بازگشت به خانه

چهارشنبه 14 ارديبهشت 1390 ـ  4 ماه مه 2011

 

احمدی نژاد، در چاه افسردگی

يک نگاه روانکارانه

حسن مکارمی (*)

در نبود داده های شایستهء پذیرش،  تنها می توان با تکيه بر آنچه به گوش می رسد، شایعه ها،  می گویند ها، کنایه ها،  گوشه ها، سکوت ها،.. در باز سازی نوعی از واقعیت تلاشی احتیاط  آمیز کرد و آن را به محک رای همگان وانهاد، تا شاید گوشه ای  از آنچه می گذرد آشکارتر به چشم آید.

باد حرکات اجتمایی و سیاسی، با شدت و ضعف، بخش وسیعی از کشورهای منطقه را در بر گرفته است. و چون همیشه دست اندر کاران درونی و بیرونی نقش خویش را بازی می کنند. مراد ما اما در اینجا دوباره نگاری این تابلو نیست. آنچه در ایران ما در میدان این باد ها می گذرد مورد علاقهء ماست.

حرکات اجتماعی اعتراضی در کارخانه ها، مشکلات اقتصادی روزمره مردم، فشار افزاینده بر زندانیان سیاسی و دگر اندیشان  و خانواده های آنان، محدودیت های رسانه ای و محدودیت فضای اینترنتی، امروزه رنگ های اصلی زمینه -  نقش های زندگی مردم ایران است. در این میانه خبرهای فراوانی از غیبت احمدی نژاد در ایفای نقش همیشگی خود به گوش می رسد.

این اخبار در  رسانه های معتبر خارج از ایران نیز جای باز کرده اند و اینکه به زودی او در گفتاری تلویزیونی با مردم سخن خواهد گفت. گویی در رهبری سیاسی ایران شکافی ژرف پدیدار  می شود.  و محور این شکاف در یکی از نزدیکان احمدی نژاد، اسفندیار رحیم مشایی، متبلور شده است.

باز هم از دور و با قید احتیاط فراوان ریشهء این دوگانگی را بشکافیم. اختلاف دید های اساسی  در کجاست:

- اسلام ایرانی یا مکتب ایرانی، بزرگداشت ایران پیش از اسلام،  اسلام با نقش کمرنگ تری از معممین، از سویی،  و پا فشاری بر نقش ولایت فقیه اسلام ناب محمدی از سوی دیگر

- آزادی نسبی پوشش زنان، حضور آنان در میدان های ورزشی، مدارائی نسبی در  حفظ ظاهر از سویی و فشار هرچه  بیشتر بر رعایت ظواهر و انتقاد مداوم از عدم برخورد قاطع با منحرفین از سوی دیگر

- تفسیری بر پایهء مدارا با آمریکا و غرب در موقعیت کنونی منطقه از سویی  و تندستیزی و یکه تازی بر اساس قهر و ادامه سیاست های گذشته از سوی دیگر

- تفسیری از ماهیت باد حوادث منطقه بر اساس داده هائی که نشانگر در خواست آزادی و دموکراسی از سوی مردم است، از سویی، و تفسیری مبنی بر اینکه خواست های مردم اسلامی است، از سوی دیگر.

در دو سال آینده دو انتخابات اساسی در ایران برگزار خواهد شد. تاریخ در مورد این دو انتخابات درس هایی دارد. اینکه خامنه ای با توجه به پایان یافتن دو دورهء مجاز هر رییس جمهور، به  نوعی احمدی نژاد  را پیش از انتخابات مجلس در دور دوم ریاست جمهوریش رها می کند (بیاد بیاورید دوران رفسنجانی و خاتمی را)  و آرایش دوران رییس جمهوری بعدی و همزیستی وی را با مجلس می جوید. در این حال با روال طبیعی هر دو جناح  دستيابی به مجلس در سال آینده را راه ورود به دروازهء ریاست جمهوری خواهند دانست. و این نکته نیز از تجربهء گذشته آموختنی است که در شیوهء برگزاری نمایش انتخاباتی ایران، اطلاعات و وزارت آن نقش بنیانی دارند. نقش وزارتخانه های اطلاعات، کشور و دفاع اساسی تر می شوند.

از طرفی زمزمه های بسیاری در مورد بی حسابی های احمدی نژاد در مورد درآمد نفت بر سر زبان هاست. و گفته شده است که خامنه ای گروهی سه نفره را به ریاست پسرش برای کنترل این درآمد تعیین کرده است.

در این میان تحریم ها بیشتر فشار می آورند، طرح حذف یارانه ها و  طرح حذف تعدادی صفر از پول رایج ایران به ایجاد هرج و مرج اقتصادی دامن میزند.

احمدی نژاد در مقابل دیواری است از وعده های خیالی غیر عملی؛ سرنوشت دیگران را در دو سالهء آخر ریاست جمهوری دیده است؛ می داند که دیگر ملیجک آقا نیست. و می بیند که باد ها دارند می آیند.

برای کسی چون او، با ساختاری بسیار نزدیک به میتومن (کسی که واقعیت را دگر گونه جلوه می دهد و چندان بر این کار خود استشعار ندارد)، جز افتادن در چاه افسردگی چاره ای نمی ماند. آنچه اطرافیانش آن را " آنفولانزا " نامیده اند.

پاریس 10 اردیبهشت 1390

* پژوهشگر سوربن، روانکاو بالینی

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com