بازگشت به خانه

دوشنبه 12 ارديبهشت 1390 ـ  2 ماه مه 2011

 

بيست و پنج سال پس از چرنوبیل و شش هفته پس از فوکوشیما

نصرت واحدی 

ملت شریف ایران

امروز سانحهء "چرنوبیل" و فاجعهء "فوکوشیما" صحنه های مصیبتی بزرگ در تاریخ زیست موجودات زندهء روی زمین اند. این وقایع ناگوار، آن هم در دو کشور بسیار پیشرفتهء علمی - فنی دنیا، چون شوروی پیشین و ژاپن، معلوم می کنند که به هیچ تکنولوژی و ابزار فنی نمی توان به یقین مطمئن بود. هر دستگاه و مجموعهء ماشین آلات مرتبط بهم دارای یک "ریسک باقیمانده" و یک خطر غیرقابل محاسبه است. این خطر مادامی که پایه های خانه و زندگی آدمی را که محیط زیست را نیز شامل می شود نابود نکند قابل تحمل است. در غیر این صورت یک حادثه جوئی است؛ قمار مرگ و زندگی است؛ شیطنت و جنایتی آگاهانه به عالم حیات است.

امروز، در دورانی که انسان می رود تا خلاقانه و مصمم سالار زندگی خود باشد، با علم و فن خویش دستگاه پیچیده ای را طراحی می کند تا با آن نیروی اتمی را مهار نماید و از آن به نفع رفاه خویش نیز بهره برداری کند. اما همین موجود برتر، همین خالق دنیای تکنولوژی، همین مغرور اندیشه های حیرت انگیز خود، همین انسانی که هیچ مرز و حدّی را نمی شناسد، ناگهان در مقابل ساختهء خود دیگر سازنده نیست، بلکه یک شئی، یک ابژکت می شود. او اسبابی در برابر هیولائی می شود که خود مولد آن بوده است. عجبا که در این معامله او ابزاری می شود که با خالقش فرق دارد. از این رو نیز آینده ای که در این فرایافت شکل می گیرد و متظاهر می شود، دیگر آیندهء منتظرهء آن انسان سازنده نیست.

با این مختصر ملاحظه می شود که بشریت بوسیلهء نیروگاه های اتمی که دارای "ریسک باقیمانده" اند، بشدت تهدید می شود. از این رو آنها که از دید "چشم و هم چشمی" به این مسئله می نگرند یا ژرفای این خطر را نمی بینند و یا جنون خودکشی روح شان را تسخیر نموده است.  

 

ملت شریف ایران،

در آغاز اتمی شدن کشور، که به هرحال با علاقه های بعضی از ممالک اروپائی گره خورده بود، بسیاری از تحصیل کرده ها و فرهیختگان جامعه با آن موافق بودند. بدون اینکه به چون و چند آن آگاه باشند. زیرا تنها راه مسالمت آمیز رسیدن به مردم سالاری را تجدد، رفاه، نوآوری و دانش اندوزی می دانستند. لازم به توضیح است که علاقه های اروپائی ها در آن هنگام که براثر جنگ با ویرانی های غیرقابل توصیف شهرها و خانه هایشان دست به گریبان بودند همانا بدست آوردن مواد نفتی، تولید کالاهای صنعتی و یافتن بازار فروش برای آنها بود.

اما اکنون که ما تجربه های تلخی از استعمار و جهانی شدن اقتصاد و علاقه های کشورهای قدرتمند بدست آورده ایم، اکنون که به معایب تکنولوژی اتمی و بی بند و باری تجارت جهانی (گلبال) آگاهی یافته ایم، آشکارا به اشتباه گذشتهء خویش پی برده و، در نتیجه، بنا بر اصل آزمون و خطای کارل پوپر و پند پدرانمان که گفتند "هر جای ضرر را اگر بگیری سود است" می خواهیم فورأ به ساختن و راه اندازی رآکتور بوشهر و نظایر آن پایان داده شود.  

 

ملت نجیب ایران

یروگاه اتمی بوشهر، نیروگاه تمام ناشدنی ای که 35 سال آزگارمدام برآن خشت قدرت و ثروت و نکبت و وابستگی زده می شود، با ضریب ناایمنی خود که بالا تر از "ریسک باقیمانده" است، خطری جدی و قابل محاسبه برای سرزمین آبا و اجدادی ماست. این خطرها را می شماریم :

·         ساختمان قدیمی فرسوده ((corrision و ماشین آلات سرهم بندی شده

·         ضعف ایمنی و تشعشع زیادتر به محیط بیرون نسبت به رآکتورهای غربی

·         نداشتن ایمنی های لازم و مدرن کنونی چون "تابوت برای میله های سوخت" Core catcher و سوپاپ اطمینان والمن Wallmann-Ventil

·         قرار داشتن محل کارخانه روی رگهء زلزله

·         خلیج فارس در صورت بروز سانحه به شدت صدمه خواهد دید و آب زیان آلوده و ماهیگیران بیکار می شوند

·         نداشتن راه اندازان و مهارگران دانا و توانا به کار رآکتور (دارای تجربهء کافی اقلأ ده ساله)

·         نامعلوم بودن وضع زباله های اتمی که به هر حال مبالغ هنگفتی را خواهند بلعید

·         هم اکنون در حاشیهء کویر (در اردکان) تفاله های سنگ های اورانیوم استخراج شده رویهم انباشته می شوند. این زباله ها خطری جدی برای آب های زیر زمینی و قنوات، یعنی زندگی کویری اند.

·         کمبود متخصص و کارگر فنی و در نتیجه سال ها وابستگی و نیازمندی

افزون بر این، امروز شتاب حیرت انگیز دگرگونی های علمی – فنی وضعیتی را در دنیا بوجود آورده است که با دیروز فرق دارد. دیروز تکنولوژی تابع زمان نبود. درحالی که امروز هر روز می توان شاهد اختراعات و نوآوری هائی بود که راه حل دشواری ها را به مراتب ساده تر و ارزان تر و با دوام تر می سازند. از این رو در سرمایه گذاری های بزرگ لازم است بسیار محتاط بود. یعنی تنها هنگامی باید بکاری بزرگ دست زد که آن کار دارای بازدهی مناسب، دوام کافی، حافظ مصالح ملی و از همه مهم تر ضامن رفاه و ایمنی عمومی باشد.

سرمایه گذاری هنگفتی که روی صنایع اتمی در ایران شده است با هیچیک از معیار های بالا مطابقت ندارد. به ویژه چون سرزمین ایران علاوه بر داشتن منابع نفت و گاز و ذغال سنگ کافی، صاحب آفتاب بسیار، باد فراوان، رگه های گرما ده زمینی، امواج دریا و املاح و معادنی مهم برای تهیهء باطری و ذخیره سازی انرژی در سطح وسیع است، دیگر نیازی به انرژی اتمی ندارد. از این رو مصالح ملی کشور ایجاب می کند با این ثروت ها و نیروی انسانی تربیت شده خود مملکتی تولید کننده بوجود آوریم نه اینکه آنچه داریم و نداریم برای کسب لقمه نانی بفروشیم و عمری را به بطالت و لاابالی گری سپری نمائیم.

به این دلایل شایسته است دولت فعلی ایران از فرصتی که واقعهء فوکوشیما به او داده است استفاده نموده و از راه اندازی رآکتور بوشهر صرفنظر کند؛ فرصتی که خود هشداری بزرگ به حاکمان جمهوری اسلامی است؛ همان ها که در برابر ملت شریف و به ویژه مردم شهر بوشهر مسئول و به هر حال بهنگام هر حادثه ای مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.

فراموش نکنیم که دولت برای مواقع خطر و اتفاقاتی نظیر چرنوبیل و فوکوشیما سازمان های مقابله کنندهء مجهز، با طرح های امتحان شده و نیروی انسانی با تجربه، ندارد. این موضوع را مردم در زلزلهء شهر بم و  انفجار قطار نیشابور بخوبی با گوشت و استخوان خودشان تجربه کرده اند.

به امید پشتیبانی همهء ایرانیان از این پیام و پیروزی ملت در راه بدست آوردن آزادی خود

                                                                                      مونيخ

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com