چرا نوری علا به شیرین عبادی حمله می کند؟

نامهء وارده از يک نحليل گر سياسی ملی ـ مذهبی

چرا نوری علا به شیرین عبادی حمله می کند؟ آن هم بعد از حملهء فواد تابان در اخبار روز به شیرین عبادی؟ آن هم به خاطر اینکه شیرین عبادی پیشنهاد داده است که پارک لاله را به نام هاله (سحابی)، شهید مظلوم راه مدارا و حداقلی حقوق بشر، تغییر دهند؟

در غرب معروف است که همیشه برای یافتن پاسخ و  راه حل اساسی و درک صحیح تر و بنیادی تر مسائل به «تصويز بزرگ» (big picture) نگاه کنید. منظور هم این است که زیاد به جزئیات و ظاهر مسائل و راه حل های سادهء اولیه که به نظر خیلی صحیح هم می آیند اما در دراز مدت کار نمی کنند مشغول نشوید.

از شاهکارهای وزارت اطللاعات و امنیت ج ا و جاسوس بگیری و نفوذ و کشتار مخالفان و فریب سیستم های اطلاعاتی غرب بسیار می شنویم و همیشه با مسخره کردن از کنار آن می گذریم. اما اپوزیسیون ایرانی، صرف نظر از روش و گروه سیاسی که به آن تعلق دارد، باید یک بار خودش را به جای وزیر اطللاعات ج ا و مراکز امنیتی ج ا و شاهرگ هایی که آن را به سیستم اطلاعاتی روسی (که  از ج ا تا سوریه تا بلاروس تا کوبا فعال است) وصل می کند بگذارد.

اگر شما  وزیر اطلاعات بودید و در شرایط فعلی که انقلاب های «یاسمنی» در جهان سوم با مشارکت مستقیم ملت ها و با هدف ایجاد دموکراسی از نوع غربی به سرعت در حال گسترش است مي خواستید رژیم را حفظ کنید چه می کردید؟

آیا مثل سال های قبل نفوذی می فرستادید که در خانهء بختیار و تیمسار اویسی و فرخ زاد و سازمان مجاهدین... نفوذ کنند و موجبات ترور و حذف فیزیکی آنها را فراهم آورند؟ مسلم است که این شیوه هم دردسر زاست و هم کار نمی کند. چرا که انقلاب یاسمنی نخبه گرا نیست، توده ای و ملی است. بر اساس مطالبه گرایی جوانان و تضاد فرهنگی آنها با رژیم کار میکند. محرک آن جوی است که جوانان را که ناامید از این رژیم ها و اپوزیسیون بی عرضه و فاسد و حراف و بی عمل آنها است به حرکت در می آورد.

آیا اگر اطلاعاتی بودید روشنفکر و روز نامه نگار و وب سایت چی می فرستادید خارج تا برای ولایت فقیه تبلیغ کنند؟  معلوم است که کار نمی کند.

آیا برای مارکسیسم لنینیسم تبلیغ می کردید؟ اینکه گندش در آمده. کی می خواد مثل کوبا بشه یا شوروی فرو پاشیده؟ کار نمی کند.

آیا برای اصلاح نظام و حقوق بشر و ترویج تسامح و تساهل تبلیغ می کردید؟ این که نه جذابیت دارد، نه در صورت موفق شدن به نفع نظام است. بیشتر به نفع تغییرات بنیادی است و بنزین روی آتش ریختن است. کار کرد منفی دارد برای نظام توتالیتری که تشییع جنازه را هم اجازه نمی دهد (البته به ملی ـ مذهبی ها و سبزهای موسوی ـ کروبی  و هواداران انجمن پادشاهی و البته مجاهدین).

پس چه باید می کردید تا این جوانان را از تغییر ناامید و منصرف و خانه نشین کنید؟

باید افسران اطلاعاتی متخصص جنگ نرم، روشنفکران و فعالین سیاسی و نویسندگان خودتان را با نقابی که هیچ شکی بر نیانگیزد می فرستادید به مراکز فرهنگی، سیاسی، خبری همین کشور های غربی، اپوزیسیون، احزاب و گروه ها و افرادی که به دنبال تغییرات بنیادی و آرام و گام به گام در جهت ترویج دمکراسی و نهادینه کردن آن و مشروط نمودن قدرت هستند نه دنبال تعویض عجولانهء یک دیکتاتوری با یک دیکتاتوری دیگر به کمک خارجی.

۱- با توجه به اینکه، به یمن دو جنبش «اصلاح طلبی» و «سبز»، افکار طیف های مختلف که به مذهب باور دارند از تضاد به سمت همگرایی و نزدیک شدن به یک طرز فکر ملایم مذهبی و لیبرال (مثل بازرگان و ترکیه) پیش می روند و کسی دیگر فقاهت استالینیستی را نمی خواهد (حتا مصباح یزدی هم این را فهمیده و خامنه ای آخرین فقیه ولایت دار است)، بایستی با این همگرایی و این خطر اصلی به شدت مبارزه کرد. از کجا می شود به همهء اینها حمله کرد؟ از در «سکولاریسم نوی ضد مذهب!» هم غلط انداز است، هم امکان تندروی و ترور شخصیت را فراهم می آورد، هم کسی در غرب شک نمی کند که اینها همان افسران اطلاعاتی جنگ نرم رژیم و تربیت شدگان مکتب مارکسیسم لنینیسم و درس خوانده های  مدرسهء جاسوسی پوتین باشند.

۲- اما با توجه به گرایش سلطنت طلبانهء بسیاری از مردم، و پایه های اجتماعی سلطنت طلبان،  و نزدیک بودن خواست های غرب گرایانهء آنها با خواست جوانان، بایستی فکری هم به حال این بخش کرد. در اين مورد چه کسی بهتر از بختیار؟ اسب تروای مارکسیست های روسی در جبهه ملی!

بختیار، مثل همیشه، بهترین پل است بین شوروی (روسیه مداران) و سلطنت طلبان و ملیون. این فرد فرصت طلب ماکیاولیست هم دوسیه از سفر انگلیس و امریکا دارد، هم پروانهء عضویت در جبههء ملی، هم سوسیال ـ دموکرات است،  هم ضد پیمان سنتو و سیتو،  هم از شاه حکم نخست وزیری دارد، هم طرفدار به قدرت رسیدن به هر طریق حتا از طریق کودتای نظامی به کمک صدام. و از همه مهمتر برای رسیدن به قدرت به همه خیانت کرده: مصدق، جبهه ملی، شاه، مارکسیست ها (بیژن جزنی)، امریکا، انگلیس، لیبرال های مذهبی.

به این ترتیب، «افسران جنگ نرم» به راحتی می توانند پشت این هزار دستان سنگر بگیرند و حرف های متضاد بزنند؛ به وقت اش سلطنت طلب بشوند اما در اصل برای کوبیدن شاه و رضا پهلوی، غرب گرا بشوند اما در اصل برای ضدیت با امریکا و غرب و راندن ایران به سمت روسیه، ملی و  استقلال طلب بشوند اما در اصل برای فروش ایران به قذافی و صدام و پوتین، مشروطه خواه بشوند اما در اصل برای آماده کردن مردم برای کودتا و حاکم کردن آتاتورک و تره کی، سوسیال دموکرات بشوند اما در اصل برای کوبیدن سوسیال دموکراسی واقعی و ترویج مارکسیسم لنینیسم روسی.

کارکرد دوگانهء شخصیت ماکیاولیست و قدرت پرست بختیار از او بهترین چاقو برای حذف همه مخالفین (به جز مارکسیست های روسی) ساخته است. یعنی حذف لیبرال دموکراسی، مشروطه خواهی، غرب گرایی، مذهب گرایی لیبرال، ملی گرایی... بدون اینکه کوچکترین شکی بر انگیخته شود، افسران جنگ نرم ج ا، ک گ ب، و فراماسونری مارکسیست های روسی، امروز در تمام مراکز خبری، فرهنگی، سیاسی، حقوق بشری، think thank های آمریکایی و اروپایی و حتا سیستم اطلاعاتی و امنیتی غرب نفوذ کرده و به کار ترور شخصیت و شبهه افکنی و تشکیک پیرامون تمامی نخبه ها و فعالین سیاسی و فرهنگی و ادبی و حتا تاریخی ایران از هر گروه و سلیقه (به جز مارکسیستی - لنینیستی) و شبهه افکنی و تخریب و تحریف جنبش های مشروطه، مدرنیزاسیون  شاه، ملی کردن نفت، انقلاب 57، اصلاح طلبی، و سبز مشغولند. مثل تمام حرکت های امنیتی دیگر یک طرح موازی هم برای فریب درست می کنند و خودشان آن را لو می دهند. مثل مدحی و بقیه.

وگرنه چرا «نئو سکولار ها» باید تمام وقت شان را بگذارند برای گرفتن عذرخواهی از موسوی و کروبی برای کشتار 67 که خود مارکسیست های روسی از جمله فراهم کنندگان شرایط وقوع آن بودند و هميشه از آن حمایت هم می کردند؟ حالا به بنی صدر و یزدی و بازرگان حمله می کنند؟ آن موقع هم به همین ها حمله می کردند که چرا شما مخالف این کشتار ها هستید و غرب زده و عامل امریکا  هستید؟

چرا شیرین عبادی؟ چرا هاله سحابی؟ چرا هدی صابر؟ چرا این ها که زیر ضرب رژیم هستند و یا به دست رژیم به قتل رسیده اند در صدر لیست ترور امسال نوری علا و فواد تابان و نیک آهنگ و ادیب زده و الاهه بقراط و... قرار دارند؟

چرا مصدق، چرا بازرگان، و چرا بنی صدر در صدر لیست ترور کیهان لندن، اخبار روز، خودنویس، رادیو زمانه... هستند؟

چرا امیر انتظام، داریوش فروهر، و.... در صدر لیست ترور مارکسیست های روسی هستند؟

چرا این همه مارکسیست روسی هر غلطی دلشان می خواهد می کنند.

اسماعیل خوئی می گوید شعار جمهوری ایرانی شعاری فاشیستی است!

زر افشان می گوید جنبش سبز سوار امواج رسانه ای غرب است!

اینها سکولار نيستند، به همین دلیل اسم خودشان  را «سکولار نو» گذشته اند.

- سوسیال دمکرات هم نيستند به همین دلیل از قذافی، اسد، پوتین، کاسترو، چاوز، صدام دفاع ضمنی و یا آشکار می کنند. به کانادا و سوئد هم انتقاد و گاهی حمله می کنند. به اوباما حمله می کنند. از طالبان و القاعده و ریگی و پژاک و... به عنوان مقامت عراق  و افغانستان و ترکیه دفاع می کنند.

- به دموکراسی هم معتقد نيستند چون به ترکیه و اندونزی و مالزی و گاهی هند و ژاپن حمله می کنند. اما دنبال یک جملهء تبلیغاتی از نظر بایف، پسر قذافی، اسد، پوتین، لوکاشنکو، کاسترو،.... می گردند که ادعا کنند اینها سکولار هستند و در حال اصلاح!

مگر می شود سوسیال دموکرات باشی و هیچ روشنگری علیه کمونیست ها، مارکسیست لنینیست ها، حزب توده، فدایی ها، کاسترو، قذافی، اسد، جنایات بلشویک ها، استالین، مائو، پل پت، نداشته باشی؟

شما که می گویید مردم ایران اصلاً مذهب و سلطنت و مصدق و خاتمی و موسوی و کروبی را نمی خواهند. پس با چی دارین مبارزه می کنین؟ دون کیشوت های روسی!

قراگوز لو میگوید جنبش سبز آمریکایی و امپریالیستی است! همهء «انقلاب های یاسمنی» ساخته و پرداختهء سرمایه داری جهانخوارند! این آقا در تمام 32 سال پیش کجا بوده ؟

ریس دانا  به ج ا می گوید چند تا امتیاز بدهید تا ما به رسانه ها بگوییم عقب بکشند !

عبدالله شهبازی می گفت به احمدی نژاد رای دهید نه رفسنجانی! بعد گفت به موسوی رای دهید او اصول گراست، نه احمدی ! حالا می گوید سر مار (احمدی نژاد) را بزنید.

بازگشت به خانه