|
چهارشنبه 22 تير 1390 ـ 13 جولای 2011 |
مشارکت سیاسی و حقوق زنان در فلسطین
سوده راد
درباره فلسطین و شرایط جنگی جاری بر زندگی روزمره در این کشور بسیار دیده و شنیدهایم. تصاویر جنگهای خیابانی، اخبار حملات انتحاری و هوایی را بسیار دیده و خواندهایم، ولی کمتر به زنان و حقوق زنان در این کشور پرداخته شده است. شاید یکی از دلایل این امر این باشد که با گذرنامههای کنونی امکان سفر ایرانیها به این کشور وجود ندارد.
آنچه در اينجا میآید حاصل گفتوگوی راديو زمانه با ساندرین آمر، فعال فلسطینی درمرکز مطالعات و اسناد زنان فلسطین در رابطه با وضعیت حقوق زنان در فلسطین و دستاوردهای تلاش چندین ساله آنها است.
زنان فلسطینی و سیاست
زنان در صدسال اخیر نقشهای گوناگونی در سیستم سیاسی فلسطین ایفا کردهاند. آنان در تصمیمگیریها حضور داشتهاند. ولی مشارکت سیاسی زنان در مقایسه با مردان هنوز هم دچار محدودیتهایی است.
برای بررسی چند و چون این این مشارکت سیاسی، روند آن را میتوان به چهارمرحله تقسیم کرد:
م مرحله اول: پیش از سال 1948، زنان فلسطینی از سال 1917در اعتراضات به اعلامیه بالفور شرکت میکردند و در سال 1920 در کمیتهای که به مذاکره با مقامات عالی بریتانیا فرستاده شد، چندین عضو زن هم داشت. یک سال بعد، گروهی از زنان تحصیلکرده فلسطینی «اتحادیه زنان فلسطینی» را بنیان نهادند که هدفش سازماندهی زنان برای شرکت در مبارزات ملیگرایانه بود و برای این کار به روستاها هم سفر میکردند. با این شروع بسیار خوب، پس از مهاجرت اجباری فلسطینیها از سرزمینهاشان فعالیتهای این گروه به امور خیریه کاهش یافت، چرا که مشکلات روزمره زنان برای ادامه زندگی در پناهندگی و بیخانمانی مسئله اصلی آنها بود. ه
م مرحله دوم: بین سالهای 1948 تا 1976ـ پس از تأسیس سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1964، چشمانداز جدیدی برای کنشگری زنان نمایان شد. اتحادیه زنان فلسطینی از اولین مراحل تأسیس شورای ملی فلسطین در غرب بیتالمقدس شرکت داشت. «اتحادیه عمومی زنان فلسطینی» که در سال 1965 بنیانگذاری شد، درنظر داشت ایدئولوژی جنسیتی اتحادیه زنان در مبارزات جنبش ملیگرایانه را به چالش بکشد و در این راه موفقیتهایی هم بهدست آورد و توانست اتحادی نسبی میان سازمانهای کوچک و بزرگ زنان در جهان عرب بوجود آورد. با این حال تلاش این گروه برای نمایندگی رسمی و قانونی زنان فلسطینی قدرت بالقوه آنها را به عنوان کنشگران برابری جنسیتی در تأثیر بر افکار عمومی کاهش داد. تا سالهای 1970، با اینکه زنان پناهنده در اردن به ارتش و در لبنان به اعضا یا کارکنان سازمانهایی چون سازمان آزادیبخش فلسطین میپیوستند، توجه ویژهای به وضعیت و مسائل ویژه زنان نمیشد. ه
مرحله سوم: بین سالهای 1967 تا 1987- در این دوره زنان به یکباره آنچنان به فعالیتهای سیاسی روی آوردند که بسیاری از آنها دستگیر و زندانی شدند و بهرهگیری از روشهای سازماندهی شده به مشارکت و ایفای نقش برتر در بازسازی کشور کمک کرد.
م مرحله چهارم: بین سالهای 1987 تا امروز- خیزش مردمی و انتفاضه اول، زمینه را برای یک تغییر واقعی آماده کرد. جوانان، زن و مرد، در فعالیتهای سیاسی شرکت کردند و جنس روابط اجتماعی دستخوش تغییرات شد. زنان اینبار به اهمیت حضور و تلاش خود پی برده و خواهان حضور در دولت و ساختار حکومت شدند. تلاش آنها برای بهبود وضعیت زنان موجب شد در سالهای 1990 سازمانهایی غیردولتی و مراکز مستقل زنان تأسیس کنند و به موضوعاتی چون خشونتهای خانگی، بررسی قوانین احوالیه شخصی، قتلهای ناموسی و ازدواجهای اجباری و ناخواسته بپردازند. ه
در طول انتفاضه دوم، مشارکت سیاسی زنان به کمترین حد خود رسید. بدون شک امضا توافقنامه اسلو در این کاهش مشارکت سیاسی زنان در مبارزات سیاسی آزادیخواهانهشان بیتأثیر نبود. در همین زمان، سازمانهای غیردولتی فعالیتهای اجتماعی خود را در سرزمینهای اشغالی افرایش دادند، چرا که پیمان اسلو، که هنوز اجرا نشده است، امیدها را برای بازسازی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور فلسطین افزایش داد.
در سال 1994، زمانی که حکومت خودگردان فلسطین به رسمیت میرسید، پیشنویس قانون اساسی فلسطین با در نظرداشتن اصل برابری زن و مرد نوشته میشد. اتحادیه عمومی زنان فلسطینی، از رییس دولت خودگردان وقت، یاسر عرفات خواست برابری جنسیتی را یکی از اصول اولیه قانون قراردهد. گروههای فعال زنان درسطح ملی و کشوری، علاوه بر آگاهسازی زنان بر حقوق خود، استراتژیهایی را برای بهبود وضعیت در حوزههای آموزش، سلامت، کار و اقتصاد اجرا کردند که نتایج آن نیز در انتخابات 1996 آشکار شد.
سهمیهبندی جنسیتی مشارکت سیاسی زنان
د ر حال حاضر طبق قانونی که پس از سه بار رد شدن نهایتاً در شورای قانونگذاری تصویب شد، باید حداقل 20 درصد از اعضای شوراهای شهر را زنان تشکیل دهند. برای انتخابات این شورا، فهرستهای انتخاباتی باید یک زن در سه جایگاه اول، یک زن در چهار جایگاه بعدی و یک زن در بین پنج جایگاه بعدی و الی آخر حضور میداشت. البته این نوع سهمیهبندی که حضور زنان را تضمین میکند مورد اعتراض برخی از گروهها قرارگرفت و در انتخابات 2006 احزاب توانستند سهمیهبندی در فهرست شورای قانونگذاری را رعایت کنند ولی در شوراهای محلی و شهری نتوانستند به تعهد خود عمل کنند. با این حال حضور زنان در انتخابات دور اول و دوم شورای قانونگذاری 1996 و 2006 چشمگیربوده است و 47درصد کل رأیدهندگان را تشکیل دادهاند. آمارها نشان میدهند که 88.5 درصد مردان و 93.2 درصد زنان از برابری حقوق زنان در مشارکت سیاسی دفاع میکنند. این اعتقاد به برابری حقوقی یکی از عواملی است که حضور زنان در شورای قانون گذاری از 5.6 درصد در سال 1996 به 12.3درصد در سال2006 و در شوراهای محلی در همین سالها از 0.6 درصد به 19درصد رسیده است.ه
د در حال حاضر از 22 وزارتخانه، ریاست پنج وزارتخانه بر عهده زنان است و در سال 2009 یکی از اعضای کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش زن بود. اولین زن رییس سازمان بورس اوراق بهادار، اولین زن فرماندار رامالله و البیره، اولین رییس زن مرکز آمار فلسطین که نهادی غیردولتی است، همه نشانههایی از پیشرفت سریع زنان در مشارکت سیاسی و اجتماعی برای ساختن آینده فلسطین است. در نوارباختری، در سال 2008 از 120 قاضی تنها 18 نفر زن بودند که این نرخ از 15درصد به 16.6 در سال 2009 رسید. این آمار افزاینده در مورد وکلا و پزشکان نیز صدق میکند.ه
وزارت امور زنان
وزارت امور زنان فلسطین در نوامبر 2004 آغازبه کار کرد. بر اساس برنامه عملی سه ساله که این وزارتخانه برای انجام در 2008 تا 2010 برنامهریزی شدهاست، مهمترین و مبرمترین مشکلات زنان فلسطینی در رأس امور قرارگرفته است. هدف کلی این برنامهعملی تضمین شرایط مناسب قانونی، سیاسی و اجتماعی برای رشد زنان است و بطور خاص برنامههایی برای تشویق زنان برای مشارکت در رویههای تصمیمگیری و سیاستگذاری کشور، کاهش و مبارزه با فقر زنان جوان، بویژه زنان سرپرست خانوار، آموزشهای حرفهای زنان جوان در حال اجرا است.
این تلاشها موجب شد که در وزارتخانهها و سازمانها، نام مراکزی که مربوط به زنان بودند به مرکز جنسیت تغییر یافته و درنتیجه حوزه فعالیتهای این واحدها و مراکزها هم گسترش یابد و اجرای استراتژیهای وزارت امور زنان را آسانتر کند.
خشونتهای جنسیتی بر زنان، خشونت خانگی
بر اساس آمارهای مرکزآمارفلسطین، در دسامبر 2005 و ژانویه 2006، در میان بیش از 4000 خانوار، 23 درصد زنان دچار خشونت خانگی بودهاند ولی تنها کمی بیشتر از یک درصد زنان شکایت کردهاند. دوسوم آنها گفتهاند که مورد خشونتهای روانی و سواستفاده قراردارند. خشونت بر علیه زنان در سرزمینهای اشغالی همچنان در خانهها مسکوت میمانند چرا که مرکز، سازمان یا حتی مکانی برای حمایت از آنها وجود ندارد. در فلسطین هم مانند بسیاری از کشورها، باز هم ناموس خانواده و آبروی خانوادگی به زنان اجازه نمیدهد راز خشونت علیه خود را افشا کنند. شرایط ویژه جنگی این کشور نشان میدهد که افزایش خشونتهای خانگی با افزایش اغتشاشات رابطه مستقیم دارد.
معمولاً زنان و دختران فلسطینی که در مورد خشونتهای خانگی سخن میگویند نه تنها از سوی خانوادههای خود، بلکه از سوی افراد محله و جامعه هم تحت فشار قرار میگیرند و متهم به آبروریزی میشوند. همچنین دستگاه قضایی فلسطین قتلها و جرمهای ناموسی را جدی نمیگیرند و محکومیتها تنها محدود به چند سال زندان میشوند.
دستاوردهای زنان فلسطینی
بر اساس سومین پیشنویس قانون اساسی فلسطین زنان میتوانند بدون نیاز به اجازه پدر یا همسرانشان و بطور کلی «ولی» گذرنامه دریافت کنند و ملیت خود را به فرزندان و همسران خود انتقال دهند. همسران مدیران کل وزارتخانهها گذرنامه سیاسی دریافت میکنند. بیوهها میتوانند برای فرزندانشان بدون اجازه عمو، دایی یا پدربزرگ آنها گذرنامه دریافت کنند. در سال 2009 کمیته مبارزه با خشونتهای جنسیتی تأسیس شد و در سال 2010 وارد فاز اجرایی در سطح ملی گردید.
مرخصی پس از زایمان از چهار به 10 هفته افزایش یافت و مادران در سال اول پس از زایمان به ازای هر روز یک ساعت کاری دستمزد دریافت میکنند. حق حضانت و حقوق والدین بر فرزندان بین زن و مرد برابر است و برای تصمیمگیری آرامش و سلامتی کودک بر جنسیت والدین ارجح است. روز ۱۵ ماه می 2011، رئیس جمهور محمود عباس از قضات خواست برای کسانی که قتلهای ناموسی را برنامهریزی یا اجرا میکنند حداکثر مجازات را درنظر بگیرد.
آنچه بر فلسطین گذشته است
پیش از سال 1920 فلسطین تنها فلسطین بوده است. در سال 1947 سازمان ملل متحد پذیرفت که 48 درصد از فلسطین، متعلق به فلسطین باشد. در سال 1949، اسرائیل 94.77 درصد اراضی فلسطین را تحت اشغال و کنترل خود در آورد. کرانه باختری که 20.74 درصد سرزمین فلسطین را تشکیل میدهد، تحت کنترل اردن درآمد و مصر کنترل نوار غزه را، که 1.32 درصد فلسطین است در دست گرفت. در سال 1976، اسرائیل باقی اراضی فلسطین، قسمتی از مصر و سوریه را اشغال کرد.ه
در نوار غزه بیش از 70 درصد زندگی مردم به کمکهای بینالمللی وابسته است. نرخ بیکاری به 40 درصد میرسد و 70 درصد زیر خط فقر زندگی میکنند. 90 درصد آب آشامیدنی در نوارغزه آلوده است و برای استفاده انسان مناسب نیست. ه
10.2 درصد جمعیت دچار سوءتغذیه مزمن هستند. عدم توانایی نیروگاه برق غزه در تأمین نیازهای منطقه، روزانه بین 8 تا 12 ساعت خاموشی بر غزه حاکم است. نه تنها 90 درصد کارخانههای مستقر در این منطقه یا بطور کلی بسته هستند یا با کمترین ظرفیت خود کار میکنند، بلکه ماهیگیری هم تا فاصله سه مایل دریایی از ساحل ممنوع است. ه
در سال 2010، جمعیت فلسطینیها در تمام دنیا به 9.10 میلیون نفر تخمین زده شده است که از این تعداد 1.4 ملیون نفر در خاک فلسطین زندگی میکنند. حدود نیمی از این افراد را زنان و دختران تشکیل میدهند و رشد سالانه جمعیت 2.6 درصد است. 1.37 درصد مسیحی هستند. تراکم جمعیت درغزه، 4206 نفر در هر کیلومتر مربع است که بالاترین تراکم در دنیا محسوب میشود.ه
http://radiozamaneh.com/society/women/2011/07/10/5304
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |