که این نیز گفتن ندارد، که به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیة المطهّرین صلوات الله علیهم اجمعین، عین صواب و بطریق اولی، عین ِ ثواب است!..

 لکن فدوی در حاشیه نیز یکی دو نظر دارد، که یواشکی عرض می کند:

نخست اینکه، سطر آغازین همه پرسی، اندکی ضعف تألیف دارد چراکه به جماع (*) علمای حاضر، استعمال ملت، ترکیبات و مشتقات آن، بکلی ممنوع است؛ فلذا چیزی بنام "پول ملی" نداریم! حال اگر می گفتند «پول امّت»، یا برای رعایت قافیه که در جامعهء شکوهمند اسلامی از نان شب واجب تر است، می گفتند" پول امّی" باری!..

دیگر این که، گزینه ها، به باور فدوی، یکی کم دارد که همانا "آخوند" است؛ چرا که امروزه در سرتاسر ممالک  محروسهء ولایت مطلقه ی فقیه، میزان، آخوند است، ولاغیر!..

زیاده عرضی نیست ..

----------------

( *) لطفاً غلط چاپی جماع را به اجماع اصلاح فرمائید.

شهر چهارم ـ این مؤمنین!...

فدوی نمی داند که خوانندگان محترم ضد انقلاب، در طول دردناک این سه دهه توجه داشته اند که حضرات آیات عظام و حجج اسلام اعلی الله مقامهم اجمعین، و به تبع آنان، لشکر جرّار مؤمنین، کثرالله امثالهم، بسیار دوست می دارند که وقوع هر حادثه ای را، بمنظور مصادرهء اجر ُاخروی آن، به استکبار جهانی و نیز برای رعایت قافیه، به صهیونیزم بین الملل، لعنةالله علیهم اجمعین، نسبت دهند،حال اگر خود ِ خود ِ مقام معظم رهبری دامّ الذله هم بیاید و بگوید که خیر! آن واقعه، هیچ ربطی به شهدای مظلوم استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل ندارد، مؤمنین، زیر بار نمی روند لکن!.. و اگر آن مقام عظما هم در این باب بیش از حد مورد لزوم اصرار فرمایند، لامحاله به خروج از خط مالروی امام (ل)، متهم می شوند!

«وزير اطلاعات در مورد ترور رضايی‌نژاد دانشجوی دانشگاه خواجه نصير گفت: دانشجوی ترور شده در پروژه‌های هسته‌ای نبوده است و ربطی به موضوع هسته‌ای ندارد. وی در ادامه درباره اين‌ كه آيا سرويس‌های خارجی در اين ترور دست داشتند؟ گفت: اقدام سرويس‌های خارجی معمولا علائمی دارد كه ما تاكنون چنين علائمی در اين ترور نديده‌ايم».

بهمین ترتیب بود خبر سرنگون شدن یک فروند هواپیمای آمریکای جهانخوار توسط مؤمنین که متعاقباً توسط سپاه پاسداران تکذیب شد؛ با اینهمه، بعید است که مؤمنین به این سادگی، زیر بار بروند!

شهر پنجم ـ خدا رحم کند!

فدوی پیش از این، يعنی زمانی که رصد هلال ماه رمضان مشکل نبود، شاهد ریخت و پاش هنگفت حضرات آیات عظام و حجج اسلام اعلی الله مقامهم اجمعین، از جیب سوراخ ملت یک لاقبای ایران سابق، در استهلال ماه مبارک رمضان بود؛ امسال که بگزارش عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری! رصد هلال ماه رمضان، دشوار است، فدوی و ملت که افزون بر گرسنگی، تشنگی را نیز باید تحمل کنند، نمی دانند چه خاکی به سر کنند؟...

باری- مقام من درآوردی مذکور که خواست نامش فاش شود { علی(ع) رضا(ع) بوژمهرانی} فرمود: *

«در همایش روز چهارشنبه 29 تیرماه روش های جستجوی این هلال خاص توسط افرادی که در رصد این هلال تجربه داشته اند به رصدگران آموزش داده شد».

خلاصه اینکه، ملت یک لاقبا، کمرنازکتر از موی خود را امسال هم باید محکمتر ببندد؛ چرا که:

«150گروه! که زیر نظر ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری هستند از نظر تخصص و تجربه در سطوح و درجات مختلفی هستند. اما این 150 گروه تجهیزات لازم را برای انجام رصد هلال های بحرانی در اختیار دارند و برای رصد هلال این ماه مبارک نیز اعزام می شوند». (نقل قولها- سایت فردا)

تبریکات فدوی را بپذیرید ...

شهر ششم ـ نوعی آمار

فدوی کم و بیش حدس زده بود که، در مجموع، ادبیات برادران بهتر از ریاضیات شان است!.. لکن امروز، در مرور جراید شریفه ی دارالخُرافه به این نتیجه ی قطعی رسید که حساب برادران شدیداً ضعیف است.این معنا را فدوی، از اظهارات  برادر سردار رادان دریافت آنجا که فرمود: «آمار قتل و جرایم افزایش نیافته است!»( آفتاب)

برادر مذکور حتا ترور روح الله داداشی، که تازه قوی ترین مرد ایران بود، ونیز ترور رضائی نژاد دانشجوی دانشگاه خواجه نصير که اخیراً رخ داد را، قابل ندانسته که به آمار خود اضافه کند!.. از قدیم هم گفته اند که حرف نامرد(*) یکی ست !..

-------------------------

(*) لطفاً غلط چاپی نامرد را به مرد، اصلاح فرمائید

شهر هفتم ـ سبک شناسی مؤمنین

فدوی باید اعتراف کند که توفیق برادران تنها در عرصهء امور مکتبی نبوده و در عرصهئ هنر و ادبیات نیز شدیداً درخشیده اند. برشمردن این توفیقات نیاز به مجال و مقال مبسوط و مستقل دیگری دارد و می تواند حتا موضوع رسالهء فوق لیسانس و دکترای خوانندگان محترم ضد انقلاب باشد. باری بقول آن بزرگوار:

بیت

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم بقدر تشنگی باید چشید!

فلذا فدوی بعنوان مستوره، یکی دو نمونه از آثار برادران در عرصهء شعر و داستان را، بمنظور تنبّه خوانندگان ارجمند ضد انقلاب، به اجمال و اختصار بررسیده، و سپس رفع زحمت می کند:

در حوزهء داستان نویسی، به یک فراز شدیداً عاشقانه، که  لامحاله از وحشت، موی بر اندام آدمی راست می شود!. بر گرفته از کتاب «ستارهء سوخته» که از سوی انتشارات سورهء مهر منتشر شده است به عنوان نمونه توجّه فرمائید. پیش از آن اما فدوی، در حاشیه به کودکان و یا خوانندگانی که دچار بیماری قلبی هستند، توصیه می کند که از خواندن این اثر لطیف و خیال انگیز پرهیز کنند؛ در غیر اینصورت، فدوی مسؤل آن نخواهد بود!:

«چند روزی است که هوایت ابری است. آقتابی نشده ای. نه خودت را نشان ام داده ای نه چشم های دلربایت را ...»

ادامه ی داستان، البته به آنجائی که شما ضد انقلاب گرامی حدس می زنید، نمی رود، بلکه آن چشمان دلربا، به یاری یک بَزَک انقلابی، به پایانی مکتبی نیز می رسد:

«چشم های قشنگی که وقتی گََرد شیمیائی گرفت، زیباتر شد!»

این کتاب، در 126 صفحه، شمارگان 2200 و بهای 1100 تومان، از هم اکنون در دسترس است. بشتابید که غفلت، نه تنها موجب پشیمانی، بلکه موجب کوریِ آن دلربا نیز خواهد شد!

در عرصهء شعر نیز فدوی به بررسی گذرای یکی دو اثر مؤمنین اکتفا می کند؛ التماس دعا!

به نوآوری سراینده در ترکیب ریاضی و اقتصاد در شعر، در این رباعی توجه کنید:

سال 90 را رهبري نامي نكو داد

بر سعي ما ايرانيان عزمي دو سو داد

در وانفساي ركود اقتصادي

سال جهاد اقتصادي بر جهاني آبرو داد

توجه دوستانی را که نمونه ای برای قافیهء گوشی از فدوی می خواستند، به رباعی زیر جلب می کند:

تا كي سخن از شوق وصالت بزنيم

هر گوشهء تقويم علامت بزنيم

از بين تمام هفته، پس كي بايد

اين جمعهء غربت زده را خط بزنيم

اللهم عجل لوليك الفرج

آن عبارت زمخت معربی که به ته ِ اثر چسبیده جزو رباعی نیست؛ لکن فدوی بعنوان ویراستار حتا، بیضه ی لازم  برای حذف آن را در اختیارندارد و، افزون بر این، دست و پای اضافه نیز ندارد که دست قوهء محترم باه (قضائیه - م) بدهد!

و نیز این رباعی که شاعر در آن، افزون بر تلمیح، از اصطلاحات و زبانزدها نیز سود برده و ایهامی نیز به جریان انحرافی داشته و، به مدد چیستان، محکی برای سنجش هوش خواننده، در مصرع چهارم، ماهرانه تعبیه کرده است :

موسي بيا به دولت ما يك عصا فكن

ماري خزيده است و بيا اژدها فكن

خوش خط و خال و قاپ عزيزم ربوده است!

محمود را مدد بده... را ز پا فكن!

 حسن ختام این مقال، نقل قصیده مبسوطی ست که محصول عرقریزان عضوی از اعضاء سردار نقدی ست! جای منوچهری دامغانی و فرخی سیستانی، البته در میان شدیداً خالی ست که ببینند قصیده یعنی چه!

باری، گفتن ندارد که همهء سرداران معاصر اسلام عزیز، از جمله برادر سردار محمد(ص) رضا(ع) نقدی، رئیس بسیج، همینجوری سردار نشده و پس از کلی طی طریق، به اینجا رسیده اند. باری به این اثر که برادر سردار ریخته است توی جوراب، و محکم زده است به دیوار! توجه کنید با یادآوری این نکته که نامبرده افزون بر اینکه در مدیریت سرکوب تظاهرات و مبارزه ی صمیمانه با مردم، الحق والانصاف شدیداً درخشیده، در سرودن شعر، آنهم از نوع کلاسیک آن نیز، به گزارش وبلاگ نیوز و به نقل از فردا، سرآمد بوده و شایسته است که او را سعدی زمان بنامیم. با این تفاوت یا این ویژگی ِ البته مثبت، که علیرغم قالب ظاهراً فرسوده ی غزل / قصیده، عناصر موضوعی در شعر او از جنس زمان  بوده و از سر تقصیرات"تویتر" و "فیس بوک" نیز در شعرش نگذشته است! حالا فدوی از صنایع لفظی و معنوی که استاد در این اثر درخشان ملحوظ کرده است، بمنظور احتراز از اطالهء کلام، عجالتاً در می گذرد...

فدوی بیش از این تصدیع نمی دهد و می گذارد که خوانندگان محترم ضد انقلاب، لذتش را ببرند!

با تفنگش نتوانسته شکارم بکند

رفته با مطرب و اینترنت و ساز آمده است!

ناوگان اش نتوانسته مهارم بکند

رفته با لُعبتک(؟) چشم نواز آمده است

بمب و موشک نتوانسته بترسانندم

فیس بوک و توییتر شایعه ساز آمده است

شیمیایی زد و من باز عقب ننشستم

با کراک و هروئین تاخت و تاز آمده است

چون لگن شد اثر ناو هواپیمابر

پخش مه پاره ز مه واره به ناز آمده است

بس که از نغمه قرآن و دعا می ترسد

با رپ و عربده و تپ تپ جاز آمده است

فتنه هایش به بصیرت همه خنثی کردم

رفته با ساحر و با شعبده بازآمده است

ایسم ها، شرقی و غربی، همه رسوا گشتند

فرقه پردازی و عرفان مجاز آمده است

من جوانم چو علی اکبری الگوی من است

مشق و تدبیرم از او روح نواز آمده است

گر بحقیم، ازانبوه عدو باکی نیست

مرگ خونین و سعادت به تراز آمده است

من به یک ضربه کنم، چارهء مکر دشمن

مبطل منکر و فحشاء نماز آمده است

دشمنی، کو به دو صدحیله ز در بیرون شد

گر که غفلت کنی از پنجره باز آمده است

جز دو روزی دگر از دولت او باقی نیست

استقامت کنی آن محرم راز آمده است

بینم آن روز شود بمب ومسلسل خاموش

بانگ «مَن مهدی ام» از سوی حجاز آمده است

بنگر، چشم جهان رو به حقیقت واشد

موج اسلام محمد به فراز آمده است

واجب عینی ست که خوانندگان گرامی ضد انقلاب نیز با فدوی، این اعتراف استاد سخن را

تکرار بفرمایند که: حد همین است سخندانی و زیبائی را !

زیاده عرضی نیست ..

علی الله التکلان و هوُالمُستعان فی جمع امور

30 جمادی الجولای سنه ی 2011 ترسائی

کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی

تا درودی دیگر، بدرود

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه